تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۵ شهريور ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۵۱
۰
کد مطلب : ۸۱۲۶
هویت هیئت در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام مرتضی وافی

مهدویت و رسالت تربیت هیئتی

مهدویت و رسالت تربیت هیئتی
همانطور که می‌دانیم، اساساً شوق رسيدن به منتظَر حركت‌آفرين است. به علاوه هويت شيعه با جمود و سكون رابطه‌اي ندارد؛ چراكه شيعه بودن يعني پيرو بودن و لازمه اين پيروي شكل‌گيري سلوك و عمل بر اساس جهت‌گيري رفتار و روش است. ضمن بیان تعریفی از مفهوم انتظار، بفرمايید چه عاملي، به عنوان اصلي‌ترين عنصر، به روش و رفتار منتظران جهت مي‌دهد؟

یکی از اهداف مبنایی ما در ساختار فرهنگی کشور احیای تمدن اسلامی است. طبيعي است که رسیدن به این هدف نیازمند برنامه دقیقی است. آن چیزی که به ملت‌ها یا ابرملت‌ها، حتی کسانی که دنبال امپراطوری و تسلط بر جهان هستند کمک می‌کند تا به آینده امید داشته باشند و برای رسیدن به اهدافشان فعالیت کنند، چیزی به نام آینده‌پژوهشی است که یکی از دانش‌های کلیدی جهان محسوب می‌شود.

ما شیعه هستیم و نگاه‌مان به آینده متفاوت است. چیزی را که در دنیای امروز برای ما قرار دادند، حس انتظار است. این حس انتظار و امید پیامد چیست؟ چگونه می‌شود، کسي در جامعه امروز بتواند حس انتظار و امید را در وجود خود لمس کند؟ جواب این را در یک کلمه به گونه‌ای باید بیان کرد که معنای انتظار و امید را تعیین کند و آن کلمه باید کلمه‌ای باشد که در همه جهان قابل فهم باشد. آن مفهومی که حس انتظار را در جامعه امروز ایجاد می‌کند، مفهومی به نام چشم‌انداز است. «و نرید ان نَمُنَّ علی الذین استُضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»۲؛ یعنی اینکه ما این‌گونه اراده می‌کنیم که کسانی را که بر حسب ظاهر نتوانستند روی این زمین حرکت کنند، پیشوا و راهبر و ارث برنده قرار دهیم. در این آیه به دو مولفه مهم راهبری و میراث‌داری اشاره شده است.

لازمه راهبری و میراث‌داری داشتن یک چشمانداز است. با یک روایت در کنار این آیه، حوزه تعریفی انتظار تعریف میشود. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «افضل الاعمال انتظار الفرج.» انتظار، راضی نبودن از وضعیت موجود است که اين عدم رضايت، یکی از معیارهای رسیدن به فضای انتظار است. حس کمال‌جویی و برتری‌طلبی باعث می‌شود که انسان در موضع انتظار قرار بگیرد.

انتظار یک نوع تفکر محض و يک مفهوم و تصور نیست. یک کار و «افضل الاعمال» است. یک نوع بینش است که این بینش بر اساس یک سری مهارت‌ها طراحی و ساخته می‌شود. انتظار فرج را عمل می‌دانند؛ پس می‌فرماید، «افضل الاعمال» نه، « افضل الافکار »

«فرج» شناخت وضعیت مطلوب است. در حقیقت پارامتر بعدی که در بحث انتظار مطرح میشود، این است که بتوان هم وضعیت موجود را شناسایی کرد و از آن ناراضی بود و هم اینکه وضعیت مطلوب را شناخت و به سوی آن حرکت کرد. شناخت وضعیت مطلوب، دقیقاً همان چشمانداز است. آن تصویر کلی است که نسبت به آن دیدگاه کامل و جامعی ایجاد خواهد شد.

با توجه به این حدیث نبوی، دقیقاً انتظار یعنی طی کردن یک دورة گذر و گذار از یک وضعیت موجود نامطلوب به یک وضعیت مطلوب. برنامه‌ها و راهبردهایی که در جامعه امروز تعریف می‌کنیم، برای رسیدن از وضع نامطلوب موجود به وضعیت مطلوب، به دليل جریان انتظار است.

از آنجا که معرفت و شناخت به امام عصر (عج) یکی از ابعاد وجودی بحث مهدویت است، به نظر جنابعالی چه عامل یا عواملی ایجادکننده و قوام‌دهنده این شناخت است؟

در ادامه همان بحث گذر و گذار یک تئوری با نام «جامعه معرفتی» داریم؛ یعنی برنامه‌ها و راهبردهای‌مان را باید در چارچوبی تعریف کنیم که آن چارچوب، شامل تئوری جامعه معرفتی می‌شود. مبانی حرکتی ما نه فقط بر اساس دانش بلکه بر اساس اصول معرفتی نیز باید بنا گذاشته شود. در حقیقت این معرفت پیش‌نیازهایی را دارد که کسب یکسری مهارت‌ها و اطلاعات است.

۱-سواد چندفرهنگی

سواد چندفرهنگی آن شناختی است که ما از فرهنگ ملت‌ها باید داشته باشیم. نمی‌شود فقط در چارچوب بسته و محدود شناخت فرهنگی جامعه خودمان، یک آینده و چشم‌انداز دقیقی را طراحی کنیم؛ براي مثال ۱۵ سال پیش در آمریکا کتابی منتشر شد که ۵۰۰۰ هزار واژه و آیتم را تعریف کرد و به مردم آمریکا گفت که شما برای اینکه بتوانید در آینده حرکت کنید باید این ۵۰۰۰ هزار واژه را بدانید.
یکی از آن واژه‌ها «امام خمینی (ره)» بود.

نمی‌شود بعضی واژه‌ها و مفاهیم را ندانست. سواد چندفرهنگی یعنی آشنایی با فرهنگ همه ملت‌ها. اگر اين شناخت نباشد، مسلماً ضعیف فکر کرده‌ايم و بر اساس آن ضعف برنامه‌ریزی و حرکت می‌کنیم.

۲- هشیاری جهانی

شناخت اتفاق‌هایی که در جهان در حال رخ دادن است. رصد کردن این اتفاق‌ها، لازمه یک حرکت با معرفت است و ما در برنامه‌ریزی جامعه معرفتی، نمی‌توانیم از این عامل مؤثر غافل شویم.

۳- مهارت‌های رفتاري

این مهارت‌ها دقیق‌ترین تعریفی است که برای رسیدن به آن معرفت می‌توان بیان کرد. کسی که می‌خواهد به آن چشمانداز برسد باید به دنبال این ده مهارت رفتاری باشد.

در دعا اینطور بیان میشود:

«اللّهم إنّی أسئلک...اَن تَملاءَ قَلبی نورَ الیقین/و صَدری نورَ الایمان/و فکری نور النّیات/وَ عزمی نورَ ال علم/و قوّتی نور العمل/و لسانی نور الصّدق/و دینی نور البَصائِر مِن عِندِک/و بصری نور الضیاء/و سمعی نو الحکمه/و مودّتی نور الموالاه لمحمّدٍ و آله علیهم السّلام» این ده مهارت در قالب دعا، دقیقاً برای طراحی جامعه آرمانی مطرح شده‌اند.

آیا بدون طراحی ارزش‌های بنیادین می‌توان چشم‌انداز دقیقی را برای رسیدن به جامعه مهدوی طراحی کرد؟

مسلماً خیر؛ شناخت امام (عج)، راه و روش می‌خواهد. از آنجا که شناخت همان معرفت نیست و معرفت به یک نوع ایجاد ارتباط نیز تعلق می‌گیرد، کسانی می‌توانند ايشان را بشناسند و ارتباط برقرار کنند که دارای یکسری مهارت‌های رفتاری علاوه بر سوادهای اطلاعاتی، رسانه‌ای، نظام ارزش‌ها و باورهای پایه‌ریزی شده، باشند.

اگر این سه ضلعی را کسی در اختیار داشته باشد، آن معرفت حاصل خواهد شد. معرفت، خروجی این سه ضلع است. البته معرفت شناسنامه‌ای و تاریخی که مربوط به شخص امام عصر (عج) است نیز ضروری است که در سوادهای اطلاعاتی گنجانده می‌شود. اتفاقاً این معرفت شناسنامه‌ای قدم اول است. قدم بعدی در گفتار و کردار است.

می‌دانیم که «شیعه» از شیوع می‌آید. شیعه کسی است که فکر امام و رهبرش را منتشر می‌کند. کسی می‌تواند این کار را انجام دهد که به رفتار و گفتار امام آشنا باشد. اگر این حاصل شود و کسي سعی کند در گفتار و کردار، خود را نزدیک ايشان کند، بالاترین مرحلة معرفت، معرفت به نورانیت، اتفاق می‌افتد. در جلد ۲۶ بحارالنوار حدیثی با نام حدیث نورانیت داریم. آنجا حضرت امیرالمؤمنین (ع) در خطاب به سلمان و اباذر، بالاترین درجه معرفت به امام را معرفت به نورانیت می‌دانند.

هيئت‌های مذهبي، تشكل‌هاي مردمي با هويت اعتقادي-آرماني هستند. اين هيئت در اصل با هويت آموزش و پرورش اعتقادات، شكل گرفتند. هرچند كه به تناسب مقاطع خاص زماني و شرايط ويژه اجتماعي از آغاز انقلاب تا پايان جنگ تحميلي با كاركردهاي ثانويه مبارزاتي و رزمندگي نيز بروز و ظهور پيدا كردند. به نظر مي‌رسد كه امروزه، رسالت تربيتي و تأكيد بر معرفت‌بخشي نسبت به امام عصر (عج) به عنوان مهمترين مسئوليت هيئت‌ها مد نظر متوليان امر است. حال با توجه به اصل ماهيتي كه هيئت‌ها در جامعه ما دارند، مي‌توان يكي از بسترهاي مهم اين معرفت‌بخشي را هيئت‌های مذهبي دانست؟

هيئت‌ها، الآن، یک ظرفیت‌اند؛ یعنی قابلیت بروز و ظهور و دریافت خیلی از مهارت‌ها و رفتارها در این مجموعه وجود دارد. این ظرفیت، شناخته شده نیست. البته هیئت‌ها برای اینکه به ظرفیت‌های واقعی خود دست پیدا کنند، باید دچار تغییراتی شوند؛ اما در وهله اول باید نوع نگاه متولیان امر را نسبت به هیئت‌ها بدانیم.

برای اینکه به ظرفیت واقعی هیئت دست پیدا کنیم و بتوانیم یک ظرفیت کاربردی را ترسیم کنیم به چند عامل مهم باید توجه کرد:

عامل اول: تقویت پارادایم‌ها یا روش‌ها

عامل دوم: تغییر ساختارها در ظرفیت‌سازی

ظهور ساختارهای شبکه‌ای یکی از اهداف میانی است که در این ظرفیت باید اتفاق بیفتد؛ پس همانطور که ملاحظه می‌شود، جامعه الآن به سمت شبکه انجمن‌ها و شبکه حوزه‌ها گرایش پیدا کرده است. اینکه یک ارتباط شبکه‌ای بین هیئت‌ها ایجاد شود، امر مهمی است. همین دسته راه انداختن -که الآن تقریباً تعطیل شده است- حداقل ایجاد یک ساختار شبکه‌ای در هیئت‌هاست. البته برخی از کارها، مثل شورای هيئت‌های مذهبی، در برخی فعالیت‌ها طراحی شده است؛ ولی مشکل اینجاست که آنها به دورنمای کار، آگاه نیستند. « بنیاد دعبل» و «کانون مداحان و شعرا» ایجاد شده است؛ ولی آنها نیز چشم‌انداز آینده خود را نمی‌دانند. در حقیقت این تغییر ساختارها باعث میشود ظرفیت مناسب هیئت‌ها شکل بگیرد.

عامل سوم: تغییر عوامل کلیدی

زمانی یکی از عوامل کلیدی موفقیت هیئت‌های ما، مداح‌محوری یا منبرمحوری بود. اکنون ایده‌هایی را باید طراحی کرد که با توجه به مطالبات انسانی بوده باشد و با یک تطبیق‌سازی به افزایش ظرفیت هیئت‌ها منجر شود؛ برای مثال باید راهبردها و برنامه‌هایی را برای نسل جوان امروز ( نسلcom . ) که به تنوع و تفریح عادت کرده‌اند، ایده‌پردازی کرد.

اگر شناخت ظرفیت‌ها به درستی صورت گیرد و کار هم بر اساس این شناخت انجام بشود، می‌توان به قطعیت گفت که هیئت‌ها بستر بسیار مناسبی برای تمرین آن مهارت‌های رفتاری برای ساختن جامعة مهدوی است. امروزه مهمترین وظیفة هیئت‌ها همین است؛ تقویت نظام باورها و ارزش‌ها، تشویق و ترغیب انسان‌ها برای دست یافتن به سواد و اطلاعات علمی بالا و تمرین مهارت‌های رفتاری در فضای هيئت‌ها. هيئت‌ها دقیقاً این سه کارکرد را باید داشته باشند تا به بستر مناسب پرورش مهدی یاوران تبدیل شوند.

در پايان اگر ذكر نكته‌اي را در این زمينه لازم ميدانيد، بفرماييد.
من این مطلب هیئت‌ها و بحث ظرفیت‌سازی برای جامعه آرمانی را به طور مستقيم به مسجد جمکران ربط می‌دهم. مسجد جمکرانی که شاید کسانی به پیشینه تاریخی‌اش، درست یا نادرست، اشکال می‌کنند. بسیاری نسبت به اساس وجودی و تقویت وجودی آن با نگاه تردیدآمیز می‌نگرند؛ اما واقعیت این است که یکی از اتفاق‌هایی که همین ظرفیت هیئت‌ها ایجاد کرده است، اقبال گسترده‌تر مردم به مسجد جمکران است که جمکران را به یک پایگاه عظیم و ظرفیت بسیار بالا تبدیل می‌کند. من اینطور فکر می‌کنم که ما اگر در بحث مهدویت کار می‌کنیم، یکی از حلقه‌هایی را که باید بعد از هیئت‌ها بشناسیم و از ظرفیتش به نحو احسن استفاده کنیم، مسجد مقدس جمکران است.

پی‌نوشت:
۱- پیامبر اكرم (ص)، الغدير، علامة اميني، ج ۱۰، ص۳۵۹، به نقل از بزرگان اهل سنت مانند تفت‌ازاني در كتاب شرح مقاصد، ج ۲، ص ۲۷۵

2- سوره مبارک قصص آیه ۵
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما