تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۶ ساعت ۱۴:۴۴
۰
کد مطلب : ۱۶۱۶
رسول جعفریان:

قصد امام حسين(ع) برای شهادت تنها دو روز قبل از عاشورا مطرح شد

گفتگو رسول جعفریان و غلامرضا ذكيانی
قصد امام حسين(ع) برای شهادت تنها دو روز قبل از عاشورا مطرح شد
دکتر غلامرضا ذكيانی در خصوص سخنان استاد جعفريان گفت: ديدگاه شما يك ديدگاه بيرونی است كه در اين ديدگاه به همه جريان‌ها و حتی خودتان هم اشاره كرديد. آيا بيست سال ديگر اگر يك نفر می‌خواهد از بيرون نگاه كند، می‌تواند بپرسد كه آثار آقای جعفريان كجا قرار می‌گيرند و به كدام گفتمان تعلق دارند؟ 

مدرس فلسفه و كلام اسلامی و عضو هيأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی افزود: پرسش ديگر اين‌كه آيا می‌توان مثلا در قرن دهم يا دوازدهم كسی را يافت كه به اين نوع از خودآگاهی رسيده باشد و قبل از اعلام نظر خود، به تحليل نظرات ديگران با توجه به زمينه و زمانه آنان بپردازد؟ به علاوه آيا اين خودآگاهی در نگاه از بيرون، هيچ تأثيری در نگاه درونی يك مورخ دارد يا خير؟ و به دليل اين‌كه ما امری به نام تاريخ داريم و امری به نام تبيين تاريخی و فرمايش شما هم راجع به تبيينات يا جريان‌های تاريخی است كه تحت تأثير فرنگ عمومی است، آيا وقتی ما از بيرون نگاه می‌كنيم، می‌توانيم مجموعه اين تبيينات را كنار هم بگذاريم و از برخورد و نسبت آن‌ها با مواد تاريخی به چيزهايی برسيم كه حتی مورخان قرن سوم و چهارم هم بدان‌ها نرسيده‌اند؟

استاد جعفريان در پاسخ به اين پرسش‌ها اظهار كرد: اين‌‌كه آيا در گذشته هم نگاه درجه دوم و بيرونی وجود داشته است يا نه، بايد بگويم چرا، وجود داشته، اما به صورت پراكنده. مثلا مرحوم شيخ «صدوق»، وقتی به روايات طبی می‌رسد، چنين تحليلی را ارائه می‌دهد و با تقسيم‌بندی آن‌ها به نگاه بيرونی و پيرامونی، آن‌ها را نقد می‌كند.

وی افزود: در فقه هم به صورت موردی اين اظهار نظرها را داريم، اما اسمش را نگاه بيرونی نمی‌گذارند. در واقع اين نگاه بيرونی است، اما به اسم توجيه درونی مطرح می‌شود. به طور كلی بايد بگويم كه نگاه بيرونی، يك امر وارداتی غربی، معرفت‌شناسانه‌ و جديد است. ما در فرهنگ گذشته‌ خودمان معمولا عضو يك گروه و در حال قضاوت كردن درباره ديگران هستيم. البته استثنائاتی هم داريم كه از بيرون نگاه می‌كنند و بی‌طرفانه گزارش می‌كنند. مثلا «ابوريحان بيرونی» يك استثناست كه از بيرون به انديشه‌های هندوئيسم می‌نگرد.

عضو هيئت علمی گروه تاريخ دانشگاه تهران، در مورد سؤال دوم دكتر ذكيانی گفت: به نظر من هيچ‌كس نمی‌تواند خود را از محيط پيرامونی و فضای حاكم بر آن به كلی رها كند. ما هم تحت تأثير جامعه، محيط و عناصر متشكله فرهنگ عمومی هستيم. در عين حال چشم ديگرمان به حقيقت‌يابی تاريخی از راه روش‌های معمول پژوهش دوخته است.

وی تأكيد كرد: ما دائما ميان محكمات و متشابهات معلق هستيم. اين درست است كه حقيقتی در عالم هست، اما در عمل آن چيزی كه پياده می‌شود، تركيبی از آن با فرهنگ عامه است كه محك خود را در نهايت با مقبوليت ميان مردم و تأثيرگذاريش در عمل نشان می‌دهد. بررسی اين امور در مباحث هرمنوتيك و معرفت‌شناسی صورت می‌گيرد كه جدا از مباحث تاريخی است. يك مورخ نمی‌تواند به اين پرسش‌ها پاسخ بدهد. اين اشكالات، اشكالات معرفتی و فلسفی است، نه اشكال تاريخی. مورخ تنها شواهد می‌آورد، اما نمی‌تواند به اين مشكلات معرفتی پاسخ قاطعی بدهد.

مؤلف «تأملی در نهضت عاشورا» در باب تلقی خويش از قيام عاشورا گفت: مسلما من هم متعلق به زمان خاص خودم هستم. در عين حال اين امر نبايد مانع از آن باشد كه هر نظری كه دارم، الزاما مستند به متون تاريخی اصيل باشد. در خصوص بحث عاشورا و تحليل آن از باب هدف‌شناسی، فكر می‌كنم مسئله شهادت امام حسين(ع) از زاويه ديد تاريخی و نه كلامی، دو روز قبل از عاشورا مطرح شد.

وی تصريح كرد: حتی تصور می‌كنم ـ باز هم از ديد تاريخی، نه كلامی ـ امام حسين(ع) تا صبح عاشورا هم انتظار داشت كه اوضاع عوض شود و اين يك انتظار غير عادی نبود. اين را براساس نصوص تاريخی می‌گويم و فكر می‌كنم كه امام(ع) به هيچ وجه قصد شهادت نداشته است و مايل نبوده است به راحتی جانش را از دست بدهد.

اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: مفهوم كليدی اقدامی كه امام حسين(ع) به آن دست زد ـ آن هم از دو روز پيش از عاشورا و بيشتر در شب و صبح عاشورا ـ مفهوم «عزت» است، مفهومی كه هم‌زمان جنبه انسانی و اسلامی دارد. هم انسان خودش عزت‌خواه است و هم اسلام عزت مؤمن را می‌خواهد. من معتقدم اباعبدالله(ع) تمام كارها را انجام داد تا شرايط به گونه‌ای پيش برود كه در انتها، هم عزتش محفوظ بماند و هم كشته نشود.

وی افزود: اما وقتی امر دائر مدار عزت و شهادت از يك طرف و ذلت از طرف ديگر شد، امام(ع) عزت؛ يعنی شهادت را انتخاب كرد. لحظه تصميم‌گيری برای حفظ عزت، درست زمانی بود كه دريافت ادامه دادن به زندگی، به معنای ذلت است. به نظر من تفسيرهای ديگری كه از اين واقعه شده، آثاری است كه افراد بعد از اتفاق افتادن آن واقعه، به آن‌ها فكر كرده و آن‌ها ‌را مطرح كرده‌اند.

مؤلف «تاريخ تشيع در ايران تا طلوع دولت صفوی» در مورد اين مسئله كه چرا امام حسين(ع) اصلا تصميم گرفتند به سمت كوفه حركت كنند؟، گفت: واقعيتش اين است كه همه چيز درست برنامه‌ريزی شده بود، اما شيعيان كوفه قضيه را خراب كردند. آن‌ها حماقت كردند و لااقل اگر صبح عاشورا هم مانند آن سی نفر به امام حسين(ع) پيوسته بودند، اوضاع عوض می‌شد. من معتقدم اين امر مانند بازگشت امام خمينی(ره) به ايران است. تمام آن خطرات را داشت. اما در ايران چند نفر عاقل بودند و برنامه‌ريزی كردند، حتی سر جزئيات هم در تهران برنامه‌ريزی و محاسبه شده بود. مردم هم در صحنه ماندند و آن خطرات همه از بين رفت.

وی افزود: كشته شدن برای امام حسين(ع) واقعا هدف نبود. به همين دليل بود كه امام هر پيشنهادی برای تغيير اوضاع داد و بارها با «عمر بن سعد» گفت‌وگو و مذكراه كرد. نفس مذاكره عزت را از بين نمی‌برد. اما در اين شرايط امام حسين(ع) نمی‌خواست عزتش زير سؤال برود. اين امر هم جنبه عربی داشت، هم جنبه انسانی و هم جنبه اسلامی. صبح عاشورا كه «زهيربن ‌قين» سخنرانی می‌كند، فقط برای اتمام حجت نيست، بلكه اطمينان دارد و يا لااقل احتمال می‌دهد كه حتما عده‌ای به امام حسين(ع) ملحق می‌شوند.

مؤلف «حيات فكری سياسی امامان شيعه» اظهار كرد: در آن يكی دو روز هر لحظه احتمال تغيير اوضاع و امكان تحول بود. «حر بن يزيد» كه جزو شيعيان نبود، به امام(ع) پيوست، اما اشكال اين بود كه شيعيان در كربلا نبودند و در راه گريخته بودند. اگر آمده بودند، می‌توانستند به امام حسين(ع) بپيوندند. تفسيری كه من از عاشورا دارم و شايد مربوط به زمان خودمان است، اين است كه شيعه خيلی محافظه‌كار است و نمی‌خواهد به سادگی خونش را بدهد، مگر اين‌كه پای عزت به ميان آيد كه اين امر هم استثناست. مطابق قواعد فقهی، شيعه بايد سياست داشته باشد، حرف بزند، گفت‌وگو كند، امتياز بگيرد و امتياز بدهد.

استاد جعفريان در پايان اين نشست، در پاسخ به اين پرسش دكتر ذكيانی كه می‌گفت آيا بحث عزت می‌تواند ماجراهای عاشورا را تا آخر توجيه كند؟، تصريح كرد: شما بايد نگاه پسينی خود به واقعه عاشورا را از ميان برداريد. خيلی ماجرا را پيچيده نبينيد. ما هميشه آثار را جزو انگيزه‌ها می‌گيريم، تنها به اين دليل ‌كه اتفاقی افتاده و ما پس از آن آمده‌ايم، در حالی كه نود درصد از اين مطالب اساسا پيش از آن مطرح نبوده است.

نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما