ماه‌نامۀ خیمه - شوال1424 - آذر1382

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۰:۰۶

شعر و مدح مطلوب

براى اينكه انسان، شعر خوب بگويد اخلاص، كافى نيست. شعر يك علم است، يك فن است، يك دانش است و خود شعر، يك هنر است. امّا دانش هم دارد و مثل ديگر دانشها اندازه دارد، متر دارد و مثل بقيه ى چيزها اهل فن مى‏توانند درجه‏ى ...

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۰:۰۶

شعر و مدح مطلوب

براى اينكه انسان، شعر خوب بگويد اخلاص، كافى نيست. شعر يك علم است، يك فن است، يك دانش است و خود شعر، يك هنر است. امّا دانش هم دارد و مثل ديگر دانشها اندازه دارد، متر دارد و مثل بقيه ى چيزها اهل فن مى‏توانند درجه‏ى ...

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۰:۳۰

اگر نخوانم صد تومان!

از بد صدايى پرسيدند: هفته‏اى چند مجلس دارى؟ گفت: با وعده هيچ، بى‌وعده همه جا! گفتند: هر مجلسى چند مى‏گيرى؟ گفت: اگر بخوانم پنج تومان و اگر نخوانم صد تومان!

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۰:۳۰

اگر نخوانم صد تومان!

از بد صدايى پرسيدند: هفته‏اى چند مجلس دارى؟ گفت: با وعده هيچ، بى‌وعده همه جا! گفتند: هر مجلسى چند مى‏گيرى؟ گفت: اگر بخوانم پنج تومان و اگر نخوانم صد تومان!

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۱:۱۵

گلستاني بر ساحل دريا (بخش اول)

تشيع، آيين محبّت است. خصوصيت محبّت، خصوصيت تشيع است. کمتر مکتبي و مسلکي و دين و آيين و طريقه‏اي را مثل تشيع پيدا مي‏کنيد که اين قدر با محبّت سروکار داشته باشد و علت اينکه فکر تشيع تا امروز با وجود آن همه مخالفتي ...

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۱:۱۵

گلستاني بر ساحل دريا (بخش اول)

تشيع، آيين محبّت است. خصوصيت محبّت، خصوصيت تشيع است. کمتر مکتبي و مسلکي و دين و آيين و طريقه‏اي را مثل تشيع پيدا مي‏کنيد که اين قدر با محبّت سروکار داشته باشد و علت اينکه فکر تشيع تا امروز با وجود آن همه مخالفتي ...

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۱:۳۰

مداح بشو تا به «نوایی» برسی!

آموزش مدّاحي از راه دور، تضميني، شاعرانه، و الخ.

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۱:۳۰

مداح بشو تا به «نوایی» برسی!

آموزش مدّاحي از راه دور، تضميني، شاعرانه، و الخ.

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۱:۴۵

اسب حضرت عباس، سلطان همه اسباس!

اگر دستگاه با بركت امام حسين (ع) را به يك دانشگاه تشبيه كنيم، مى‏توانيم بگوييم دانشگاه حسينى، كلاسهاى مختلفى دارد كه همه‏ى آنها خوب است.

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۱:۴۵

اسب حضرت عباس، سلطان همه اسباس!

اگر دستگاه با بركت امام حسين (ع) را به يك دانشگاه تشبيه كنيم، مى‏توانيم بگوييم دانشگاه حسينى، كلاسهاى مختلفى دارد كه همه‏ى آنها خوب است.

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۲:۰۰

از نسل همانان كه مي ‏خواستند قبر تو را پيدا كنند؛ مادر!

مادر! انگار تماشاى آن ماجراى ديوار و در و آن پهلوى شكسته است براى آنان كافى نبود، هنوز خون تو بر پنجه‏هاى كثيفشان لخته نشده، به قبرهاى فرزندانت هجوم آوردند.

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۲:۰۰

از نسل همانان كه مي ‏خواستند قبر تو را پيدا كنند؛ مادر!

مادر! انگار تماشاى آن ماجراى ديوار و در و آن پهلوى شكسته است براى آنان كافى نبود، هنوز خون تو بر پنجه‏هاى كثيفشان لخته نشده، به قبرهاى فرزندانت هجوم آوردند.

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۲:۰۰

يا رسول اللّه به تو شكايت مي ‏كنم!

مدينه، تو صداى گريه‏ى چند معصوم پاك را در حافظه‏ى خود ضبط كرده‏اى؟ و امروز كه شاهد چكيدن اشك موسى كاظم هستى، نجواى آرام او - كه قلب هستى را شكسته - با تو چه كرده‏است؟

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۲:۰۰

يا رسول اللّه به تو شكايت مي ‏كنم!

مدينه، تو صداى گريه‏ى چند معصوم پاك را در حافظه‏ى خود ضبط كرده‏اى؟ و امروز كه شاهد چكيدن اشك موسى كاظم هستى، نجواى آرام او - كه قلب هستى را شكسته - با تو چه كرده‏است؟

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۲:۲۰

استشفا از بركت تربت ائمه ى اطهار (ع)

سيّد نعمت اللّه جزايرى، از علماى برجسته‏ى دوره‏ى صفويه بود كه سالها از محضر استاد بزرگوار خود، محدث كبير علامه‏ى مجلسى، بهره برده است. با ورود سيّدنعمت‏اللّه به اصفهان، «علامه‏ى مجلسى» وى را در منزل خود جاى داد....

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۲:۲۰

استشفا از بركت تربت ائمه ى اطهار (ع)

سيّد نعمت اللّه جزايرى، از علماى برجسته‏ى دوره‏ى صفويه بود كه سالها از محضر استاد بزرگوار خود، محدث كبير علامه‏ى مجلسى، بهره برده است. با ورود سيّدنعمت‏اللّه به اصفهان، «علامه‏ى مجلسى» وى را در منزل خود جاى داد....

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۲:۴۰

مدرّس مدرسه ‏ى جهاد و عاشقى

ميرزا كريم از خواب پريد. چهره ى سيّد بزرگوارى كه در خواب، اين سخنان را به او گفته بود، هنوز پيش چشمانش بود. ميرزا كريم، چند لحظه بعد، دوباره به خواب رفت. باز همان مرد، كه از چهره‏اش نور مى‏باريد، به خوابش آمد و ...

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۲:۴۰

مدرّس مدرسه ‏ى جهاد و عاشقى

ميرزا كريم از خواب پريد. چهره ى سيّد بزرگوارى كه در خواب، اين سخنان را به او گفته بود، هنوز پيش چشمانش بود. ميرزا كريم، چند لحظه بعد، دوباره به خواب رفت. باز همان مرد، كه از چهره‏اش نور مى‏باريد، به خوابش آمد و ...

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۳:۰۰

داستان شگفت عشق او

كدام دادگاه حقّى، كسى را به جرم پاكى، محكوم به نابودى ميداند؟ كدام محكمه‏ى عدلى، صفا و دوستى را محكوم مى‏كند و كدام انسان منصفى، حكم صيد كبوترى مى‏دهد كه در انديشه ى آزادى از قفس بسته‏ى تن است.

۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۳:۰۰

داستان شگفت عشق او

كدام دادگاه حقّى، كسى را به جرم پاكى، محكوم به نابودى ميداند؟ كدام محكمه‏ى عدلى، صفا و دوستى را محكوم مى‏كند و كدام انسان منصفى، حكم صيد كبوترى مى‏دهد كه در انديشه ى آزادى از قفس بسته‏ى تن است.