تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۴۴
۰
کد مطلب : ۳۵۳۹۸

تبیین ماهیت اسلام ناب راهکار اصلی مقابله با اسلام هراسی است

تبیین ماهیت اسلام ناب راهکار اصلی مقابله با اسلام هراسی است
به گزارش آرمان هیأت، اکران فیلم عنکبوت مقدس در روزهای اخیر و تجلیل از یک زن بازیگر ایرانی در «جشنواره کن» و توهین به ساحت مقدس حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) سبب شد، خشم بسیاری از مسلمانان را به همراه داشته باشد که در همین راستا جامعه هیأت‌های مذهبی و تشکل‌های دینی نیز به شکل‌های مختلف در این خصوص موضعگیری کردند؛ از این‌رو اندیشکده هیأت به منظور تبیین اهداف و سیاست‌های غرب برای براه انداختن پروژه قدیمی اسلام هراسی با حجت الاسلام والمسلمین دکتر عبداله جلالی،  پژوهشگر ارشد سازمان صدا و سیما در عرصه دین و رسانه به گفتگو پرداخته است که در ادامه می خوانیم:
اسلام هراسی چیست و چه ماهیتی دارد؟
در تبیین مفهوم اسلام هراسی با پیچیدگی های معنایی روبروهستیم زیرا اولا ناشی از بدیع بودن آن  است و ثانیا ناشی از منابع و مراجع وضع این اصطلاح و معنا یابی آن  است و ثالثا ناشی از وارداتی بودن این مفهوم است. اسلام‌هراسی ترجمه تحت‌اللفظی از اصطلاح islamophobia است. اسلام‌هراسی برای اولین بار توسط الفونسه دینیت فرانسوی ویک روشنفکر الجزایری به نام سلیمان بن ابراهیم در بیوگرافی پیامبر اسلام حضرت محمد صلوات‌الله‌علیه و اله به کار رفت و براین‌اساس واژه اسلام و فوبیا برای توصیف اسلام‌هراسی در فرانسه استفاده شد.  این اصطلاح از قالب‌های زبانی علم روانشناسی است. واژه فوبیا به معنای ترس مزمن و بدون دلیل است. مثل فوبیای ارتفاع یا فوبیای تاریکی. فوبیای اسلام یا ترجمه تحت‌اللفظی آن (اسلام‌هراسی) هم ترس بدون دلیل و مریض گونه از اسلام است؛ که طبیعتاً بر یک سری مبادی استوار است و به یک سری رفتارهای ناهنجار منجر می‌شود.
به‌عبارت‌دیگر اصطلاح اسلام‌هراسی یک طعنه یا اعتراض سیاسی است؛ که ما به غرب متعرض می‌شویم و آن‌ها طبیعتاً این طعنه را قبول ندارند، لذا یک برداشت بین‌المللی از این اصطلاح وجود ندارد و به تعبیر گفتمانی، این‌یک دال گفتمان است که در گفتمان اسلام‌گرایی معنا پیدا می‌کند. اگر دایره المعارفهای اروپایی هم تعاریفی از این واژه ذکر کرده‌اند. ازاین‌جهت است که این واژه در ادبیات روز دنیا واردشده و برخی به دفاع و برخی به رد آن می‌پردازند.
بنابراین اصطلاح اسلام‌هراسی با توجه به اینکه در افواه عمومی و در رسانه‌ها و ... رواج پیدا کرد از طرف مجامع و مراجع دارای اعتبار به‌عنوان معنایی عام ناظر به بیزاری از اسلام تعریف شده است؛ اما از این مسئله غفلت می‌شود که درواقع مرجع تعریف اسلام‌هراسی همان افواه یا افکار عمومی است که درواقع انعکاس واقعیت اسلام‌هراسی است نه تعریفی که این مراجع رسمی ارائه می‌دهند؛ یعنی واقعیت متطور اسلام‌هراسی را همان واقعیت افکار عمومی که درواقع لمس و درکی مستقیم از پدیدار اجتماعی است می‌تواند بازتعریف کند نه یک جمع چندنفره از افرادی که لابد دارای علایق و گرایش‌ها خاصی هم هستند و چه‌بسا به‌عنوان بخشی از پروژه اسلام‌هراسی هم ارزیابی شوند. اسلام‌هراسی با روند فعلی بخصوص در عرصه رسانه، مهمترین مساله جهان اسلام است. اسلام‌هراسی و اسلام‌ستیزی درواقع ناظر به عملیات رسانه ای پیچیده نظام سلطه در برابر بیداری اسلامی در عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی است.
 
چرا اسلام هراسی؟ عوامل شکل‌گیری و توجیه‌کننده پدیده اسلام هراسی چیست؟
سه انگاره شکل‌دهنده به اسلام‌هراسی که در معنای اصطلاح عام به‌طور غالبی ذکرشده‌اند عبارت‌اند از:
پیش‌داوری
تبعیض
ترس
تلقی متعارف در راستای ارائه تصویری جامع از اسلام‌هراسی این است که اسلام‌هراسی واژه‌ای با اشکال بسیار متفاوت است که در سه حوزه عمومی، رسانه‌ای و دولتی رخ می‌دهد و برآیند همه اشکال و پیامدهای آن اعمال پیش‌داوری و تبعیض ضد مسلمانان، تجاوز به حقوق آنان، برخورد فیزیکی، توهین لفظی، بی‌حرمتی به مقدسات، تبعیض سازمان‌یافته و نادیده انگاری و بیگانه انگاری مسلمانان است. از بین این سه انگاره، اسلام‌هراسی به معنای اصطلاح خاص آن ناظر به ترس است و مبتنی است بر پیش‌داوری و منتج به‌تبعیض و نفرت و تعصب می‌شود.در همین راستا باید مفهوم اسلام‌هراسی را از اسلام‌ستیزی هم تفکیک کنیم. اسلام‌ستیزی رفتاری است که می‌تواند ممتاز یا متمایز از اسلام‌هراسی و البته مبتنی یا مسبوق به اسلام‌هراسی باشد و یا می‌توان این رفتار یا سیاست را مستقل یا صرف‌نظر از اسلام‌هراسی در نظر گرفت.
نکته مهمی که در مورد اسلام‌هراسی وجود دارد این است که چه کسی عامل اسلام‌هراسی است یا آن را تبلیغ می‌کند. در اینجا به برخی ازمهمترین این موارد می‌پردازیم.
راهبری پروژه اسلام‌هراسی توسط بخشی از محافل تصمیم سازی سیاسی - فرهنگی در غرب طراحی‌شده است و با استفاده از ابزار رسانه در اشکال گوناگون و در سطوح مختلف اعمال می‌شود. این محافل طیف وسیعی از شخصیت‌های تندروی سیاسی را شامل می‌شود . درواقع این محافل تصمیم گیری سیاسی و فرهنگی نماینده آن بخش واقعاً تصمیم گیر به‌عنوان پیش برنده اصلی مدرنیته و جهانی‌شدن است؛ که بر احزاب دولت هاو رسانه‌ها هم مؤثر هستند.این مفروض ما در مورد اسلام‌هراسی و کارگزاران هدایت کننده آن ارتباط معناداری با انگاره‌های متعارف در ادبیات انقلابی در مورد نقش و تأثیر صهیونیست‌ها دارد .
دولت‌های غربی
دولت‌های غربی در زمینه اسلام هراسی عامل مهم هستند. از یک نظر رفتارها و فعالیت‌های اسلام‌هراسانه و اسلام‌ستیزانه پدیده‌هایی تحت کنترل کامل دولت‌ها نیستند. چراکه در بسیاری موارد، دولت‌ها بروز چنین حرکت‌هایی را مغایر منافع خود می‌بینند؛ و از آن ابراز تأسف و نارضایتی می‌کنند. به‌هرحال تحرکات اسلام‌هراسانه با الزامات ناظر به امنیت و ثبات اجتماعی و فرهنگی جوامع به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم در ارتباط هستند. بخصوص اینکه دولت‌ها از واکنش اقلیت‌ها و قومیت‌هایی که مورد تعرض فعالیت‌های اسلام‌هراسانه قرار می‌گیرند، نگران هستند. ولی با این حال موارد فراوانی اتفاق افتاده که دولت‌ها خود به‌عنوان کارگردان اصلی عمل کرده‌اند.
3.احزاب و گروه‌های سیاسی
احزاب و گروه‌های سیاسی چه در دولت سهیم باشند و چه نباشند از جمله عواملی هستند که از راه های مختلف مثل تأثیر بر بازتاب محتوای رسانه‌ها، مشارکت درفعالیتهای رسانه‌ای و مهمتر ازهمه تاثیرگذاری برروند قانون گذاری وسیاستگذاری امور عمومی، اسلام‌هراسی راعینیت می‌بخشند. احزاب راست‌گرا دراین‌بین بیشترین ظهور و بروز را دارند. این تلقی وجود دارد که احزاب و گروه‌های دست راستی رواداری کمتری نسبت به مسلمانان دارند. احزاب و گروه‌های سیاسی در محورهای مختلف برای اسلام هراسی گام هایی برداشته اند. که به آنها اشاره می شود:
1.تاثیرات سیاستگذارانه
یکی از عرصه های مهم تاثیر گذاری احزاب و گروه‌های سیاسی عرصه تأثیر بر سیاست گذاری است که یکی از اقدامات مهم وموثر احزاب سیاسی تأثیر گذاری بر سیاست‌های ضد مهاجرت است. احزاب راست‌گرا دخالت بیشتری در سیاست‌های ضد مهاجرت مسلمانان دارند. در برخی کشورهای اروپایی نظیر اتریش، ایتالیا، دانمارک، سوئیس و فرانسه احزاب و سیاستمداران راست‌گرا مثل مارین لوپن در فرانسه یا AfD در آلمان، سیاست‌های حزبی خود را مبتنی بر محدود سازی مهاجرت چندفرهنگی گرایی و محدودیت‌های قانونی بنا کرده‌اند...
2.تأثیر از طریق انتخابات
یکی دیگر از عرصه های تاثیر گذاری بر مسئله اسلام هراسی مشارکت سیاسی سهم خواهان قدرت و نامزدهای انتخاباتی است . جریان راست افراطی در فضای غربی انگیزه‌های مختلفی از تحرکات اسلام ستیزانه خود دارد اما انگیزه‌های انتخاباتی یا تسهیم در قدرت و مشارکت سیاسی بیشترین سهم را در شکل‌دهی به اراده آن‌ها دارد. یکی از عوامل و مؤلفه‌های پیشبرد اسلام‌هراسی تمایل همیشگی احزاب و گروه‌های سیاسی به پیروزی در انتخابات از طریق پیگیری سیاست‌های اسلام‌هراسی بوده است.
3. فعالان رسانه‌ای
یکی دیگر از عرصه های تاثیر گذاری بر اسلام هراسی، فعالان رسانه ای است. یکی از مهمترین اقداماتی که رسانه‌ها می‌توانند انجام دهند این است که امکان و فرصت فکر کردن به هر چیزی غیر آن چه رهبران سیاسی می‌خواهند را از مخاطب سلب می‌کنند . در زمان وقوع حادثه یازده سپتامبر، رسانه‌های امریکا، به ماشین تبلیغاتی تمام و کمال دولت تبدیل شدند. آن‌ها با نمایش و پخش مکرر و دائمی صحنه‌های این رویداد فاجعه بار، همراه با تکان خوردن پرچم آمریکا و موسیقی ملایم و غمگین راک در پس زمینه تصاویر، اجازه هرگونه ریشه یابی و تحلیل صریح و صادقانه از چگونگی وقوع این حادثه و علل و زمینه‌های مؤثر در شکل‌گیری و نیز مسببان اصلی آن را از کارشناسان سلب کردند ..رسانه یکی از عرصه های تاثیر گذاری  احزاب و گروه ها   بر  روند اسلام‌هراسی است گروه های سیاسی و احزاب درزمینه کارهای نمادین و شکل‌دهی به افکار عمومی مؤثر بوده‌اند.
جهانی‌شدن و جهانی‌سازی
تحلیل ساختاری‌ای که می‌تواند اسلام‌هراسی را تبیین کند ناظر به این است که اساساً حذف اسلام و هر نوع دینی بخشی از پروژه جهانی‌سازی است و ازآنجاکه ادیان دیگر حتی مسیحیت موضوعیت و موجودیت تعیین‌کننده‌ای ندارد، تنها اسلام است که روند حذف و مقابله با آن دارای جلوه و بروز و ظهور است.
بازنمایی و تشدید دوگانه سکولاریسم و افراطی گرایی مسلمانان
غرب سعی دارد که چه در عرصه رسانه و چه در عرصه بازی ¬های سیاسی، جلوه و بروز اسلام بیش از هر چیز ناظر به اسلام افراطی باشد؛ یعنی اجازه فعالیت و موجودیت به جریانات افراطی مسلمان چه در وجه شیعی و چه در وجه سنی آن داده می‌شود و از جریان اسلام انقلابی وعقلانی و تمدن ساز جلوگیری می‌شود. نتیجه مقابله با عقلانیت انقلابی در کنار تقویت افراط گرایی، پس زدن اساس اسلام و حرکت به سمت اسلام سکولار یا به تعبیری اسلام رحمانی است. بازنمایی اسلام به‌عنوان اسلام رحمانی در رسانه های غرب در راستای همین روند پیگری می‌شود
شکل گیری قدرت جهان اسلام با ظهور انقلاب اسلامی
غربی ها خواه ناخواه غیرستیز هستند،  در طول تاریخ هم با مسلمانان در ستیز بوده اند،  عوامل مختلف دیگری هم باعث اسلام هراسی واسلام ستیزی غربیها شده است اما یکی دیگر از عوامل موثر ساختاری در اسلام‌هراسی مخصوصا در فاز اخیر عکس‌العمل منفعلانه غرب به ابراز قدرت جهان اسلام است که درواقع همان جریان مقاومت در جهان اسلام به رهبری انقلاب اسلامی در برابرجهانی سازی است. به عبارت بهتر غرب که به لحاظ تاریخی با اسلام مخالفت دارد، سیاستهای سلطه طلبانه اعمال میکند، اما وقتی در برابر این اعمال سلطه مقاومت و ابراز قدرت میشود، این مقاومت را تحت عنوان وحشت افکنی تعبیر و بازنمایی میکند و سیاستهای اسلام هراسانه را بر این اساس اعمال میکند. به‌نظر می‌رسد قدرت معنوی مسلمانان که در قالب بیداری اسلامی در جهان اسلام شکل گرفته است .  قدرت گرفتن مسلمین در ایران و شکل‌گیری جنبش‌های اسلامی در کشورهای مختلف جهان اسلام و موج معنویت خواهی در سراسر جهان من‌جمله در بلوک شرق، از پیامدهای انقلاب اسلامی بوده است که باعث تقویت قدرت اسلام به عنوان جریان اپوزیسیون در برابر روند جهانی سازی امپریالیستی شده است. انقلاب اسلامی در عصر حاضر باعث مطرح شدن اسلام به‌مثابه یک دین به‌عنوان یک قدرت است. قدرت و اقتداری که برای مسلمانان بوجود آمده و سبب بروز و ظهور بیشتری شده است که همه این قدرت پس از انقلاب اسلامی بوجود آمده و توسعه‌یافته و امروزه رشد یافته است و در کلیت دنیای معاصر جلوه کرده است و از این رو سیاست اسلام‌هراسی به‌عنوان یک راهبرد مهم در دستور کار نظام سلطه و رسانه‌های وابسته به آن قرار گرفته است
 پروژه اسلام هراسی  چگونه و از چه سازوکارهایی برای پیش‌بردن برنامه خود استفاده می‌کند؟
اسلام‌هراسی غرب مبتنی بر تصویری است که از جهان اسلام ارائه می‌دهند. درواقع باید مترصد شناخت یک برساخته‌ای از اسلام باشیم. غربی‌ها تلاش می‌کنند مواجهه جهان اسلام با خود را به دو صورت نشان دهند:
بازنمایی یکسان و یک پارچه از جهان اسلام:
بسیاری از فعالیت‌هایی که افراد و گروه‌ها و مجامع یا مذاهب مسلمان انجام می‌دهند طبعاً مورد تأیید ایران نیست، اما یکی از سیاست‌های غرب یکپارچه دیدن این مجموعه و تعمیم آن‌ها به کلیت جهان اسلام است. آن‌ها با استناد به مبانی اسلامی ادعا می‌کنند که جهان اسلام یک کلیت در برابر کلیت غرب است. این گزاره معانی و مستلزمات زیادی می‌تواند داشته باشد ؛اما مراد آن‌ها یکسان انگاری رفتاری است
تقابل سازی
اگر تصویر از اسلام یکپارچه نیست، دو طرف دارد که باهم در تقابلند: تقابل دو گروه غرب‌گرای اعتدالی با گروه بنیادگرایان خشونت‌طلب. یا تفکر اعتدالی باتفکر بنیادگرا
غرب تلاش می‌کند از التقاط مسائل باهم به‌نحوی‌که تصویرسازی آن از اسلام و مسلمانان و رابطه آن‌ها با غرب مغشوش شود جلوگیری کند. به زبان ساده سعی می‌کند پرونده‌ها و مسائل جهان اسلام را همان‌طور که می‌خواهد بازنمایی کند، لذا مسئله کشورهای شرق آسیا و توسعه‌یافتگی آن‌ها در اسلام‌هراسی لحاظ نمی‌شود
ابعاد پروژه اسلام هراسی کدام‌اند؟ (سیاسی، فرهنگی، رسانه‌ای و...)
اسلام هراسی در سه عرصه رسانه، حقوق شهروندی و سیاست‌های  مرتبط با منطقه غرب آسیا پیش برده میشود.سیاست داخلی کشورهای غربی، حقوق شهروندی را طراحی می‌کند و سیاست خارجی آن‌ها سیاست‌های  مرتبط با منطقه غرب آسیا و رسانه ها هم با تبلیغات و تحریک عواطف و احساسات تفکرات و احساسات مخاطبان را مدیریت می کنند.رسانه ها از راه‌های مختلف و از طریق تأثیر بر نخبگان سیاسی و مراجع تصمیم گیری بر افکار عمومی در موضوع اسلام هراسی تأثیر گذاری می‌کنند.
اسلام‌هراسی قرائتی ترسناک از اسلام است که غرب آن را در سه عرصه رسانه، حقوق شهروندی و سیاست‌های  مرتبط با منطقه غرب آسیا دنبال می‌کند. اسلام‌هراسی یک پدیده بدیع است و آن را باید ایجاد یک برساخته ترسناک از اسلام ترجمه کرد. برساخته‌ای که لاجرم باید منعکس شود. این انعکاس در سه عرصه رسانه، حقوق شهروندی و سیاست‌های  مرتبط با غرب آسیا انجام می‌شود. سیاست داخلی کشورهای غربی، حقوق شهروندی را طراحی می‌کند و سیاست خارجی آن‌ها سیاست‌های مرتبط با منطقه غرب آسیا و وضعیت رسانه‌ای هم انعکاس آن‌هاست. هریک از سیاست خارجی و داخلی هم بر یکدیگر موثرند مثلاً مواجهه کشورهای غربی با کشورهای  غرب آسیا دقیقاً بر سیاست‌های حقوق شهروندی آن‌ها منعکس می‌شود. مثلاً در جنگ خلیج فارس اول، تعدادی عراقی ساکن انگلستان بودند که پیش از آن یعنی زمانی که صدام هنوز متحد و تحت حمایت غرب بود، بسیاری از آنان دانشجویان بورسیه ارتش عراق بودند و به آنجا اعزام شده بودند؛ اما به محض آن که روابط حسنه پیشین با صدام به تیرگی گرایید، ناگهان به خشونت طلب، تندرو و تروریست تبدیل شدند! و به همین عنوان با آن‌ها رفتار شد.
چگونه می‌توان این پروژه را نقد و آسیب‌شناسی کرد و چه راهکارهایی برای مقابله با آن وجود دارد؟
می توان  اسلام هراسی  را به عنوان یک امر غیر قابل پذیرش و غیر طبیعی و ظالمانه بازنمایی کرد. و در واقع دست غرب را برای طبیعی و اجتناب ناپذیر نمایاندن  آن  بست.
اگر ایران بر محوریت مقاومت در رفتار سیاست داخلی و خارجی خود تأکید داشته و شاخصه‌های پیشرفت را بر اساس عقلانیت انقلابی به‌پیش رانده و پرونده‌های منطقه‌ای و حقوق بشری را بر اساس همین طرح توسعه نزد افکار عمومی جهان توجیه نماید.  اگر بیداری اسلامی بر اساس یک طرح عقلانیت اسلامی پیگیری شده و خواسته‌های همه طرفهای دخیل درروندهای سیاسی کشورهای منطقه راتضمین کند . اگر جمع بین عقلانیت، دانش مدرن و ارزش‌های اسلامی عرصه را برای جولان جریانهای افراطگرا در جهان اسلام تنگ نماید. اگر  جهان اسلام از تغییرات جدی در ساختار و محتوای رسانه‌ها برای مقابله با جریان اسلام هراسی استفاد نماید ،به این ترتیب جهان اسلام می تواند غرب را متهم به نارواداری علیه مسلمانان کند و با استفاده از ارزش‌های مدرنیته اساس سیاست آن‌ها را زیر سؤال ببرد. مسلمانان در صورت اقدام، می‌توانند از خود رسانه‌های غربی در این راستا استفاده کنند. شواهد مخالفت دولت‌ها با حضور مسلمانان و ایجاد تعارض بین این مخالفت با ایده‌های مدرن و شعارهای توسعه سیاسی را در اکثریت کشورهای اروپایی می‌توانیم ببینیم. غرب به دلیل حمایت از اسلام‌هراسی متهم به نقض ارزش‌های خود خواهد شد
اگر رسانه های جریان اصلی کماکان مدیریت بر رسانه و جریان اطلاعات و اخبار را در دست داشته باشند طبیعتا اسلام هراسی به همین منوال ادامه پیدا کرده و افزایش هم خواهد یافت اما اگر جریان رسانه ای مقاومت بخصوص با استفاده از رسانه های خرد و فضای مجازی بتواند حاکمیت رسانه های جریان اصلی بر عرصه رسانه را ، با گسست مواجه کند، میتوان به تعدیل اسلام هراسی امیدوار بود. در این صورت جریان مقاومت می تواند عقلانیت دینی و انقلابی و ایده های تمدنی خود را بدون مانع این رسانه ها به مخاطبان ارائه کرده و دوگانه افراطگرایی و سکولاریسم که توسط رسانه های جریان اصلی، توسعه داده میشود را فروشکند.
خطاهای راهبردی و عملکردی در مقابله با اسلام هراسی چیست؟
مهمترین عامل درون جهان اسلام که باعث اسلام‌هراسی شده است وجود گروه‌های افراطی در جغرافیای جهان اسلام است که خود ناشی از برداشت‌های غلط از اسلام توسط بعضی از جریانات اسلامی است . برداشت انحرافی از هر مکتبی منجمله از اسلام می‌تواند هراس افکن باشد . بخشی از علل اسلام‌هراسی، به‌نوعی از برداشت‌ها، تصمیم‌ها و نوع رفتارهای بازیگران مسلمان متاثر است. در اکثر موارد ، غربیها این بازیگران را تقویت و عملکرد انها را به نحو گسترده بازنمایی کرده اند و در برخی موارد هم انها را شکل داده اند . مهم‌ترین سیاست‌های بحران افرین گروه های افراطی عبارت‌اند از: افراطی گری (افراط‌گرایان در کشورهای اسلامی تفسیری خشک و کم عمق از اسلام ارائه می‌دهند)، تأیید و تجویز خشونت ورزی،  تفرقه و اختلافات قومی و فرقه‌ای، تحجر و جمود فکری که در پی آن هزینه سنگینی را برجهان اسلام تحمیل و زمینه حمله نرم افزارانه و تبلیغات رسانه‌ای بدخواهان فراهم می‌کند.  مجموع سیاست‌هایی که به‌نوعی به کاهش یا زوال سرمایه اجتماعی منجر می‌شود، از طریق دامن زدن به بی‌اعتمادی، پدیده «اسلام‌هراسی» را تقویت می‌کند.
چطور مطمئن باشیم که ناخواسته و ناخودآگاه، خودمان در زمینه بازی غرب و در جهت تعمیق سیاست‌های اسلام هراسانه غرب عمل نمی‌کنیم؟
مسئله مهم این است که خیلی از رفتارها و آموزه‌هایی که ما به‌عنوان جریان اصلی اسلام‌گرایی، افراطی نمی‌دانیم در رسانه های مغرض غربی از قبیل همان رفتارهای افراطی بازنمایی می‌شوند. تحقیقات و کارهای پژوهشی که تاکنون در این مسیر انجام‌شده پیچیدگی این مسئله را به یک بعد رسانه‌ای یا دیپلماتیک یا حقوقی، تقلیل داده‌اند. از این رو لازم است تا موضوع اسلام‌هراسی را به نحو جامع مطالعه کنیم. زیرا مطالعه اسلام‌هراسی با دو موضوع در ارتباط است که می‌تواند اهمیت آن را نشان دهد:
اولاً؛ شهروندان مسلمان در جوامع مختلف بخصوص جوامع غربی تحت تأثیر اقدامات و سیاست‌های مختلف جریان سلطه در معرض خطر و آسیب هستند. پرداختن به موضوع اسلام‌هراسی در قالب انواع رسانه‌ها، سبب حمایت از آن‌ها در برابر این اقدامات و تأثیر بر کاهش آسیب‌هاست و از طرف دیگر پشتیبانی نظری و فرهنگی از این مسلمانان می تواند مقاومت در برابر فشارهای فرهنگی و ایدئولوژیک غرب را افزایش داده و باعث هشیار سازی این جوامع در برابر تبلیغات افراط‌گرایان باشد.
ثانیاً؛ جوامع و گروه‌های مسلمان بخصوص در جوامع اسلامی، از سیاست‌های بین‌المللی غرب از جمله حملات نظامی و ناامن سازی منطقه غرب آسیا آسیب می‌بینند. اقدامات رسانه‌ای که سبب شناخت پدیده اسلام‌هراسی شده  می تواند این جوامع را نسبت به گام‌های ترسیم‌شده در غرب برای پیشبرد طراحی‌ها و سناریوها، آگاه نماید. از این رو بازتاب واقعیت های این جوامع در رسانه ملی می‌تواند اتهامات منتسب به جوامع مسلمان را تعدیل کند و انعکاس آسیب‌های سیاست‌های غرب می‌تواند در ذهنیت منفی اسلام ستیزانه مردم مغرب زمین نیز مؤثر باشد.
اسلام‌هراسی ناظر به تدابیر اجتماعی ، سیاسی و رسانه‌ای است که این دو موضوع را هدف سیاست‌گذاری و اقدام قرارداده است و بازخواني مفاهیم پایه و نظریات پشتیبان و بررسی روند اسلام‌هراسی و ديده‌باني آينده، و مطالعه راهبردي آن کمک خواهد کرد تا راهبردها و راهکارهای پیشنهادی مقابله با اسلام‌هراسی پیشنهاد شود.
 
 
هیأت‌های مذهبی و تشکل‌های دینی شاخص چگونه می‌توانند در این عرصه فعالانه ورود کرده و نقش ایفا کنند؟ چطور می‌توان این پروژه را برای عموم هیأت‌ها تبیین و شناخت آن‌ها از این پروژه را تعمیق بخشید؟
شناخت جامع از ماهیت اسلام هراسی و علل و زمینه های آنها به کمک نخبگان و فعالان این عرصه در رجوع مخاطبان هیات مذهبی و تشکل‌های دینی بسیار مهم است، آن ها می تواند با ساخت برنامه‌های مختلف در حوزه‌های مرتبط خود، تمايز اقدامات تروريستي را با مبارزه عليه ظلم و استعمار براي احقاق حق و تبيين آينده جريان‏هاي تكفيري تبیین کنند، همچنین ماهیت اسلام اصیل را برای مردمان غرب کاملا روشن سازند.
 در واقع در بازنمایی تفاوتها بین پاسخهای حقیقی که ما  به این سوالات داریم و پاسخ هایی که غرب به ما نسبت میدهد که وارونه نمایی اسلام و اسلام هراسی غربی مشخص میشود. در سپهر رسانه‌اي مي‌توان شبكه‌هاي ماهواره‌اي خاصي را كه در خارج از كشور مديريت مي‌شوند، به صراحت معرفي كرد و اهداف و برنامه‌هاي هر كدام را توضيح داد. اما اين شبكه‌ها در بستر پيچيده‌ رسانه‌اي ديگري قرار دارند كه اجزاي آن رسانه‌هاي اجتماعي، شبكه‌هاي اجتماعي و سليقه‌هاي منتقد و معارضي است كه در داخل و در پوشش‌هاي مختلف، فعاليت مي‌كنند. هماهنگي و عملكرد جرياني و شبكه‌اي، ويژگي اين فعاليت‌هاست كه پيچيدگي‌هاي جنگ نرم را نشان مي‌دهد. اين پيچيدگي را مي‌توان در جريان‌شناسي هنر و ادبيات، شعر، موسيقي، تئاتر، فيلم، روزنامه‌ها هفته‌نامه‌ها، روشنفكران، دانشگاهيان، علوم انساني و... سراغ گرفت و برای همه تفهیم کرد.  
سیاستگذاران فرهنگی به‌خصوص سیاستگذاران عرصه هیأت، تشکل‌های دینی و آیین‌های مذهبی باید چه رویکرد، سیاست و راهبردی را این زمینه اتخاذ کنند؟
در این راستا اتخاذ رویکرد انتقادی و راستی‌آزمایانه در مورد تظاهر غربی‌ها به  بی طرفی در مورد اسلام هراسی لازم است. اسلام‌هراسی در بعد سیاست‌های خاورمیانه‌ای و بعد شهروندان مسلمان غربی از یک جنس است و در یک قالب قابل‌بررسی و مقابله است.
این مطلب ازاین‌جهت اهمیت دارد که دولت‌های غربی به اسم مبارزه با اسلام‌هراسی و یا تبعیض نسبت به مسلمانان اقداماتی می‌کنند و درواقع تظاهر به بی‌طرفی می‌کنند. اقدام رسانه‌ای باید متوجه این راهبرد اساسی شود که اقدامات این‌چنینی با زمینه‌سازی‌هایی که دولت‌های اروپایی در بعد سیاست‌ها خاورمیانه‌ای برای گسترش اسلام‌هراسی یا اقدام علیه مسلمانان خاورمیانه در چارچوب اسلام‌هراسی انجام می‌دهند در تعارض است. در این راستا مراجعه به نخبگان منتقد غربی و برجسته سازی دیدگاه آنها در مورد جنایات غربی ها در عدم رعایت حقوق بشر در کشورهای غربی و جهان اسلام بسیار موثر است. به این ترتیب یکی از اقدامات رسانه‌ای این است که اسلامی که غربی ها معرفی می‌کنند یا برساخته اسلامی که آن‌ها معرفی می‌کنند را بازنمایی کرد.
ما نباید اسلام را از جهت فهم خودمان معرفی کنیم بلکه باید اسلام را از دریچه سؤالاتی که برای مخاطب عام وجود دارد معرفی کنیم. یکی از اقتضائات این راهکار این است که تفاوت بین اسلام ناب محمدی با آنچه تکفیریها و افراطیون از اسلام نمایش میدهند برجسته شود
غربی ها تلاش میکنند تمامیت اسلام را به همین اسلام افراطی تقلیل دهند. اما هیات می توانند  با ساخت برنامه هایی تمايز اقدامات تروريستي با مبارزه عليه ظلم و استعمار براي احقاق حق و تبيين آينده جريان‏هاي تكفيري ماهیت اسلام اصیل را برای مردمان غرب کاملا روشن سازند. در واقع بازنمایی تفاوتها بین پاسخهای حقیقی که ما  به این سوالات داریم و پاسخ هایی که غرب به ما نسبت میدهد که وارونه نمایی اسلام و اسلام هراسی غربی مشخص میشود.
در این راستا برجسته سازی تعارض اسلام‌هراسی باارزش‌های غربی ضرورت دارد. اگر غرب بخواهد با اسلام و مسلمانان برخورد ناروادارانه اعمال کند و به حمایت از گروه‌های افراطی شیعه و سنی در جهان و منطقه ادامه دهد، با چالش ارزش‌های مدرن خویش مواجه خواهد شد و اگر بخواهد با تمسک به ارزش‌های مدرن خویش اسلام را تخطئه نموده و آن را به‌عنوان ایدئولوژی تاریخ‌مند و متعلق به دوره‌های قبل معرفی کند، نیز با تمسک به اذعان خودشان بر شکست پروژه‌های تساهل و تسامح و نسبی‌گرایی مدرن و ... با بحران مشروعیت مواجه می‌شود.
اما اقدامات موثر در این زمینه:
روشنگری نسبت به عملکرد غرب در اسلام هراسی
تبیین  اسلام سیاسی مبتنی بر عقلانیت
آگاهي بخشي و تبیین جنبه عقلانیت، معنویت و وجه رحمانی  اسلام ناب محمدی
تبیین رابطه تعاملی اسلام  و غرب (با تاکید بر خدمات متقابل اسلام و غرب)
تبیین  جامعیت و وجه شمول‌گرایانه اسلام نسبت به سایر ادیان وحیانی
تبیین  وجه تمدنی اسلام (با تاکید بر وجه زیبایی شناسانه)
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما