تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۰۷:۵۸
۰
کد مطلب : ۱۷۵۶۳

گفت‌وگوی دعبل با محمد شیخ‌الرئیس کرمانی : شعر شیعی و شعرای شیعه

گفت‌وگوی دعبل با محمد شیخ‌الرئیس کرمانی : شعر شیعی و شعرای شیعه
«شعر شیعی و شعرای شیعه» نام کتابی است که حاصل پژوهش و تألیف دکتر «محمد شیخ‌الرئیس کرمانی» است. این کتاب در پنج بخش تدوین شده است؛ بخش اول پیرامون ادب و ادبیات و پیوند سیاست و مذهب با آن، بخش دوم پیرامون عصور تاریخی ادب عربی، دوره‌های عباسی، ویژگی‌های عصر اول عباسی و خدمات شعرای اهل‌بیت(ع)، بخش سوم، پیرامون شعر و شاعری، بخش چهارم پیرامون شیعه، و بخش پنجم گزیده‌ای از شعرای شیعه و شیعه‌گرا در عصر اول عباسی و نمونة آثار آنان است.

دکتر شیخ‌الرئیس کرمانی علاوه بر تحصیل صرف، نحو، معانی و بیان، کلام، فقه و اصول، منطق و بخشی از فلسفه در حوزة علمیة کرمان و نزد استادانی نظیر پدرش، مرحوم آیت‌الله علی شیخ‌الرئیس و آیات عظام صالحی کرمانی، مهرابی و موحدی و ... و بهره‌مندی از محضر استادان حوزة علمیة قم در زمان زعامت آیت‌الله بروجردی؛ کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری زبان و ادبیات عرب را به صورت آکادمیک اخذ و پیش از این به تدریس نهج‌البلاغه، ادبیات عرب و علوم بلاغی در دانشکدة ادبیات و دانشکدة علوم قضایی دانشگاه تهران مشغول بوده و با عضویت در هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، نهج‌البلاغه، قرآن، فقه و اصول و ادبیات عرب را تدریس می‌کند.

دیوان اشعار استاد در آستانة تنظیم و طبع است و ایشان در مقدمة کتاب شعر شیعی و شعرای شیعه در عصر اول عباسی می‌نویسد: «من به شاعر شیعی از آن نظر که زبانش بلندگوی حق و حقیقت و کرامت و فضیلت بوده است نگریسته‌ام. از آن جهت که شعر شیعی فریادی است در گوش ستمگران و طوفانی است بر هستی سیاهکاران و منحرفان و رمز استقامتی بر صلابت و تسلایی دلنواز و آرامش‌بخش برای محرومان و مصیبت‌رسیدگان.»
در ادامه، پرسش‌های «دعبل» و پاسخ‌های استاد دربارة کتاب و موضوع شعر شیعی و شاعران شیعه را بخوانید.

دعبل: چرا برای تحقیق در شعر شیعی و شعرای شیعه، عصر اول عباسی را انتخاب کرده‌اید؟ آیا این انتخاب نشان‌گر اهمیت نحوة توزیع معرفت شیعی از دریچة شعر و ادبیات (به عنوان یک امتیاز نسبت به سایر دوران) در این عصر است؟
می‌دانیم که منظور از شیعه کسانی هستند که پیروی حضرت علی بن ابی‌طالب(ع)، نفس پیامبر و جانشین حقیقی آن حضرت را به یقین پذیرفته‌اند و «حادثة سقیفه» را کودتایی غیرمشروع دانسته‌اند. رهبر شیعیان و همسرش صدیقة طاهره(س) پس از رحلت رسول خدا(ص) به وسیلة سیاست‌پیشگان فرصت‌طلب و بی‌اعتقاد مورد ظلم و هجومی وقیحانه و اندوه‌بار قرار گرفته و مظلومیت رهبر شیعیان و همسر و ذریة طاهرینش بر کسی پوشیده نیست. این مظلومیت همیشه در طول تاریخ به‌ویژه بعد از حادثة محنت‌بار کربلا، دل شیعیان را آتش زده و فغان آنها را به آسمان رسانیده است و این مظلومیت، مظلومیت شخص و اشخاص نبوده؛ بلکه مظلومیت نبوت، امامت و حق و عدالت است.

شاعران در گذشته بازگوکنندة اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی زمان خود بوده‌اند یا به انگیزة شهوات خود شعر می‌سروده‌اند. بعد از روی کار آمدن حکومت‌های باطل همان‌طور که وجهة عمومی مردم برای حفظ منافع خود تسلیم اوضاع شده و با حکومت‌ها هم‌جهت می‌شوند، شاعران نیز برای دستیابی به مال و منال و جاه و مقام و برخورداری از زندگی و محفوظ ماندن از حبس و زجر و تبعید به همکاری و ستایش زمامداران و حاکمان و خلفا و سلاطین می‌پرداختند.

تعداد انگشت‌شماری از شاعران به ندای وجدان و فرمان شرف و امر دین خود پاسخ مثبت داده و بی‌توجه به محیط پر از ترس و ارعاب به حمایت از حق و دفاع از مظلوم پرداخته‌اند و اینها همان شعرای شیعی یا شعرای اهل‌بیت(ع) هستند. این بزرگواران در زندگی، مرارت و تلخی این حسن انتخاب و حق‌گرایی را چشیده‌اند و بعد از فوت، نیز مورد بی‌مهری تاریخ‌نویسان و تاریخ ادب‌نویسان قرار گرفته‌اند. این امر مرا به سختی رنج می‌داد و این رنج مداوم به آنجا منتهی شد که تحقیق در شعر شیعی و شعرای شیعه را مطمح نظر خود قرار دادم و چون دوره‌های مختلفی قابل پژوهش بود؛ مثل دورة اموی و دورة عباسی و دوره‌های پس از آن، ولی از دورة اموی چندان رشد و شکوفایی‌ ملموسی مشاهده نشد و قبلاً نیز پژوهش‌هایی شده بود و دورة عباسی نیز از آغاز تا انجام فرصت بسیار وسیعی می‌طلبید، بخشی از دورة عباسی که عصر اول عباسی است، مورد پژوهش قرار گرفت و اما اینکه چرا عصر اول عباسی انتخاب شد؛ چنانچه در سؤال هم به آن اشاره شده، برای این است که معارف شیعی از طریق شعر این دوره به خوبی نشر یافته و این از امتیازات این عصر است. شعرای شیعیِ بزرگی مثل دعبل خزاعی که به قول خودش ۵۰ سال چوب دار خود را بر دوش می‌کشیده محصول این دوره است. او شجاعانه به دفاع از حریم اهل‌بیت(ع) پرداخته و دشمنان اهل‌بیت(ع) و خلفا را مورد طعن و نکوهش قرار داده است. شعر او سراسر معنویت و اخلاص است و با همة هجوی که از ملوک نبی عباس کرده، مأمون امانش می‌دهد که قصیدة «مدارس آیات» را بر او بخواند که از شدت گریه، ریش مأمون تر شد. دعبل هم اهل‌بیت(ع) را به خوبی معرفی می‌کند و دشمنان آنها را مطرود می‌شمارد و هم بر مصیبت آنها نوحه‌سرایی می‌کند و بعضاً معارف اهل‌بیت(ع) را در قالب شعر می‌آورد.

شاعر دیگر این دوره، سید اسماعیل حمیری است که عشقش به اهل‌بیت(ع) زبانزد است و هر منقبتی را که در مورد حضرت علی شنیده در قالب شعر ریخته و بسیاری از معارف شیعی را در قالب شعر بیان کرده است.

پس این عصر را از آن جهت انتخاب کردم که عصر دو شاعر بزرگ اهل‌بیت(ع) است و کمتر در این فصل از تاریخ‌الشعراء پژوهش شده و از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و در این عصر تلاش برای اخفاء مناقب اهل‌بیت(ع) بسیار و از خودگذشتگی شعرای اهل‌بیت(ع) چشمگیر است.

دعبل: روش تحقیق و نحوة بررسی متون دست اول برای تألیف این کتاب به چه شکلی بوده است؟ لطفاً مختصری در مورد نحوة گردآوری اطلاعات و سره‌سازی و ژرف‌کاوی دربارة آنها توضیح دهید.
با بهره‌گیری از کتابخانة دانشگاه تهران و کتابخانة آستان قدس و کتابخانة ملی و بیشتر، کتابخانة شخصی خودم، فصول مربوط را مورد مطالعه و مداقه قرار می‌دادم و با دقت در کیفیت تشریح مطالب مربوط به موضوع، اولاً روح حاکم بر فضای فکری تدوین‌کنندگان تاریخ و تاریخ زبان و ادبیات را حس می‌کردم و در موارد بسیاری بی‌انصافی و کینه و بغض نسبت به شاعران اهل‌بیت(ع) را درک می‌نمودم و راست را از دروغ حدس می‌زدم و اغلب به یقین می‌رسیدم و از استنباطات یقینی خود نوشته و بهره می‌گرفتم و نیز فیش‌های مورد نظر خود را جمع‌آوری و آماده می‌کردم و نهایتاً با داشتن دیدگاهی روشن به تدوین یافته‌های خود می‌پرداختم. با این ترتیب به نظرم نوشتة من اجتهادی است؛ نه تقلیدی و فقط نقل اقوال. از جهت کتب مربوطه نیز از حدود ۱۴۰ کتاب ارزشمند و معتبر عربی و فارسی بهره جسته‌ام.

دعبل: در مقدمة کتاب به این نکته اشاره کرده‌اید که «این کتاب برای شیعیان و ارادتمندان اهل‌بیت(ع) که می‌خواهند تأیید دلچسب و شیرینی بر معتقدات اصیل خود از زبان و شعر و ادب در عصر اول عباسی به دست بیاورند، سودمند است.» و همچنین به پژوهش‌های دیگری در شعر عصر عباسی که عمدتاً از جانب برادران سنی و مسیحیان لبنانی است، اشاره کرده‌اید؛ برادران سنی و مسیحیان لبنانی با چه انگیزه‌هایی به پژوهش در شعر عصر عباسی پرداخته‌اند؟
پیام مکتب تشیع در مقام اثبات حقانیت خود راه‌های فراوانی دارد: قرآن، سنت، عقل و سیرة پیامبر و امامان، شواهد و قرائن بی‌شماری گواه حقانیت مذهب شیعه و حسن انتخاب شیعیان است و من یکی از شواهد دلچسب و لطیف را در شعر شیعی و شعرای شیعی یافته‌ام که از دو جهت قابل ذکر است:

۱. از نشانه‌های بزرگِ درستی و راستی یک مکتب، شخصیت پیروان آن مذهب و حامیان آن مکتب است که در اینجا ملاحظه می‌شود، ادب‌پرورانی بلنداندیش و نخبگانی تیزبین به زبان شعر، وابستگی بی‌چون و چرای خود را به مذهب تشییع و امامان شیعه ابراز داشته‌اند که نشانی روشن بر حقانیت مذهب است. به‌ویژه که تا پای جان ایستاده‌اند و از ارعاب و تهدید و محیط وحشت و اختناق نترسیده و عقب‌نشینی نکرده‌اند.

۲. اشعار شعرای شیعه صرفاً حماسی، عشقی و اجتماعی نبوده بلکه در مطاوی اشعار خود ادلة کلامی و عقلی و نقلی بر بطلان مکتب خلفا و صحت راه راستین شیعة امامیه، در لباس زیبای شعر، بیان داشته‌اند و در این مورد شعر سید حمیری و دعبل خزاعی قابل ملاحظه است؛ اما دربارة آن قسمت از پرسش که مربوط به انگیزة برادران سنی و مسیحیان لبنانی در پژوهش شعر عصر اول عباسی است باید گفت؛ آنان به عنوان تحقیق تاریخ ادب عربی وارد میدان شده‌اند و به قصد خدمت به اهل‌بیت(ع) و تجلیل از شعرای شیعه نبوده است و بنابراین بسیاری از آنان مثل عمر فروخ و جرجی زیدان و حسن زیات و امثالهم نه تنها حق شعرای شیعه را ادا نکرده‌اند که کوشش در پایین آوردن مقام و رتبة آنان از لحاظ اعتقادی و علمی و ادبی داشته‌اند.

دعبل: به عقیدة شما «مطالعة شعر شیعی در این برهه از زمان، شیعیان را به صحت انتخاب خود هر چه بیشتر مطمئن می‌سازد.»؛ لطفاً در مورد این موضوع کمی توضیح دهید.
جواب پرسش چهارم را می‌توان از پاسخ سوم به دست آورد؛ زیرا همان‌طور که توضیح داده شد، شعر شیعی با صداقت و لطافتی که در آن نهفته است، جان‌ها را سیراب می‌کند و عشق و علاقه‌مندی به مکتب امامت و امامان را در دل‌های شیعیان به جوش می‌آورد و از طرفی چون این شور و هیجان دلایل و نشانه‌های صدق مکتب را در خود پرورانده، شیعیان را به صحت انتخاب خود مطمئن می‌کند و ضلالت و غوایت مخالفان را بر لوح دل‌ها ثبت می‌نماید.

دعبل: بنابر تحقیقات شما، همچنان که در مقدمة کتاب به آن اشاره کرده‌اید: «ادبیات شیعه تنها جنبة ذوقی و توصیفی و حماسی ندارد که در مقام تحریک، تهییج، تفریح و تغنی به کار گرفته شود، بلکه ادبی است دارای پیامی بزرگ، روشن‌گر و بیدارکننده و به عبارت دیگر ادبی است متعهد، مستدل، کلامی، تاریخی، پرخاشگر و نقاد و در عین حال سرشار از لطافت و ذوق و زیبایی» چرا اراده‌ای برای تبیین این ادبیات در بین استادان ادبیات نیست؟ برای ترجمة این آثار ارادة مستمری وجود ندارد، حتی شما هم در کتاب، ترجمة اشعاری را که ذکر کرده‌اید، نیاورده‌اید.
به همان بیانی که در پرسش آمده ادبیات شیعه ادب ذوقی، عشقی، عرفانی یا توصیفی و بیابانی یا مدیحه‌سرایی و تکسب به شعر نیست؛ بلکه مردانی معتقد و مخلص قریحة فاخر شعری خود را در خدمت خالصانة اهل‌بیت گرامی پیامبر اسلام(ص) و مکتب امامت، بدون هیچ چشم‌داشتی قرار داده‌اند و مصائب و مجازات‌های مترتب بر آن را به جان خریده‌اند. ادبی متعهد و مستدل و نقاد و سرشار از لطافت است؛ اما اینکه چرا استادان به این ادب و ترجمة آن کمتر توجه می‌کنند، این پرسشی است که من نیز در گرو آنم؟ چرا باید در دانشگاه‌ها برای آموزش متون عربی از اشعار شاعران هجوگو و مدیحه‌سرا و اهل لهو و مجون استفاده شود و اشعار سخت و سنگین جاهلی فارغ از محتوای معنوی تدریس و تعمیم شود، ولی ادب دعبل خزاعی و سید حمیری مغفول بماند؟ به مسئولان مربوط باید تذکر لازم داده شود.

دعبل: شما در بخش چهارم کتاب به دو گروه «شاعران شیعه» و «شاعران شیعه‌گرا» اشاره کرده‌اید. وجوه افتراق و اشتراک این دو گروه چیست؟ به نظر شما، آیا این تقسیم‌بندی در بین شاعران معاصر هم موضوعیت دارد؟
وجه افتراق شاعران شیعه و شیعه‌گرا این است که شاعران شیعه از نظر عقیدتی به عقاید شیعه معتقد بوده‌اند و اشعار آنان انعکاسی از عقاید قلبی آنهاست. از این نمونه می‌توان به سید اسماعیل حمیری و دعبل خزاعی اشاره کرد؛ ولی شاعران شیعه‌گرا شاعرانی بوده‌اند که به اصول و مبانی شیعه به‌ویژه در مسئلة امامت معتقد نبوده‌اند و اطلاق اسم شیعه بر آنها روا نبوده؛ ولی به سبب اینکه مجذوب کمالات، علوم، فضایل و مظلومیت اهل‌بیت(ع) شده و جفا را در حق اهل‌بیت(ع) بر خلاف انصاف و وصیت‌های پیامبر(ص) می‌دانستند، به تمجید اهل‌بیت(ع) از دریچة شعر می‌پرداخته‌اند و غاصبان را نکوهش می‌کرده‌اند و از این دسته می‌توان محمد بن ادریس شافعی و ابونواس را نام برد.

دعبل: شما در تألیف این کتاب، بین ادب سیاسی و ادب مذهبی تفاوت قایل شده‌اید، در عین حال با اشاره به رابطة تنگاتنگ شعر مذهبی و شعر سیاسی می‌‌فرمایید: «لازم است آمیختگی ادب سیاسی و ادب مذهبی را هم مطمح نظر قرار دهیم»؛ لطفاً دربارة این موضوع کمی توضیح دهید.
ادب سیاسی سخنی به نظم یا خطابه و نثر است که به شئون حکومت می‌پردازد و در مقام تأیید و تعریف یا انتقاد و رد آن است؛ ولی ادب مذهبی شعری است که در یاری و تمجید و حمایت از یک مذهب سروده می‌شود، چه شیعه و چه سایر مذهب‌ها و فرقه‌ها. بنابراین ادب سیاسی به مصالح سیاسی شکل می‌گیرد و ادب مذهبی به انگیزه‌های مذهبی. ولی چون ما معتقدیم که دیانت از سیاست جدا نیست و به ویژه در مذهب شیعه که مذهب حماسه و جهاد است، ادب سیاسی ارتباط تنگاتنگ با ادب مذهبی دارد و بالعکس.

دعبل: اشاره کرده‌اید که گاهی در لفظ و معنی آثار شاعران شیعه و شیعه‌گرا در کتب اهل سنت تصرفاتی شده است. انگیزة این تصرفات چیست؟ لطفاً مصادیقی از این موارد را نام ببرید.
مطالعة کتاب‌های تاریخ ادب عربی مواردی را نشان می‌دهد که بیت یا ابیاتی را از قصیده‌ای حذف کرده یا کلمه‌ای را برداشته‌اند یا تحریف کرده‌اند؛ مثلاً عمر را «غمر» نوشته‌اند یا بدون مناسبت به «عمر سعد» تفسیر کرده‌اند. انگیزة این تصرفات عناد با شیعیان و جمود بر باطل و اغوای شیطان است.

دعبل: پیشنهاد شما برای خوانندگان این کتاب، برای اینکه حداکثر استفاده را از این اثر ببرند، چیست؟
برای اینکه حداکثر استفاده از این کتاب نصیب خواننده شود، اولاً باید بدون موضع‌گیری و پیش‌قضاوت قبلی و فارغ از تعصب با دلی آرام و حق‌طلب به مطالعه بپردازد و ثانیاً نفس خالی از غرض خود را به قضاوت بنشاند؛ اگر چنین کند، نویسنده به هدف خود رسیده و خواننده نیز بی‌بهره نمانده است.

دعبل: لطفاً اگر توضیحی در مورد کتاب هست و از منظر سؤالات مغفول مانده و لازم است که خوانندگان بدانند، بفرمایید.
توضیح خاصی ندارم و به این نکته بسنده می‌کنم که زحمت زیادی برای تألیف این کتاب کشیده‌ام و منابع بسیاری را بررسی کرده‌ام و در عین حال کتابی بی‌ادعا است و چون از نظر خودم از مایة اخلاصی برخوردار است، برای خوانندة بی‌غرض مفید و مؤثر خواهد بود، امید آن است که شعرای شیعه در طول تاریخ شیعه شناسایی و احیا شوند.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما