تاریخ انتشار
شنبه ۱ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۰۵
۰
کد مطلب : ۳۵۳۲۳

نقش رسانه های غرب در گسترش سیاست اسلام هراسی در جهان

نقش رسانه های غرب در گسترش سیاست اسلام هراسی در جهان
امواج جدید اسلام ستیزی، نشان از آن دارد که دولت ها و رسانه های غربی، گسترش بیداری اسلامی و گرایش به اسلام را تاب نمی آورند و با تبلیغات نادرست می كوشند چهره اسلام را در جهان، تیره و تار نشان دهند. البته مقابله غرب با اسلام، سابقه ای طولانی دارد اما از چند دهه قبل، روند اسلام هراسی در غرب، شتاب بیشتری یافته و روش های تبلیغی جدیدی برای مبارزه با اعتقادات مسلمانان، در پیش گرفته شده است. در گزارش پیش رو، به ابزار رسانه که امروزه به تاثیرگذارترین عامل شکل دهی افکار عمومی بدل گشته است، و نقش آن در سیاست اسلام هراسی غرب پرداخته می شود.
پیشینه
در دهه های اخیر، مسئله نفوذ روز افزون دین مبین اسلام در سرتاسر جهان و تاثیرگذاری آن بر جوامع غربی، موجی از نگرانی و تشویش را متوجه سران دول غرب نموده است. تمایل به شریعت پیامبر اسلام، به قدری سریع و در حال رشد است که یکی از نمایندگان پارلمان هلند، از موج اسلام‌گرایی به سونامی اسلامی تعبیر می‌کند.
اسلام هراسی یک واکنش آنی و مقطعی در غرب نیست. تاریخ در تمامی ادوار خود، شاهد مراحل مختلفی از رویارویی دو قطب فرهنگی و اجتماعی شرق و غرب بوده ‏است. اما اسلام هراسی به معنی خاص کلمه و به مثابه فرآیندی مدیریت شده، از اواخر دهه 80 میلادی آغاز شد. موضوعاتی چون پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و رشد جریان های تندرو و بنیادگرای اسلامی در جهان اسلام از دلایل آغاز این فرآیند بود. غرب در این دوره تبلیغات فراوانی برای کاهش قدرت و تاثیرگذاری اسلام در حرکت‏های مدنی و سیاسی از خود به نمایش گذاشت.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اسلام ستیزی و اسلام هراسی در غرب وارد مرحله‏ جدیدی شد و به عنوان یک آلترناتیو، خطر اسلام جایگزین خطر کمونیسم گردید. این خطر چه به صورت واقعی و چه بصورت فرضی می‏بایست بهانه‏های سیاست‏های مداخله جویانه امپریالیستی را فراهم می‏کرد، لذا این بهانه جویی ‏ها در چهارچوب‏های علمی و تئوریک، طرح و دنبال شد، لذا در سال 1993 تئوری برخورد تمدن ها از سوی ساموئل هانتینگتون مطرح گردید. هانتیگتون در نظریه خود که به جهان پس از فروپاشی بلوک شرق نظر دارد از شکل گیری تمدن ها سخن گفته و از این پس روابط و منازعات بین الملل را در قالب فرهنگی و تمدنی بیان می دارد. وی از میان تمدن های نام برده بیش از همه به تمدن اسلامی تاکید می ورزد و معتقد است که جهان غرب باید به گونه ای این تمدن را مهار کند.
اساس تئوری هانتینگتون، القاء مفاهیمی ضد اسلامی است، از جمله آنکه قوانین اسلامی ناقض حقوق بشر است، اسلام دینی خشونت طلب و مروج عصبیت است، دین اسلام بنیادگرا و مخالف علم و پیشرفت و مولد اندیشه تروریسم است.
موج اسلام هراسی بعد از واقعه 11 سپتامبر وارد فاز رویارویی و تقابل شد. غرب به خصوص آمریکایی‏ها تلاش بسیاری کردند تا با بهره گیری از هیمنه‏ سیاسی، اقتصادی و نظامی خود، کار اسلام، کشورها و گروه‏های اسلامی را یکسره نمایند و تا مدت‏ها و یا حتی برای همیشه از پویایی و تاثیرگذاری آن بکاهند. ادعای جورج بوش رییس جمهور وقت آمریکا مبنی بر آغاز مجدد جنگ‏های صلیبی، خود شاهد این مدعاست.
اما با شعارها و ادعاهایی که آمریکا و غرب در باب دفاع از حقوق بشر و احترام به حقوق بین الملل و نیز صلح جهانی داشتند، نیز بدون زمینه و بهانه رویارویی، سرکوب مسلمانان کاری بس دشوار بود. باید ذهنیت و افکار عمومی جهان متقاعد می‏شد که اسلام خطرناک است و باید برای مهار آن اقداماتی عملی صورت داد. بر پایه‏ همین نیاز بود که جنگ نرم یا رسانه‏ای در دستور کار قرار گرفت و وارد فازهای ممنوعه‏ای چون توهین، دروغ‏گویی و تهمت و تحقیر شد. ارائه تصویری موحش از مسلمانان، منتسب ساختن تمامی حوادث سوء، انفجارها، ترورها، بحران‌ها و ... به مسلمانان، ساخت مجموعه های سینمایی و تلویزیونی موهن، چاپ کاریکاتور و امثالهم، نمونه هایی از این دست اقدامات هستند.
امروزه رسانه­هاي غربي که به بلندگوی مغرضان و دشمنان دین مبین اسلام بدل گشته اند مي‌كوشند تا اسلام را خطري بزرگ براي تمدن غرب نشان دهند و مسلمانان را نيز عموماً افرادی خشونت‌طلب و افراطي معرفي‌كنند كه مخالف حقوق بشر، صلح و آرامش، سكولاريسم و ليبراليسم هستند. همه اين تصويرسازي‌ها، چه با ايجاد حس ترس و ناامني و چه تمسخر و استهزا سبب تحريك احساسات و هيجان مخاطب غربي مي‌شوند و آن تاثیر مد نظر نا آگاهان را بر جوامع غرب می گذارند.
محمد بشاري در كتاب «صورة الاسلام في الاعلام الغربي»، تصويرسازي از اسلام در رسانه‌هاي برخي كشورها از جمله فرانسه و انگليس را تجزيه و تحليل مي‌كند. به اعتقاد وي، در رسانه‌هاي تبليغاتي فرانسه، اسلام به شكلي تقليل‌گرايانه، در قالب جهاني بيگانه تعريف شده است كه كمترين اشتراك ارزشي را با غرب دارد. مشكل اينجاست كه اين تقليل‌گرايي، تنها متوجه جامعه اسلامي در فرانسه نيست، بلكه مستقيماً دين و تمدن اسلامي را هدف مي‌گيرد. مجموعه‌اي از واژگان جهت‌دهي شده،‌ مانند تندروي، افراط، جهاد، جنگ مقدس، چندزني، تروريسم، نفت، ايران، الجزاير، هجرت، احياي اسلامي‌سازي و حاشيه‌نشيني در دستگاه‌هاي تبليغاتي به كار مي‌رود تا ذهن مخاطب غربي ـ فرانسوي ـ را نسبت به اسلام بدبين كند.
جك جي شاهيني در كتابي با عنوان «عرب تلويزيوني» (بررسی یک صد برنامه تلویزیونی محبوب و پر مخاطب آمریکا طی هشت سال) که در سال 1984 منتشر شد، بر این باور است كه در اين هشت سال، يك­ صد برنامه تلويزيوني با 150 ميليون نفر مخاطب در آمريكا ساخته شده، كه در آنها حتي يك ويژگي خوب و مثبت به مسلمانان نسبت داده نشده است.
نتیجه این دست اقدامات، تحریف چهره جهان اسلام در بسياري از رسانه هاي غربي است كه تلاش دارند چهره اي غلط از اسلام و مسلمانان ترسيم كنند، به گونه اي كه ترديد، هراس و گونه اي از نفرت را نسبت به اسلام پديدار سازند.
لذا امروزه اسلام با چالش‌هايي متفاوت با آنچه در طول تاريخ با آن مواجه بوده، روبه‌روست. اين چالش‌ها، مسلمانان را در برابر توفاني قرار مي دهد كه هويت، چهره و جايگاه آنها را در ميان ملت ها از ميان مي‌برد و تحقق اهداف ديني آنها را در آينده تهديد مي كند.
يكي از خطرناك‌ترين اين چالش‌ها، نشان دادن نمایی بد از چهره اسلام و مسلمانان در بسياري از رسانه هاي غربي است كه سبب تحريف حقايق و گمراه كردن افكار عمومي غرب و برانگيختن آنها عليه مسلمانان مي شود، خواه مسلماناني كه در جوامع غربي زندگي مي كنند و خواه مسلماناني كه در جوامع اصلي خود حضور دارند.
براي نمونه، رسانه هاي غربي با ترويج اسلام امريكايي با شاخصه سكولاريسم، تضعيف كارآمدي دين در عرصه سياست و اجتماع، ترويج فرهنگ برهنگي در مقابل فرهنگ عفاف، تقويت مذاهب ملحد در مقابل تشيع ناب، با سرمايه‌گذاري وسيع بين المللي در فرآيند تهاجم اطلاعاتي در دنياي مجازي ارتباطات، با آخرين امكانات ماهواره اي و اينترنتي در حوزه ‎هاي فرهنگ، اقتصاد، سياست و...، زمينه گسترده‌اي را به پديده اسلام‌هراسي اختصاص داده اند.
رسانه های غرب در خدمت سیاست اسلام هراسی غرب
دکتر حسن عابدینی کارشناس مسائل سیاسی و حوزه رسانه معتقد است، ارتباطات مبتنی بر رسانه های فراگیر، سومین محور جایگزینی است که در نقش مهم ترین بازوان جهانی شدن موضوعات، مورد استفاده قرار گرفته و بهره گیری از آن از دهه دوم قرن 21 علنی تر شده است. وی با بیان اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، عملأ هویت نوین فرهنگی و دینی وارد معادلات بین المللی شد، بر این باور است که با تولد شبکه خبری CNN  همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، نخستین گام های اسلام هراسی با پوشش خبری گروگان گیری و تصرف لانه جاسوسی صورت گرفت.
حسن عابدینی در بیان دیگر وجوه اسلام هراسی غربیان، از حادثه 11سپتامبر به عنوان نقطه عطف اسلام ستیزی و اسلام هراسی نوین نام می برد و معتقد است اخراج دختر دانش آموز محجبه فرانسوی به دلیل تهدید لائیسیته، منع پوشیه در فرانسه، چاپ و نشر کاریکاتورهای موهن در دانمارک، ساخت فیلم ضد اسلامی توسط کارگردان هلندی و بر افروختن آتش جنگ در افغانستان و عراق به بهانه های مبارزه با تروریسم و از بین بردن سلاح های کشتار جمعی، از دیگر اتفاقات و برنامه هایی است که با پرداختن رسانه ها به آنها، همجه های وسیعی علیه جهان اسلام صورت گرفت. در حقیقت رسانه ها به عنوان بازوی دیپلماسی عمومی سیاست مداران و نظام غرب، بنا را بر این گذاشته اند که باید با مهم ترین گسل و تمدنی که در آینده، مقابل تمدن غربی قرار می گیرد مبارزه کنند و آن هم اسلام است.
این کارشناس حوزه رسانه بر این باور است که سیاستمداران غربی در مبارزه با تمدن اسلامی، کارکرد بسیار زیادی برای رسانه ها قائل هستند. وی از قدرت سخت، قدرت نرم (عملیات روانی)، قدرت هوشمند (تلفیقی از قدرت نرم و قدرت سخت) و قدرت هنرمندانه (از طریق عملیات روانی و رسانه ها، زمینه را برای پذیرش برخی موضوعات فراهم کنیم) به عنوان چهار قدرت آکادمیک نام می برد و معتقد است جدیدا شبکه هایی تحت عنوان شبکه های استراتژیک به وجود آمده که مبتنی بر قدرت هنرمندانه هستند و امروزه تلاش می کنند تا به گونه ای فرهنگ، آداب، هنر و موضوعات بومی را دستخوش تغییر کنند.
به چالش کشیدن فرهنگ و تمدن مسلمانان در رسانه های غرب
فؤاد ایزدی، کارشناس رسانه‌ نیز با بیان اینکه اسلام‌هراسی دارای شاخصه‌های مختلفی است، معتقد است که رسانه‌های غربی این طور وانمود می‌کنند که ارزش‌هایی مانند احترام به دیگران و ‌نوع دوستی و عدالت را در بین مسلمانان نمی‌توان یافت و آنان به این ارزش‌های جهانی اعتقادی ندارند. وی پایین بودن سطح مسلمانان نسبت به غربی‌ها و عقب‌مانده بودن مسلمانان را شاخصه دوم اسلام‌هراسی در غرب دانست و افزود: القاء بی‌پشتوانه بودن انتقادات مسلمانان نسبت به عملکرد دولت‌های غربی شاخصه دیگر اسلام‌ هراسی است.
ایزدی با تاکید بر نقش سرمایه داران غربی در گسترش اسلام ستیزی در غرب، بر این باور است که با نگاهی به ساختار سیاسی کشورهای غربی می‌توان دریافت که همه آنها وامدار و دست‌نشانده سرمایه‌داران هستند. در حقیقت اسلام‌هراسی از صاحبان صنایع و ثروتمندان غربی آغاز شده و رشد می‌یابد که بسیاری از آنها صهیونیست هستند.
حربه گروه های افراطی، بخشی از سیاست اسلام هراسی در رسانه های غرب
فرهاد بزرگمهر، استاد دانشگاه و کارشناس حوزه ارتباطات نیز معتقد است، اسلام هراسي رسانه هاي غربي، تاکتيکی در جهت انحراف افکار عمومی است. وی به نمونه سوریه اشاره می کند و بر این باور است که آنچنان که رسانه های غرب سعي دارند براي جلوگيري از انديشيدن مخاطب به مسئوليت کشورهاي غربي در فاجعه اي که امروز سوريه رخ می دهد تلاش کنند، مسائل را به سوي اسلام سوق می دهند و بدين ترتيب تلاش مي کنند تا تمام اين رفتارها را در چشم مخاطب، نوعي رفتار اسلاميزه نمايش دهند.
بزرگمهر گریزی به مسئله داعش زده و خاطر نشان مي‌کند بسياري از اين رسانه ها در راستای اسلام هراسي، دائماً صحنه هاي تکبيرگويي افراد اين گروه ها را به تصوير مي کشند و می کوشند تا عناصري تصويري براي ادعاي مستقل بودن اين گروه هاي تروريستي از کشورهاي غربي ايجاد کنند، به همين علت هم باید اسلام هراسي را از اين پس به عنوان يکي از اهداف مد نظر اين رسانه ها در نظر گرفت و تاکيد کرد که رسانه هاي غربي پس از اينکه مجبور شوند جنايت هاي داعش را به تصوير بکشند، به سمت اسلام هراسي با حربه داعش خواهند رفت.
ناتوانی اسلام در انتقال پیام نورانی دین مبین اسلام
دکتر محمدرضا دهشیری، مولف کتاب «اسلام هراسی در غرب»، با بیان اینکه متأسفانه غربی ها توانستند از رسانه به عنوان ابزاری برای مخدوش کردن واقعیات موجود در جهان اسلام و شیعیان استفاده کنند، از ناتوانی جهان اسلام و تشیع در ساخت ادبیات ساختاری قابل قبول برای انتقال پیام انسان ساز اسلام و تشیع به خارج انتقاد کرده و معتقد است غربی ها در این مقوله ظریف و زیرکانه عمل کردند و نتایج اقدامات غرب را امروز در سوریه و مصر و عراق و... می بینیم.
شیعه هراسی و ایران هراسی، بهانه اصلی سیاست اسلام هراسی غرب
حسین هانی زاده، کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است که شاید بعد از جنگ های صلیبی در خاورمیانه و جنگ جهانی اول، مسئله اسلام هراسی، مورد توجه غربی ها قرار گرفت، اما به دلیل فقدان ابزارهای ارتباط جمعی و رسانه های فراگیر، خیلی پر رنگ نبود، اما با گسترش رسانه های مختلف، غربی ها تلاش کردند فرآیند اسلام هراسی را با توسل به شیوه هایی گوناگون گسترش دهند. به اعتقاد وی، شیوه غربی ها تنها منحصر به اسلام هراسی نیست، بلکه اسلام هراسی مقوله ای است که در دل آن، موضوع شیعه هراسی و ایران هراسی نیز نهفته است.
راهکارهای رسانه ای مقابله با سیاست اسلام هراسی غرب
احسان آذر کمند در کتاب «اسلام هراسی و راهکارهای رسانه ای مواجهه با آن»، چند راهکار را برای مقابله با این معضل نوین برشمرده است:
دفاع عقلاني از دين و انطباق آموزه هاي اسلامي بر منطق عقلانيت: نقش موثر دفاع عقلاني از دين، محوكننده تبليغات اسلام‌هراسي در غرب است. اسلام، دين عقلاني و وحياني است كه با وجود قدمتي كمتر از ديگر اديان توانست جهان‌شمول شود، زيرا منطبق با عقل سليم و فطرت بشري است. اصولي مانند آزادي‌خواهي، آزادگي، ‌برابري و ستم‌ستيزي از جمله شاخصه هاي دين اسلام است و به همين دليل، آماج كينه و دشمني استكبار و استبداد قرار گرفته است.
هم­گرايي رسانه اي جهان اسلام: جهان اسلام شامل حدود يك و نيم ميليارد مسلمان در پنج قاره جهان است كه در 56 كشور اسلامي و در بيشتر كشورهاي غيراسلامي زندگي مي كنند و اصول و مباني اعتقادي كاملاً مشتركي دارند. اين اشتراك و يگانگي در اصول، بزرگ‌ترين نعمت براي مسلمانان دنياست كه مي تواند همه را حول محور واحد گرد آورد. در شرايط كنوني، هماهنگي ميان رسانه هاي جهان اسلام، در قالب تأسيس اتحاديه رسانه اي مي تواند محور هم‌گرايي رسانه هاي جهان اسلام به ‌ويژه با تمركز بر موضوع بيداري اسلامي و مظلوميت ملت هاي ستم‌ديده براي دست‌يابي به صلح و عدالت جهاني قرار گيرد.
تبيين وجوه رحماني و عاطفي دين در رسانه: اسلام، دين بخشش و مهرباني است. واژه «رحمت» در قرآن كريم در معاني زيادي به كار رفته است، از جمله به معناي الفت و محبت ميان اهل ايمان. خداوند متعال اين عاطفه انساني را در نهاد انسان قرار داده است. اسلام، دين محبت و مهرورزي است و هيچ ديني همچون اسلام، نويدبخش سعادت پيروان خود نيست.
تبيين و تفكيك مواضع اسلام ناب محمدي از اسلام امريكايي و وهابي براي مخاطبان: كارشناسان براي مقابله با اسلام‌هراسي بايد اين امر را به عنوان مساله اول كشورهاي مسلمان مطرح سازند و به خطر تهديدهاي اين پروژه توجه كنند. رسانه بايد شاخصه ها و مؤلفه هاي اسلام وهابي و امريكايي را براي مخاطبان بازگو كند و زيبايي‌ها و جذابيت­هاي اسلام ناب محمدي را به تصوير بكشد.
گفت‌وگوي رسانه اي اسلام با اديان ديگر: تجربه نشان داده است هرگاه مذاكره ترويج پيدا كرده، از موج اسلام‌هراسي كاسته شده است. بنابراين ضروري است برنامه‌سازان، برنامه‌هاي فاخر گفت‌وگو محوري را ترتيب دهند كه زمينه‌ساز اين مسئله باشد.
تأكيد رسانه بر وجوه مشترك بين كشورهاي اسلامي: كنگره عظيم حج، موضوع اشغال­گري و اسلام‌ستيزي رژيم صهيونيستي، مسائل محيط زيست و توسعه پايدار از ديدگاه اسلام و تلاش در عرصه‌هايي كه فرا شيعه و سني است و حساسيت هاي مذهبي در آن كمتر وجود دارد، موجب ايجاد وفاق اسلامي ميان جوامع اسلامي و ترميم چهره مخدوش منعكس شده از اسلام در افكار عمومي غرب مي‌شود. اسلام در اين گونه موارد، داراي نگاه انساني تر، غناي بيشتر و ابتكار زياد‌تري است.
تنوع در توليد و پخش برنامه‌هاي اسلامي: این فرآیند به معني افزايش رسانه‌ها به‌ ويژه رسانه‌هاي تصويري است. بر اساس مطالعات علمي، تصوير 9 برابر بيشتر از كلمه‌اي كه شنيده يا خوانده مي‌شود، بر ذهن آدمي اثر مي‌گذارد. توسعه و بهبود جذابيت رسانه‌ها و كاركرد حرفه‌اي‌شان از ديگر راهكارهاي جذاب براي تهيه برنامه‌هاي رسانه‌اي اسلامي است تا بتوانند با برنامه‌هاي رسانه‌هاي بيگانه دشمن رقابت كنند و بينندگان خود را افزايش دهند.
تمركز رسانه‌اي بر شخصيت هاي مؤثر جهان اسلام: در اين زمينه مي‌توان به عملكرد سيد حسن نصرالله، دبيركل حزب الله لبنان به عنوان نمونه و الگو اشاره كرد كه توانست با قدرت نمایی در سخنراني های خود، همه تلاش‌هاي دشمن را كه پشت پرده توطئه‌هاي اطلاع‌رساني قرار دارد، نقش بر آب كند. وي با سخنان خود، آگاهي و ايمان را در قلب و نفس ملت‌ها و جوانان كشورهاي اسلامي تحكيم مي‌كند.
تلاش رسانه در ترويج فرهنگ قرآني و احاديث اهل ‌بيت: فرهنگ قرآني و سخنان اهل ‌بيت، مهم‌ترين موانع در مقابل اثرگذاري برنامه‌هاي دشمنان بر قلب و عقل جوانان به شمار مي‌روند. دشمن نمي‌توان به راحتي در قلب و عقل جواني نفوذ كند كه آكنده از آموزه‌هاي قرآن كريم، سخنان پيامبر اكرم(ص)، امام علي (ع) و احاديث اهل ‌بيت است.
تأكيد رسانه ها بر موضوع تعادل در اسلام: معرفي استنتاج هاي ديني مستدل و تخصصي درباره نشانه هاي تعادل و عقلانيت در اسلام، سبب مي‌شود از بهره برداري جاهلانه از اسلام سنتي با عناوين وهابيت و افراط‌گرايي جلوگيري شود.
درخواست از مخاطب غربي براي مشاركت در معرفي نكات مثبت مسلمانان: از اين طريق مي‌توان مخاطبان غربي را در ارائه پاسخي اثرگذار و به دور از هرگونه خشونت به پديده اسلام‌هراسي و گسترش‌دهندگان آن، به مشاركت فعال سوق داد.
برقراري ارتباط با فرهيختگان غرب از طريق رسانه: برقراري ارتباط با افراد سبب افزايش شناخت نسبت به يكديگر و جلوگيري از شكل‌گيري تصورها و باورهاي نادرست مي‌شود. بر اساس تحقيقات انجام شده در آمريكا، اكثريت مردم اين كشور، اطلاعات بسيار اندكي درباره مسلمانان يا دين اسلام دارند. دانشگاهيان، روشنفكران مسلمان، محققان ديني جوان،‌ فعالان اجتماعي، گروه هاي زنان، روزنامه‌نگاران و نويسندگان معتدل بايد براي تشكيل رسانه هاي متحد در كشورهاي اسلامي سرمايه‌گذاري گسترده اي را در پيش گيرند و آن را از طريق مهاجران مسلمان در اروپا و آمريكا گسترش دهند.
تبيين تاريخچه جنگ هاي صليبي از نگاه مسلمانان: آنچه تاكنون در فيلم‌ها و رسانه‌هاي غرب درباره جنگ‌هاي صليبي بيان شده، اين است كه مسلمانان، آغازگر جنگ صليبي بودند. اين در حالي است كه اسناد تاريخي، عکس اين موضوع را بيان مي‌كنند. بنابراين، بايد واقعيت اين جريان براي غربيان تبيين شود.
تبيين نقش رژيم صهيونيستي در دامن زدن به اسلام‌هراسي: صهيونيست­ها در ايجاد اسلام‌هراسي در جهان نقش اساسي دارند. آنها از ارزش‌ها، مردم‌سالاري و قدرت دين اسلام مي ترسند و با نسبت دادن ادعاهاي بي اساسي نظير تروريسم و بنيادگرايي به اسلام تلاش مي كنند مانع گسترش اين دين آسماني در سراسر جهان شوند. پس بايد در زمينه مقابله با اين امر اقدام كرد.
توليد فيلم هاي مناسب براي تفاهم ميان پيروان اديان مختلف: با تهيه يك فيلم مستند و كوتاه از پيروان اديان مختلف كه با اسلام‌هراسي مخالف اند، می توان تأثير زيادي در بين افكار عمومي جهان ايجاد كرد.
سخن آخر
امروزه نقش موثر رسانه ها، خصوصاً رسانه های دیداری که تاثیری عمیق تر بر روح و جان مخاطبان خود دارند بر کسی پوشیده نیست. از سویی دیگر، گسترش روز افزون آموزه های متعالی دین مبین اسلام که گهگاه بدون نیاز به تبلیغ، پیروانی فراوانی را جذب خود نموده است، به چالشی عمیق نزد مغرضان و دشمنان این آئین رحمت و مهربانی بدل شده است. غرب که در گذشته های دور با بهره گیری از ابزار نظامی در پی رویارویی با مسلمانان بود، امروزه و با عقب ماندگی فرهنگی و تمدنی، تلاش دارد با نگاهی مفتضحانه، مقدسات مسلمانان را مورد اهانت قرار داده و به زعم خود در طریق مواجهه با آئین اسلام گام بردارد. لذا بر ماست که با بهره گیری حداکثری از تمامی ابزارهای موجود به مقابله با این افتضاح تاریخی برخاسته و از ساحت مقدس دین مبین اسلام دفاع کنیم. در این میان، رسانه ها از جهت گستره و حوزه نفوذ، و همچنین تاثیرگذاری بر مخاطب، از جایگاه خاصی در انجام این مهم برخوردارند. امید است در سایه اتحاد و انسجام امت واحد اسلام و بهره گیری از سیاست های مقتضی، پاسخی درخور و دندان کش به این خاطیان و مغرضان نا آگاه و عنود داده شده و بیش از این شاهد این قسم گستاخی ها که زیبنده اسلام ناب محمدی نیست نباشیم.

منبع: مجله خیمه شماره 108
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما