تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۷ ساعت ۱۷:۱۲
۰
کد مطلب : ۲۵۴۸
در مسير مقابله با نفوذ جهل و خرافه در مراثي و عزاداري ها (4)

بينش و پايبندي نه نمايش و لاقيدي

بينش و پايبندي نه نمايش و لاقيدي
«چشم سر» كه در قسمت پيشين سر و پائين تر از پيشاني خلق و نظم يافته است امور مادي و ملموس و مشهود را مي نگرد و وسيله نگريستن و تلاش و فعاليت نمودن براي تامين نيازهاي زندگي و بهره وري از نعمت هاي الوان الهي مي باشد و «چشم عقل» درون و باطن اشيا و پديده هاي هستي را مي كاود و حقايق و واقعيت هاي ماوراي ماده را مي بيند و به امور معنوي نظر مي گسترد و نعمت هاي زيبا و پايدار و متجلي در اخلاق و رفتار و پرورنده شخصيت جامع الهي انسان را مي نگرد و به بهره وري مي رساند.

در نقطه مقابل بينش نابينايي و كوري قرار دارد كه دوگونه است: نابينايي و كوري ظاهري و جسمي كه با نقص و ضايعه در چشم سر عارض مي شود و نابينايي و كوري باطني و روحي كه در اثر تنزل از اعتقادات و باورهاي سالم معنوي و گريز از تعاليم و ارزش ها و فضايل بزرگ اخلاقي به وجود مي آيد.

بينش و بصيرت داراي انواع و ابعادي گوناگون مي باشد و از همين روست كه وسعت مي گيرد و ضرورت وجود و حضور آن در تمام امور مرتبط با «دين» و «دنيا» قطعيت مي يابد.

در نگاه كلان و فراگير به بينش و بصيرت در موضوع دين باوري و دينداري همه جلوه هاي تعاليم و معارف جامع اسلام در امور اعتقادي عبادي اخلاقي تربيتي اجتماعي اقتصادي سياسي و حكومتي با ارتباط و امتزاج با بينش و بصيرت به تحقق واقعي و اثربخشي و ثمردهي كامل و راستين درمي آيند.

  به همين دليل است كه عبادات و طاعات و اعمال فاقد بينش و بصيرت مورد پذيرش قرار نمي گيرند زيرا هر نوع نابينايي و كوري عقل و جان نسبت به فرهنگ و معارف و احكام و قوانين اسلامي موجب دورماندن از آثار ارزشمند آن در همه جلوه هاي حيات دنيوي و اخروي مي گردد.

وقتي چنين شد عبادات و اعمال به آن دليل كه سطحي و تهي از بصيرت مي باشند و جهت و هدفي را دنبال نمي كنند بي نتيجه و ثمر و ارزش مي باشند.

بايد به اين نكته مهم و عميق توجه كافي مبذول داريم كه هر انسان مسلماني كه به بينش و بصيرت در احكام و ارزش ها و هنجارهاي اسلامي نائل آيد به «پايبندي» نسبت به آن ها مي رسد و با ميل و اشتياق تمام رفتار و سلوك و عملكردهاي خود را بر محور معارف و تعاليم و ارزش هاي اسلامي تنظيم مي كند و شخصيتي سالم و پاك و وارسته مي يابد و براي جامعه سازنده و ثمردهنده مي شود.

همچنان كه فقدان بينش و بصيرت در برابر تعاليم جامع اسلام به «لاقيدي» منتهي مي گردد و اگر هم طاعت و عبادت و عملكردي از جانب فاقدان بينش و بصيرت ـ يعني جاهلان و جمودگرايان ـ انجام پذيرد خالص و راستين نيست و ظاهري و سطحي مي باشد و واقعيتي جز «نمايش»
ندارد!

علت اصلي اصرار مكرر فرهنگ و معارف اسلامي به كسب بينش و بصيرت و نماياندن آثار و پي آمدهاي آن و در نقطه مقابل مخالفت با كوري و نابينايي عقل و جان جز اين نيست كه مسلمان فاقد بينش و بصيرت نه درك و فهم صحيحي از اسلام دارد و نه در برابر احكام عملي آن به پايبندي واقعي مي رسد.

قرآن كريم با صراحت تمام «هدايت» را «بصيرت و بينايي» نام مي نهد(1) و در نقطه مقابل «ضلالت» را «كوري و نابينايي» مي نامد(2)

پيامبر اكرم(ص) در معرفي كوري و نابينايي عقل و جان و خطر آن در مقايسه با كوري و نابينايي جسمي و عضوي چنين مي فرمايد: «نابيناي واقعي آن نيست كه چشم ظاهري اش را از دست داده است بلكه نابيناي واقعي كسي است كه چشم باطن و بصيرت او كور گشته و حقايق را نمي بيند.»(3)

در رهنمودهاي حضرت علي(ع) ارزش و اهميت بينش و بصيرت و نيز خطر كوري و نابينايي عقل و جان نماينده شده است.

چنان كه امیرالمومنین(ع)  مي فرمايد: « كسي كه بصيرت و بينش ندارد فاقد علم و آگاهي مي باشد.» (4)

و اعلام مي نمايد : «نگاه ديده سود ندهد آنجا كه چشم دل و بصيرت كور باشد . » (5 ) و در مقايسه كوري ظاهري و جسمي با كوري باطني و روحي مي فرمايد : « كوري ديده بهتر است از كوري بصيرت » (6 ) و « از دست دادن چشم بهتر از فقدان بينش و بصيرت مي باشد.»(7)

تعاليم و ارزش هاي نهفته در نهضت مقدس حضرت امام حسين(ع) بخش مهم و قابل توجهي از فرهنگ و معارف اسلامي را تشكيل مي دهد.

اين تعاليم به صورت اهداف و مقاصد آرمان هاي والا فضايل و ارزش هاي بزرگ در جنبه ها و جلوه هاي مختلف درس ها و عبرت ها پيام ها و راهگشايي ها در همه اعصار و زمان ها جوامع اسلامي را به بلنداي قله هاي اقتدار و اتحاد وحدت و صلابت عزت و شرف استقلال و آزادي و رشد و پويايي مي رساند و امتي بزرگ و سترگ بنيان مي نهد.

شرط اصلي بهره گيري جامع از فضايل و درس ها و پيام هاي نهفته در قيام و حركت تاريخي امام حسين(ع) اين است كه نسبت به اين تعاليم و ارزش ها به «بينش» برسيم و حقايق را آنگونه كه «هست» بيابيم كه در اين صورت به «پايبندي» در برابر همه يافته هاي مقدس اين نهضت پرشور نائل مي آئيم و از سطحي نگري و جهل و جمودگرايي نسبت به فضايل و ارزش هاي نهفته در اين انقلاب تاريخساز پرهيز نمائيم.

  در اين صورت هر عملي كه به عنوان مراثي و مدايح و عزاداري براي بزرگداشت حماسه حسيني انجام دهيم «نمايش» خواهد بود و به «لاقيدي» در برابر تعاليم مقدس آن منتهي خواهد گرديد.

يكي از تهديدها و خطرات بزرگ كه همواره مراثي
و مدايح و عزاداري هاي حسيني را از درون مي پوساند و به بيراهه سوق مي دهد فقدان بينش و پايبندي واقعي و ابتلا به نمايش و لاقيدي مي باشد.

واقعيت تلخ و اسف انگيز اين است كه برخي از اين عزاداري ها به مراسمي تبديل مي شود كه با ماهيت و حقيقت و اهداف والاي اين نهضت و مقاصدي كه از مراثي و سوگواري براي امام حسين(ع) مورد نظر مي باشد به شدت فاصله مي گيرد و به مقابله آشكار با آنها درمي آيد.

اين مشكل بزرگ از نفسانيت ها و هواپرستي هاي افراد و گروه هايي برمي خيزد كه تابع هيچ اصل و قانوني از دين مبين حق نمي باشند و هرچه مي خواهند به نام مراثي و عزاداري انجام مي دهند و زير بار هيچ حقيقت و موعظه و توصيه اي نيز نمي روند!

يكي از انواع اين نفسانيت ها و خودخواهي و حقيقت گريزي ها در برخي از «شبيه خواني» ها متجلي مي شود و عامل اصلي بروز اين مشكل نيز كساني هستند كه شبيه خواني ها و تعزيه ها را با افكار سطحي و قشري و خرافه و موهوم مي آميزند و از هدف اصلي دور مي دارند.

يكي از رنج هاي انديشمند بزرگي همچون آيت الله مطهري كه همواره آسيب شناسي مدايح و مراثي و شبيه خواني ها را يكي از اهداف و برنامه ها و مسئوليت هاي مهم خويش مي دانست و در اين مسير مجاهده اي وافر و دقيق داشت.

حركات خودخواهانه و آلوده به جهل و خرافه برخي از شبيه خوانان بود كه در پي آن انحراف هايي در جامعه به وجود آورده و نهضت عاشورا و اهداف امام حسين(ع) را به شدت تهديد مي كرد.

در نگاه استاد مطهري اين نوع شبيه خواني هاي ناصحيح و آميخته با جهل و هواي نفس به آن دليل كه از «بينش» برخوردار نيست و به طور طبيعي به «پايبندي» در برابر تعاليم و ارزش هاي نهضت حسيني منتهي نمي گردد به «نمايش» آلوده مي شود و حاصل و ثمره اش «لاقيدي» و ارتكاب معاصي و گناهان خواهد بود.

متفكر شهيد استاد مطهري در اين باره چنين توضيح مي دهد: « در قديم موضوعي بود به نام شبيه خواني (در تهران هم خيلي زياد بوده است) كه در واقع نوعي نمايش از حادثه كربلا بود. نمايش قضيه كربلا في حد ذاته بدون شك اشكال ندارد؛ يعني نمايش از آن جهت كه نمايش است اشكال ندارد.

ولي ما مي ديديم و همه اطلاع دارند كه خود مسئله شبيه خواني براي مردم هدف شده بود ديگر هدف امام حسين(ع) و ارائه داستان كربلا و مجسم كردن آن حادثه مطرح نبود!

هزاران چيز در شبيه خواني داخل شده بود كه آن را به هرچيزي شبيه مي كرد غير از حادثه كربلا و قضيه امام حسين(ع) و چه خيانت ها و شهوت راني ها و اكاذيب و حقه بازي ها در همين شبيه خواني ها مي شد كه گاهي به طور قطع مرتكب امر
حرام مي شدند. به هيچ چيز پايبند نبودند!»(8)

استاد مطهري سپس از پدر خويش كه عالمي متقي و متعهد بود ياد مي كند و به تلاش او در مقابله با شبيه خواني هاي آلوده اين گونه اشاره مي نمايد:

«هميشه مسئله شبيه خواني مورد نزاع مرحوم ابوي ما رضوان الله عليه و مردم بود گو اين كه ايشان در اثر نفوذي كه داشتند تا حد زيادي در آن منطقه(فريمان) جلوي اين مسئله را گرفته بودند ولي هميشه يك كشمكش در اين مورد وجود داشت؛ ايشان مي گفتند كه شما كارهاي مسلم الحرامي را به نام امام حسين (ع ) مرتكب مي شويد و اين كار درستي نيست»(9)

استاد مطهري سپس به واقعه اي بسيار تامل برانگيز و شگفتي زا اشاره مي نمايد كه در دوران تحليل ايشان در قم اتفاق مي افتد.

اين واقعه مربوط مي شود به دعوت مرجع بزرگ تقليد آيت الله العظمي بروجردي از روساي برخي از هيئت هاي عزاداري و درخواست از آنان براي پرهيز از شبيه خواني هاي آلوده به گناه.

استاد مطهري در اين باره چنين نقل مي كند: «در سال هايي كه در قم بوديم يادم هست كه در آن جا هم يك نمايش ها و شبيه هاي خيلي مزخرفي در ميان مردم بود؛ سال هاي اول مرجعيت مرحوم آيت الله بروجردي رضوان الله عليه بود كه قدرت فوق العاده داشتند؛ قبل از محرم بود.

به ايشان گفتند كه وضع شبيه خواني ما اين جور است؛ دعوت كردند تمام روساي هيئت ها به منزل ايشان آمدند از آنها پرسيدند: «شما مقلد كي هستيد»؛ همه گفتند : ما مقلد شما هستيم.

فرمودند: «اگر مقلد من هستيد فتواي من اين است كه اين شبيه هايي كه شما به اين شكل درمي آوريد حرام است.»

با كمال صراحت به آقا عرض كردند: «آقا ما در تمام سال مقلد شما هستيم الا اين سه چهار روز كه ابدا از شما تقليد نمي كنيم!»

گفتند و رفتند و به حرف مرجع تقليدشان اعتنا نكردند؛ خوب اين نشان مي دهد كه هدف امام حسين نيست هدف اسلام نيست نمايشي است كه از آن استفاده هاي ديگري و لااقل لذتي مي برند!»(10)

همان طور كه استاد مطهري تصريح مي نمايد « شبيه خواني » يا « تعزيه » از منع و اشكال شرعي به دور مي باشد و براساس ضوابط فقهي در صورتي كه عمل حرام و گناهي بر آن مترتب نگردد و خرافه و موهومي در آن نفوذ نكند و درس و پيام صحيحي را از نهضت حضرت امام حسين(ع) به جامعه منتقل نمايد مانع شرعي براي انجام آن وجود ندارد.

لكن اگر اين عمل با حقايق و واقعيت هاي قيام عاشورا انطباق نداشت و با ارزش هاي بزرگ نهفته در اين حركت مقدس در تضاد و تعارض بود و به واژگونه سازي ماهيت و اهداف آن پرداخت به طور قطع حرام مي باشد.

متاسفانه چه در گذشته و چه حال
شاهد خروج برخي از شبيه خواني ها از مسير صحيح و به بيراهه هاي جهل و خرافه افتادن آنها بوده ايم و به وضوح مشاهده كرده ايم كه اين مراسم از «بينش و پايبندي» كه دو عنصر اساسي در مراثي و مراسم مختص به امام حسين(ع) مي باشد و سطح آگاهي ها را از اين نهضت و اهداف و آرمان هاي آن بالا مي برد و به ميزان تقيد و تعهد عملي به تعاليم و ارزش هاي والاي آن مي افزايد تهي گشته است و به اين ترتيب بهره برداري هاي صحيح و همه جانبه فكري و عملي از اين حركت الهي و تاريخساز به عمل نيامده است.

در نقطه مقابل شاهد بوده و هستيم كه بسياري از اين شبيه خواني ها به «نمايش» هاي مبتني بر عقايد و افكاري كه خاستگاهي جز جهل و جمود و خرافه ندارند تبديل شده اند و به طور طبيعي آثار تلخي چون «لاقيدي» در افراد بوجود آورده اند!

اين وضعيت ناگوار در حالي چهر مي نمايد و رنج و مرارت مي آفريند كه علاوه بر نفوذ جهل و جمود در برخي شبيه خواني ها افرادي كه به صورت هيات هاي عزاداري و متوليان اصلي به انجام اين امور اشتغال دارند به هيچ اصل و قانوني اهميت نمي دهند و هيچ موعظه و ارشاد و نفي و منعي را نمي پذيرند!

وجود اين مشكل به اين شكل نشان مي دهد كه علاوه بر تلاش و فعاليت به صورت نصيحت و اندرز وجود يك سيستم قوي نظارتي و يك بازوي اجرايي قوي براي ارسال بازرسان و تهيه گزارش هاي دقيق و رسيدگي سريع به اين نوع مشكلات و انحرافات بسيار ضروري مي باشد.

آيا در اين زمينه چاره اي انديشيده شده و مديريت كارآمد و موثر و دقيقي به اين عرصه و ميدان مهم و سخت و نه سهل و ساده وارد شده است

واقعيت هاي موجود نشان مي دهند كه چنين تدبير و مديريتي وجود ندارد و چاره اي اساسي براي مقابله با اين مشكل انديشيده نشده است و اگرچه شبيه خواني ها از انحرافات بزرگ و خطرناك و فساد و تباهي هاي گذشته رها گرديده است لكن به پيراستگي كامل از تحريف و خرافه و امور خلاف واقع نرسيده است و وجود تدابير و اهرم هاي نظارتي براي سامان دهي و كنترل آنها ضرورتي اجتناب ناپذير مي باشد.


پاورقي:

1 ـ سوره عنكبوت (29 ) آيه 38
2 ـ سوره فصلت (41 ) آيه 17
3 ـ نهج الفصاحه ترجمه ابوالقاسم پاينده انتشارات جاويدان . ص 502 روايت 2373
4 ـ غررالحكم تنظيم موضوعي به كوشش سيدهاشم رسولي محلاتي دفتر نشر فرهنگ اسلامي ج 1 ص 106 روايت 939
5 ـ همان منبع روايت 938
6 ـ همان منبع روايت 934
7 ـ همان منبع روايت 935
8 ـ حماسه حسيني متفكر شهيد استاد مرتضي مطهري انتشارات صدرا ج 1 ص 212 و 213
9 ـ همان منبع ص 213
10 ـ همان منبع ص 213 و 214

بخش هاي ديگر اين مقاله :
بخش اول
بخش دوم
بخش سوم
مرجع : روزنامه جمهوری اسلامی
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما