تاریخ انتشار
پنجشنبه ۹ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۲۵
۰
کد مطلب : ۸۹۰۵

نگاهی به مفهوم گریستن

نگاهی به مفهوم گریستن
گریستن عامل ارتباطی معنادار و به تعبیر شهید مطهری مظهر شدیدترین حالات احساسی انسان و یكی از اعراض خاصه اوست. گاهی گریه را زبان نمادینی می‌دانند كه از ویژگی‌های بارز آن ابهام، ایهام و رمزآلود بودن آن است.۱ آنچه میان انواع گریستن‌ها مشترك است، مشابهت ظاهری آنهاست؛ اما به وضوح پیداست كه میان انواع گریه‌ها در مبادی، علت، انگیزه و حتی در ساختار بیولوژیكی تفاوت چشمگیری وجود دارد.

در کتاب زبان اشک‌ها نیز آمده است: «اشك‌هایی كه از روی احساسات جاری می‌شود، برخلاف اشك‌هایی كه بر اثر خرد شدن پیاز از چشم سرازیر می‌شود، از لحاظ تركیب با یكدیگر متفاوت هستند؛ به‌طوری كه ما تصور می‌كنیم، اشك‌‌هایی خودانگیخته، منشعب از یك بخش از مغز هستند؛ درحالی‌كه لازمه سرازیر شدن اشك‌‌هایی تصنعی تصورات ذهنی در ناحیه كورتكس مغز است. هنرپیشه‌ها هم برای گریستن از این ناحیه مغز استفاده می‌كنند.»۲

هرچند پیامی كه این ابزار منتقل می‌کند، می‌توانست، از راه كلام نیز منتقل شود؛ ولی نمی‌توان از تأثیر فرازبانی آن عدول کرد.

«اشك‌ها الگوهای منحصربه‌فردی از ارتباط را دارا هستند. زبان‌شناسان فرهنگی، گریستن را نوعی سیستم فرازبانی می‌دانند كه آگاهانه و یا به طور ناخودآگاه، در حمایت از انفعال كلامی بروز می‌كنند.»۳

در هر حال آنچه ضروری و مفید علم در این مقاله به نظر می‌رسد، شناخت این ابزار برای به‌كارگیری درست آن در زندگی است؛ چه‌بسا همه گریستن‌ها و همه اشك‌ها به یك‌قدر و قیمت نیستند و ارزش اشكی كه از خوف پروردگار و در دل شب جاری می‌شود، با اشك‌‌هایی متظاهرانه و فریبنده متفاوت است؛ به همین منظور، مفهوم گریستن و انواع آن را در آیات قرآن، بیان و بررسی می‌کنیم.

گریستن در آیات قرآن مصدر عربی «بكاء» به معنای گریستن در چندین آیه از آیات قرآن به‌كار رفته است. سوره مبارک یوسف، دو نوع متفاوت از گریستن را ذکر کرده است؛ نخست، آنجا که یعقوب نبی (ع) در حزن فراق یوسف (ع) سیلاب اشک بی‌اختیار از دیدگانش جاری شد، تا آن حد که دیدگانش از اندوه سفید شد؛ «وابیضَّتْ عَیْناهُ من الحُزنِ»4 اما شکوه و شکایتش را نزد پروردگارش برد؛ «قال إنَّما أشکو بَثّی و حُزنی إلی اللهِ».۵

گریه یعقوب (ع) گرچه اختیاری نبوده و منافاتی نیز با صبر جمیل وی نداشته است؛ هدایت‌کننده فرزندان یوسف (ع)، صادقانه و از عمق جان بود.۶

دوم؛ نوعی از گریه دروغین را بیان می‌كند كه با هدف فریب دادن است؛ «وجاءووا أباهُم عِشاءً یبكون»۷ شب هنگام (برادران یوسف) گریه‌كنان نزد پدر بازگشتند. گریه برادران گریه‌ای دروغین و قلابی بود و این نشان می‌دهد كه گریه قلابی هم ممكن است و نمی‌توان تنها فریب چشم گریان را خورد.۸

در سوره‌‌هایی دیگر مثل سوره مبارك اسراء و مریم نوعی از گریه صالحان و شایستگان و مقربان درگاه الهی بیان شده است كه پس از دیدن آیات الهی به سجده افتادند. «یخرّونَ للاذقانْ یبكونْ و یزیدَهُم خُشوعاً»۹ گریه‌‌هایی عاشقانه و راستین كسانی را توصیف می‌كند كه پس از شنیدن آیات قرآن ایمان آورده‌اند و در صف مؤمنان راستین قرار گرفتند و تلاوت این آیات همواره بر خشوعشان می‌افزاید.

در سوره مریم از پیامبرانی یاد می‌كند كه خداوند آنها را مشمول نعمت خود قرار داده بود -از فرزندان آدم (ع) و از كسانی كه با نوح (ع) بر كشتی سوار شدند و از دودمان ابراهیم (ع) و یعقوب نبی (ع)- اینها هدایت شدگانی بودند كه وقتی آیات خداوند بر آنها خوانده می‌شد، به خاك می‌افتادند و سجده‌كنان گریه می‌كردند «إذا تُتلی عَلیهم آیاتُ الرّحمنِ خَرّوا سُجَّداً و بُكیاً»۱۰
همچنین در نگاهی متفاوت به سوره مبارك مائده، پس از آنكه احكام خوراكی‌ها و حلال و حرام‌ها بیان شده است به آیات واقعه غدیر پرداخته است «یا ایها الرَّسول بلِّغ ما اُنزلَ إلیكَ من ربِّك»۱۱ در ادامه، بحث درخواست حوّاریون برای مائده آسمانی مطرح می‌شود. آنچه از فضای آیات مربوط به حلال و حرام خوراكی‌ها استنباط می‌شود، این است كه یكی از شرایط مهم در پذیرش ولایت، لقمه است. آنجا كه امام حسین (ع) نیز علّت تأثیر نداشتن سخنانش در دل اصحاب بنی امیه را لقمه‌‌هایی ناپاك می‌داند.
در آیه دیگر این سوره نیز، سخن از كسانی می‌شود كه مسلمان نیستند؛ ولی با محبّت‌تر از همه‌كس با اهل ایمان‌اند «...أقرَبهم مودَّه للّذین امنوا...»۱۲ و هنگامی‌كه آیات قرآن بر آنها تلاوت می‌شود، اشك از دیدگانشان جاری شده و به رسول خدا (ص) و كتابش ایمان می‌آورند. «و إذا سَمِعُواْ ما اُنزِلَ إلی الرَّسولِ‌تَری أَعینَهُم تفیضُ مِنَ الدَّمعِ مِمّا عََرَفُوا مِنَ الْحقِّ...»۱۳؛ بنابراین می‌توان این اشك را كه نشان از صداقت قلبی است، یكی از ابواب ورود بر سفره ولایت دانست.

گریستن در سیره انسان كامل

امامان معصوم (ع) حجّت تامّه خداوند بر روی زمین‌اند و سیره ایشان، الگویی کامل برای زندگی بشر است. آنچه از ادعیه معتبر منسوب به امامان معصوم (ع) درباره گریستن ذكر شده است، بیانگر این مطلب مهم است كه ایشان، گریه را نشانه خضوع در درگاه الهی می‌دانستند «یا من یری بكاءالخائفین»؛14 «ای كسی كه گریه خائف را می‌بینی» این عبارت، گویای این نكته است كه كسی كه خائف است، به گریه مشهور است.همچنان كه امام زین العابدین (ع) از خداوند برای گریه بر نفسش یاری می‌طلبد. «أعنّی بالْبُكاءِ علی نَفْسی»۱۵ و دلیل این گریه را گذراندن عمر بر مسامحه و آرزو بیان می‌كند.

طرح این مسئله نیز ضروری است كه علّت گریه‌‌های یك انسان كامل چیست؟ جایگاه گریه‌‌های او كجاست؟ انسانی كه همه ارزش‌‌های انسانی در وجودش، در حدّ اعلی و به طور هماهنگ، رشد و بروز كرده است، برای چه مسائلی گریه می‌كند؟ و چه چیز‌هایی را شایسته گریستن می‌داند؟
برای نمونه امام سجاد (ع) مظهر یك انسان كامل در دعای ابو حمزه ثمالی بر جان دادن خود، بر تاریكی قبر، برای تنگی لحد و ... می‌گرید. «فمالی لا أبكی/ أبكی لخروج نفسی / أبكی لظلمه قبری/ أبكی لضیق لحدی...»۱۶

همچنین ایشان در مناجات خمس عشر از پروردگار درخواست می‌كند كه او را از آنانی قرار دهد كه چشم‌هاشان در خدمت او بیدار و اشك دیدگانشان از خوف او جاری است. « ... و عُیونهم ساهره و دُموعهم سائله من خَشیتك ... »۱۷

در مناجات‌ها و دعاها چنان‌كه بیان شد، گریستن از جایگاه والایی برخوردار است؛ جایگاهی كه آن را چون سلاحی می‌دانند. «اِرحم مَن راسُ مالهِ الرّجاء و سِلاحهُ البُكاء»۱۸

همچنین در روایات از سیره امامان معصوم (ع) این‌گونه یاد می‌شود كه ایشان گریستن را مظهر تذلّل و خضوع در برابر پروردگار خویش می‌دانستند. پیامبر اكرم (ص) می‌فرمایند: «طُوبی لِعَبدٍ نَظَرَ اللهُ الَیه وَ هُوَ یبكی عَلی خَطیئَتهِ مِنْ خَشْیه الله لَمْ یطَّلِع عَلی ذلِكَ الذَّنبِ غَیرُهُ »۱۹؛ «خوشا به حال بنده‌ای كه خداوند به او نظر كرده و او از ترس خدا بر خطایش می‌گرید، خطایی كه غیر از خدا كسی بر آن آگاهی ندارد.»

از سوی دیگر امام علی (ع) نیز فرموده‌اند: العُبُودیه خَمسَه اشیاء :... و البُكاءُ من خَشیه الله »20 «بندگی در پنج چیز است : ... و گریستن از ترس خدا »

کشته اشک

در بسیاری از روایات، مهم‌ترین سوژه نزد اهل بیت (ع)، برای گریستن، بر مصایب آنان و به طور خاص بر امام حسین (ع) است.

امام رضا (ع) فرمودند: «فَعَلی مِثلِ الحُسَینِ فَلیبكِ الباكُونَ»21 «پس بر كسی مانند حسین باید گریه كنان بگریند»

امام زمان (عج) در زیارت ناحیه مقدسه از سید الشهدا (ع) با نام «قتیل العبرات» یاد می‌كند؛ بدان معنا كه ایشان به هدف اشك کشته شده‌اند.

در اینجا ممکن است، این سؤال در ذهن خواننده ایجاد شود که آیا منطقی است که امام حسین (ع) برای اشک شهید شوند؟

احیای امر به معروف و نهی از منكر، اقامه نماز‌، نجات دادن مردم از نادانی و سرگردانی حیرت، -آنچنان كه در زیارت اربعین امام حسین (ع) بیان شده- «لِیستَنقِذَ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله»22، سایر اهدافی است كه برای قیام امام حسین (ع) ذكر شده است؛ ولی ظاهر این اهداف هیچ سنخیتی با اشك ریختن ندارد؛ چه بسا كه اشك ریختن كار بسیار راحتی است امّا نجات مردم از حیرت و نادانی كاری دشوار! بنابراین اشك ریختن را یكی از اهداف قیام امام حسین (ع) دانستن، منطقی ندارد؛ مگر آنكه این اشك به‌گونه‌ای تعریف شود كه سایر اهداف را دربرگیرد.

اشک، زمانی معرف سایر اهداف عالی قیام امام حسین (ع ) است که برخاسته از تفکری عمیق و حقیقی بوده، همراه و ملازم آن باشد و ازآنجاکه این اشک مسلح به یک تأثیر فرازبانی است، خواهد توانست اثر نافذی را به امر به معروف و نهی از منکر و نجات مردم از جهالت، اعطا کند؛ چه بسا که اوج این تفکر حقیقی، تقطیری است که از دیدگان جاری می‌شود.

آنچه در ابتدای امر اشك هر انسان را در واقعه كربلا جاری می‌كند، پدیده تشنگی، گرما، نوزاد، جدایی پدر از جوان و نحوه سخیف كشته شدن است؛ چه بسا هر انسانی با دیدن و شنیدن این وقایع، بدون توجه به شخصیت‌های بارز و مهم آن، كه ذریه رسول خدا و خاندان هستند، سیلاب اشك از دیدگانش جاری می‌شود؛ گریه بر این وقایع، گریه بر حداقل‌‌های انسانیت است.

نوع روابطی كه در این میدان نیز مشاهده می‌شود، مشق انسانیت است، رابطه‌ای كه خواهر با خواهر، برادر با برادر، پدر با جوان، همسر با همسر دارد، همه، الگوهایی برای گسترش كانون عواطف است.

سخن آخر :

با توجه به مطالب ذکر شده در این مقاله و بیان ارزش‌ها، علل و انگیزه‌های گریستن صحیح، آنچه امروزه در زمره انحرافات هیئت مذهبی دیده می‌شود، كج فهمی و یا بدفهمی راویان از حقیقت وقایع است؛ به عبارتی، استفاده از هر ابزاری كه بتواند مجلس را گرم كند و اشك مردم را جاری! این‌گونه است كه مداحی‌ها غالباً ضرب‌آهنگ‌محور شده است.

شهید مطهری درباره این انحرافات بیان می‌كند: «كار‌‌های قلبی، غیر از كار‌‌های عقلی است. تاكنون با قلب‌‌های مردم از راه گریه بر سیدالشهداء (ع) بازی شده بدون اینكه تحت كنترل عقل باشد و هدفی داشته باشد. تنها هدف داشتن كافی نیست، نظم و سازمان هم لازم است.»۲۳

بدیهی است كه این مسائل فقط متوجه مداحان نیست و شعرا نیز در كیفیت مقبولی قرار ندارند؛ علّت آن را می‌توان در نبود تعامل سازنده و قوی میان شاعران، مداحان و علما جست‌وجو كرد. چه بسیار دیده می‌شود كه مداحان و سخنرانان از جایگاه مطلوب و مقبولی در هیئات و به‌تبع در میان مردم برخوردارند؛ در‌حالی‌كه شاعران چنین جایگاهی ندارند. آنچه می‌توان راهكاری برای این مسئله برشمرد، ایجاد یك كرسی، ویژه شاعران در كنار علماء و مداحان است تا با تعاملی تنگاتنگ و سازنده در مسیری قرار گیرند كه مرثیه‌ها و مدح‌ها چونان گذشته، بر محور عقلانیت و كشف حقیقت سیر تكاملی خویش را طی كند.

پی‌نوشت:

۱. چشمان بارانی، مهدی نیلی
۲. زبان اشك‌ها، ص ۲۵
۳. زبان اشك‌‌ها، ص ۴۸
۴. سوره یوسف، آیه ۸۴
۵. سوره یوسف، آیه ۸۶
۶. تفسیر نمونه، ج۱۰، ص ۷۳
۷. سوره یوسف، آیه ۱۶
۸. تفسیر نمونه، ج ۹
۹. سوره اسراء، آیه ۱۰۹
۱۰. سوره مریم، آیه ۵۸
۱۱. سوره مائده، آیه ۶۷
۱۲. سوره مائده، آیه ۸۲
۱۳. سوره مائده، آیه ۸۳
۱۴. دعای جوشن كبیر
۱۵. دعای ابوحمزه ثمالی
۱۶. دعای ابوحمزه ثمالی
۱۷. مناجات خمس عشر (مناجات المحبین)
۱۸. دعای کمیل
۱۹. بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۳۵
۲۰. میزان الحکمه، حدیث ۱۱۶۱۶
۲۱. بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۴
۲۲. زیارت اربعین
۲۳. حماسه حسینی، ج۳

منابع:

۱. زبان اشك‌ها
۲. حماسه حسینی، شهیدمرتضی مطهری
۳. چشمان بارانی، مهدی نیلی‌پور
۴. تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مكارم شیرازی
۵. بحار الانوار، علامه مجلسی
۶. میزان الحکمه
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما