تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۴۴
۰
کد مطلب : ۳۰۴۲۹
در نشست پژوهشی «هنر و ادبیات دینی» مطرح شد؛

عدم ثبت قراردادهای تعزیه مسئله اصلی این هنر آئینی است

عدم ثبت قراردادهای تعزیه مسئله اصلی این هنر آئینی است

پنجمین نشست پژوهشی «هنر و ادبیات دینی» تحت عنوان «تعزیه و تأثیر آن بر هنر معاصر» به همت مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری، ۲۳ مرداد با حضور داوود فتحعلی‌بیگی و محمدحسین ناصربخت دو تن از کارشناسان و محققات هنر شبیه‌خوانی و تعزیه در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.

در ابتدای این نشست، داوود فتحعلی‌بیگی با اشاره به اینکه تعزیه از جمله هنرهای کم‌نظیر نمایش ایرانی است، گفت: این‌گونه نمایشی در قله هنرهای نمایشی ایران قرار گرفته است، اما با وجود این شأنیت و جایگاه متأسفانه توجه و پرداخت مؤثری در مورد آن تاکنون صورت نگرفته و اگر شاهد سیر تحولی در این هنر بوده‌ایم و هنر تعزیه در مقاطعی به شکوفایی رسیده است، تنها به واسطه کوشش‌های فردی شبیه‌خوانان بوده است.
عدم ثبت قراردادهای تعزیه، مسئله اصلی این هنر آئینی است

وی در ادامه گفت: حتی با وجود آنکه تعزیه به عنوان یک نمایش آئینی در سازمان یونسکو به عنوان یک میراث معنوی و به نام ایران ثبت شده است، اما تاکنون هیچ نهاد و تشکل و مؤسسه دولتی خود را موظف ندانسته است تا به این هنر که در معرض آسیب جدی است نگاه و رویکرد مثبتی داشته باشد.

این شبیه‌پژوه در مورد این مسئله که تعزیه تا چه اندازه از گونه‌های نمایشی و آئینی ماقبل خود تأثیر گرفته است، تصریح کرد: یکی از منشأهای تأثیرگذار بر روی تعزیه آئین سوگ سیاوش بوده است با این تفاوت که در آئین سوگ سیاوش که مربوط به آئین‌های ایران باستانی است، شاهد حمل جنازه سیاوش که او نیز قربانی توطئه‌ای شده است، هستیم و سرنوشت محتوم او همین بوده، اما در مورد ماجرای عاشورا و قائله کربلا که به شهادت حضرت امام حسین(ع) منجر می‌شود، شاهد هستیم که امام سوم شیعیان خود در انتخاب سرنوشتش مخیر است.

وی به سیر تحولی و تکاملی هنر تعزیه در طول تاریخ پرداخت و گفت: از همان ابتدا به این شکل نبوده است که ما با اجرای تعزیه‌ای به این سبک و سیاق مواجه باشیم، بلکه از زمانی که معزالدوله دیلمی دستور به اجرای مجالس تعزیه را صادر کرد تا به امروز تعزیه دچار دگرگونی و تحولاتی شده است و در این سیر تکاملی دسته‌روی‌های اولیه که بیشتر شبیه‌هایی در آنها به شکل صامت به ائمه اطهار(ع) تشبه می‌جستند، آرام آرام میان آنها دیالوگ‌هایی درمی‌گیرد و رفته رفته فرازهایی از یک داستان تاریخی و سپس مذهبی به آن اضافه می‌شود.

فتحعلی‌بیگی ادامه داد: در یک روند تاریخی شاهد آن هستیم که موسیقی تعزیه کامل می‌شود و قراردادهایی در آن سر و شکل می‌گیرند و هرکس که در نظر دارد، مجلس تعزیه‌ای را کارگردانی و در اصل تعزیه‌گردانی کند باید اشراف کامل به همه آن قراردادها داشته باشد.

این بازیگر و کارگردان تئاتر افزود: شاید یکی از وجوه افتراق تعزیه با گونه‌ای از تئاتر و نمایش غربی هم همین باشد که در تئاتر مدرن غربی شما در مواجهه با یک متن نمایشی براساس نوع جهان‌بینی و برداشتی که از اجتماع پیرامون خود دارید، شیوه اجرایی متفاوتی را دربه روی صحنه بردن آن تجربه می‌کنید در حالیکه در مورد تعزیه به این شکل نیست و باید با تسلط بر روی قراردادهای تعزیه استانداردهای ساختاری و محتوایی آن را به طور کامل رعایت کرد چرا که در غیر اینصورت مخاطب عام در مواجهه با آن دچار کج‌فهمی می‌شود و مخاطب خاص نیز سریعاً با تعمقی که در قراردادهای تعزیه داشته است به جعلی بودن روایت پی خواهد برد.

وی در ادامه تأکید کرد: اما در مورد تأثیر تعزیه بر روی هنر مدرن و معاصر نمایشی باید به نکته‌ای توجه کرد و آن نوع نگاهی است که به تعزیه به ویژه در این سده اخیر از سوی بسیاری از محققان و پژوهشگران جهانی شده است؛ واقعیت تلخ آن است که در مورد تعزیه به عنوان گونه‌ای از نمایش فاخر ایرانی قدمت بسیاری از فعالیت‌های پژوهشی داخلی ما از ۵۰ یا ۶۰ سال تجاوز نمی‌کند و این در حالیست که پژوهشگران غربی با دریافت اهمیت ساختار این گونه نمایشی بسیار جامع‌تر در مورد این هنر قلم‌فرسایی کرد‌ه‌اند که نمونه بارز آنها را می‌توان در سفرنامه‌های فرنگی گردشگران و جهانگردان غربی مشاهده کرد.

این بازیگر سینما و تلویزیون اظهار داشت: در هیچ یک از برهه‌های تاریخی معاصر از سوی دولت‌ها توجه جدی به اهمیت جایگاه و نقش تعزیه در تعالی اجتماعی و ارتقای سطح فرهنگی جامعه ایرانی با استعانت از باورهای اعتقادی و مذهبی نشده است؛ دوره پهلوی که به سبب نقش ارشاد تعزیه که مظهری از مبارزه علیه ظلم و جور است که حساب کاملاً مشخص است و با نگاه خرافاتی بودن به آن نگاه کرده و جلوی آن را می‌گرفتند اما در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز چندان تغییری در نوع نگاه به تعزیه و هنر شبیه‌خوانی را شاهد نیستیم.

فتحعلی‌بیگی ادبیات تعزیه را سرشار از فلسفه و عرفان دانست و گفت: متأسفانه به دلیل برخی اعمال سلایق و البته عدم اشراف متولیان فرهنگی به مقوله تعزیه و هنر شبیه‌خوانی که علیرغم تکراری بودن بسیاری از مجالس اما بارها مورد توجه و عنایت مخاطبان در اقامه عزا قرار می‌گیرد، شاهد هستیم که نوع سخیفی از ادبیات عزاداری در شرایطی که خلأ وجودی تعزیه احساس می‌شود از سوی برخی مادحین در عزاداری‌ها استفاده می‌شود و با ادبیات کوچه و بازاری سعی در اقامه عزا برای سیدالشهداء(ع) دارند و این در حالیست که فخر زبانی و ادبیات تعزیه نادیده گرفته می‌شود.

وی در مورد تأثیر تعزیه بر تئاتر مدرن حال حاضر ایران نیز گفت: کارگردانی که قصد دارد از نظر ساختاری و محتوایی اثر نمایشی خود را وامدار تعزیه و هنر شبیه‌خوانی کند باید اشرافی کاملاً بر همه اجزای تعزیه، گوشه‌ها، موسیقی، قراردادهای آن داشته باشد اما متأسفانه امروزه هر هنرمند معلم ندیده‌ای به شکل ناشیانه در استفاده از عناصر تعزیه در آثار نمایشی خود بهره می‌گیرد که این ماهیت اصیل تعزیه را زیرسؤال می‌برد.


این مدرس دانشگاه ادامه داد: واقعیت آن است که تعزیه از عدم ثبت قراردادهای نمایشی خود رنج می‌برد، ما بالای ۵۰۰ مجلس تعزیه داریم اما به جرئت می‌توان گفت که با وجود این تنوع در روایات تعزیه از داستان‌های دینی اما تاکنون هیچکدام از آنها در جایی گردآوری نشده‌اند و این در حالیست که مثلاً در واتیکان ۱۰۵۵ مجلس تعزیه به ثبت رسیده است؛ با وجود آنکه این آمار از ثبت تعزیه در واتیکان چندان مستند نیست اما با این مثال خواستم به این مورد متذکر شوم که حساسیت کشورهای دیگر در ثبت و ضبط یکی از بهترین و فاخرترین گونه‌های نمایشی جهان که ایرانیان مبدع آن هستند و خاستگاه آن تمدن ایرانی است؛ بیشتر از خود ماست.

وی در پایان سخنان خود با اشاره به اینکه اقوام در خارج از ایران و حوزه فرهنگی آن تحت تأثیر جغرافیای فرهنگی ما هستند، گفت: با بررسی اجمالی در مورد برخی رویدادهای شبه تعزیه‌ای که در برخی کشورهای جهان و به‌ویژه کشورهای همسایه ایران به مناسبت‌های گوناگون برمی‌خوریم به روشنی می‌توان دریافت که اغلب آنها تنها شبیه‌سازی یک جریان تاریخی و یا روایت دینی هستند و باید اذعان کرد که اغلب آنها به عنوان شبیه‌سازی متفاوت از شبیه‌خوانی و تعزیه به عنوان یک گونه نمایشی محسوب می‌شوند.

این گزارش حاکی است، در ادامه این نشست محمدحسین ناصربخت؛ پژوهشگر نمایش‌های آئینی و ایرانی به ایراد سخن پرداخت و گفت: به نظر من بهتر است پیش از هر چیز به چیستی تعزیه بپردازیم؛ تعزیه‌ای که به عنوان یکی از نمایش‌های برجسته ایرانی به ثبت رسیده و محتوای آن ریشه در فرهنگ ایرانی دارد و در اصل عصاره فرهنگ ایرانی است.

وی ادامه داد: ما در ظرف تعزیه ترکیبی از همه هنرها را می‌بینیم؛ از هنرهای تجسمی گرفته تا موسیقی و باید گفت برخلاف بسیاری از نمایش‌ها، تعزیه دارای متنی نوشتاری با چارچوب مشخص و قراردادهای متقن است که هر کس خواسته باشد تعزیه اجرا کند ملزم به رعایت همه آنهاست چرا که در غیر اینصورت فهمی از آن صورت نخواهد گرفت و تنها شاهد اجرای نمایشی متکی بر ساختاری گنگ نمایشی خواهیم بود که هیچ شناختی از قراردادهای آن به شکل المانی و سمبلیک نداریم.

این مدرس دانشگاه تصریح کرد: ادبیات موجود در متون تعزیه با وجود آنکه خاستگاه تعزیه مردمی است و بیشتر از آنکه به عنوان یک هنر تجملاتی و اشرافی به آن نگاه شود؛ در میان توده مردم جریان داشته اما با این حال از نگاه عوامانه به آن پرهیز شده است و متنی فاخر و آهنگین منبعث از نوع تفکر شیعی و ایرانی به آن تزریق شده به شکلی که همه آنها دارای فلسفه و ادله‌ای منطقی هستند و مثلاً اگر اولیاخوانان در دستگاه موسیقی می‌خوانند و اشقیاخوانان خلاف آن اینها همگی برپایه دلیل و منطقی موثق استوار هستند.


ناصربخت در ادامه گفت: آنچه که مسلم است اینکه تعزیه در طول تاریخ هم مخالفان به اصطلاح روشنفکر خود را داشته است چرا که آن را نمایشی عوامانه و به دور از بینش هنر فاخر می‌دانستند و هم مخالفانی از سوی متدینین داشته چرا که تشبه جستن به معصوم(ع) را امری خلاف موازین شرع دانسته و آن را گناه تلقی می‌کردند؛ این در حالیست که نباید به هنر تعزیه تنها به عنوان یک هنر دینی که زائیده گسترده شدن قلمرو اسلامی است نگاه کرد چرا که ما پیش از ظهور اسلام تعزیه ماهان و یا منصور حلاج را داشته‌ایم که کاملاً نگرشی ملی و میهنی داشته‌اند و اکنون اگر نسخ این مجالس در میان قشری از جامعه که هنر تعزیه را عوامانه مورد نقد قرار می‌دهند، عرضه‌ای درست داشته باشیم؛ همگی به فخر و جلال و شکوه آن معترف خواهند بود و از آن طرف هم برای متدینین باید به این موضوع اشاره کرد که وقتی در تعزیه به جای خوانش نسخ مربوط به زنان از شبیه‌خوان مرد زن‌پوش استفاده می‌شود اینها همگی به آن خاطر است که تعزیه نسبت به قانون ممنوعیت آوازخوانی زنان توجه داشته است.

وی در پایان در مورد تأثیر هنر تعزیه بر هنر نمایش مدرن و معاصر ایرانی نیز در پایان گفت: برخی از هنرمندان همچون علی نصیریان و بهرام بیضایی تحت تأثیر این هنر نمایشی ایرانی و البته با اشرافی که بر مدل غربی نمایش داشته‌‎اند سعی در استفاده ساختار و محتوایی از آن داشتند.

انتهای پیام/
مرجع : ایکنا
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما