تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۹
۰
کد مطلب : ۳۳۳۴۱
گفت و گو با مجید تال؛ شاعر آیینی

اگر ناقد ایراد شعر من را نگوید، خیانت کرده/ ماجرای ابداع قالب غزال

اگر ناقد ایراد شعر من را نگوید، خیانت کرده/ ماجرای ابداع قالب غزال
دعبل/ سعید موسوی: مجید تال ابتدای دهه 70 به دنیا آمده ولی تجربه ادبی‌اش بیش از  سنش است. حقوق خوانده‌ و قبل از ورود به دانشگاه شعر می‌گفت که ماجرای دارد شاعر شدنش. مطمئنا هیئتی‌ها اشعار مجید تال را بیشتر از اسمش شنیده‌اند و با ابیاتی که سروده‌ سینه زده‌اند و اشک ریخته‌اند. در بنیاد دعبل خلوتی پیدا کردیم و دقایقی به ‌گفت‌وگو نشستیم تا از دغدغه‌های این جوان قمی بشنویم.

 
چطور وارد فضای شعر هیئت شدید؟ قبلش هم شعر می‌گفتید؟
محرم سال 86 بود که هر شب در قم، هیئت می‌رفتم، شعرهایی که مداحان می‌خواندند خیلی برایم جالب بود، هر شب ملودی‌ها، سبک‌ها و مضامین مختلفی در مداحی‌ها اجرا می‌شد که برایم بسیار جالب بود و دوست‌داشتم بدانم چه کسی این اشعار را می‌سراید. خاطرم هست آقای میرداماد و آقای سلحشور این شعرها را می‌خواندند و مردم از آن استقبال می‌کردند. آن زمان، علاوه بر مداحان، شعرا هم شعر می‌خواندند، یک شب آقای مجاهدی شعر می‌خواند، یک شب سعید بیابانکی، یک شب مهدی رحیمی، یک شب حمید برقعی و باقی عزیزان. در طول آن شب‌ها همه حاجت من این بود که من هم بتوانم حتی شده یک خط شعر بگویم. این در حالی بود که تا آن موقع هیچ پیش زمینه‌ای در سرودن شعر نداشتم، تا اینکه شب عاشورای سال 86 که از هیئت به خانه بر می‌گشتم خوابم نمی‌برد، گوشه اتاق نشستم و اولین شعرم را آنجا گفتم.
 
پس اولین شعرتان از آن شعرهای جوششی بود.
الان که یادش می‌افتم حالم عوض می‌شود. چهار ستون بدنم می‌لرزید، اتفاق جدیدی برایم افتاده بود، من کجا، شعر کجا؟ آن هم بدون هیچ‌گونه پیش‌زمینه‌ای، خیلی شب خوبی بود. فردا صبح عاشورا، شعر را خواندم، بعد چند روز دنبال شعرا بودم که شعرم را به آنها نشان دهم و نظرشان را در مورد شعرم بدانم، نباید به همین حد بسنده می‌کردم. تا اینکه با جلسات آقای سید مهدی حسینی در قم آشنا شدم، در این جلسه، آقایان شرافت، برقعی، جواد زمانی، امیر حسین مومنی، حامد احمد و  میرداماد هم شرکت داشتند. جلسه هفتگی بود، من هر هفته می‌رفتم و نکته تازه‌ای یاد می‌گرفتم، از آنجا شد که شعر را جدی دنبال کردم. اولین شعری که با وزن و قافیه گفتم برای حضرت معصومه (س) بود، آقای میرداماد گفت شعرت را به من می‌دهی تا بخوانم؟ منی که شب‌های محرم هیئت می‌رفتم و همواره به این فکر می‌کردم که این شعرها را که گفته، حالا این افتخار را داشتم که شعری که سروده‌ام در جلسات اهل بیت خوانده می‌شود. انرژی وصف‌ناشدنی گرفتم. برایم برکات بسیاری به همراه داشت.
 
بین شعر اولی که سرودی و شعری که میرداماد خواند چه فاصله‌ای را طی کردی؟
خیلی سخت بود، آقای حسینی با سخت‌گیری‌هایش، اشکم را درآورده بود. فکر می‌کنم اگر شعرم حتی یک درصد خوب است به خاطر همین نقدها بوده که به من کمک بسیاری کرد. متاسفانه بعضی از دوستان شعر می‌نویسند و کنار می‌گذارند و حاضر نیستند ایرادات آن را برطرف کنند، این کوتاهی ممکن است در مورد باقی اشعار مشکلی نداشته باشد ولی شعری که رسالت سنگین‌تری در مقایسه با دیگر اشعار بر عهده دارد، حائز اهمیت بیشتری است و توجه بیشتری می‌طلبد. ممکن است من شعر اصلاح‌نشده و نقد نشده خود را دست فلان مداح بدهم، او هم بخواند و ضبط و پخش هم شود، اما یک‌باره متوجه شویم که فلان نکته‌ای که در شعر آمده در مقتل نبوده یا اشتباه اشاره شده است، پیش می‌آید، ممکن است شاعر حواسش به قافیه، وزن یا شواهد تاریخی
نباشد، و کل حواسش را متمرکز بر تصویرپردازی و خیال‌پردازی کرده باشد، پس لازم است حتما تمامی ابعاد آن شعر را بررسی کند.
من همیشه شعر خود را نزد سه نوع مخاطب می‌خوانم، منتقد ادبیات که به فنون شعر و ادبیات آشناست، کارشناس مقتل و مخاطب عمومی. من به مخاطب عمومی اعتقاد بسیاری دارم و فکر می‌کنم بحث مخاطب در شعر آیینی خصوصا شعر هیئت باید بسیار مورد توجه و کارشناسی واقع شود. من اول از همه یاد گرفته‌ام که نقد شعر، نقد من نیست، وقتی قرار است شعر من نقد شود نباید ناراحت شوم، هیچ اشکالی ندارد، منتقد دارد لطف می‌کند، دشمن من نیست. این وجوه را که بررسی می‌کنیم نهایتا به این نتیجه می‌رسیم که در دستگاه امام حسین (ع)، برای بهترین آدم، باید بهترین شعر را گفت، چرا باید سرسری از شعر رد شویم؟ چون قرار است یک‌بار در هیئت خوانده شود؟ مگر شهریار اشعار خود را می‌خواند؟ نمی‌خواند ولی تایید می‌شد، خواندن یا نخواندن اشعار خیلی مهم نیست.
 
چرا خصوصا هیئتی‌ها کمتر به نقدها توجه می‌کنند؟
شاید یکی از آسیب‌های عمده ما آن است که سفارشی و مناسبتی کار می‌کنیم، به عنوان مثال، شب شهادت امام صادق (ع)، یک ساعت قبل از مراسم، مداح به من زنگ می‌زند و از من می‌خواهد برایش شعر بگویم، من شاعر اگر هم بخواهم کمک کنم، باید کتاب آقای مجاهدی یا اشعار معتبر و معروف دیگر را بخوانم یا معرفی کنم، نمی‌توانم سرسری شعر بگویم. شعری که در مجالس خوانده می‌شود خیلی تاثیرگذار است، مخاطب دارد، بعضا آنقدر که شعر تاثیر دارد، سبک تاثیر ندارد، یک تک مصراع در شعر در یاد می‌ماند و سال‌ها در ذهن مخاطب تاثیرگذار است، چرا باید شعر را خیلی زود بدون نقد آن منتشر کنیم؟ بارها برای من پیش آمده که سر یک شعر، دو ماه وقت گذاشته‌ام. آقای برقعی می‌گفت برای من خیلی پیش می‌آید که یک سال شعر در ذهنم می‌ماند، نمی‌گویم، می‌خواهم آن را در ذهنم بپرورانم، وقتی هم منتشر می‌شود می‌بینیم انصافا شعر خوبی است و ماندگار می‌شود، عجله نکنیم.
 
فکر نمی‌کنی که نقد ادبی اشعار آیینی و احساسی، قدری از لطافت و احساس آن را می‌گیرد؟
خیر، اتفاقا آن را قوی‌تر می‌کند، این اصلا ربطی به نقد ندارد، به شاعر مربوط می‌شود، شاعر موقع سرودن شعر می‌بایست این موارد را در نظر بگیرد. اتفاقا اولین نکته‌ای که آقای حسینی در سرودن شعر در نظر دارد آن است که شعر عاطفه داشته باشد، صمیمی باشد و خیال‌پردازی کند. از آن طرف هم ممکن است نقدها شاعر را اذیت کند، نقد تعارف ندارد، حق مطلب هم همین است، اگر ناقد ایرادات شعر من را نگوید، خیانت کرده است. اگر 10 سال بعد که شاعر معروف شد، به خاطر عدم پذیرش نقدها، به سرودن اشعار غلط ادامه داد چه؟ آقایان انسانی، موید، شفق، شکوهی و نظایر اینها نیز معتقدند که شعر می‌بایست نقد و ایرادات آن برطرف شود.
 
رابطه‌ات با مداحان چطور است؟ شما به آنها شعر می‌دهی یا آنها از شما شعر می‌خواهند؟
یکی دو سال است که سعی می‌کنم کمتر سفارشی کار کنم. چون مدتی است در جلسات مذهبی، شعر دکلمه می‌کنم، تلاش می‌کنم اشعاری بنویسم که هم ماندگار شود، هم خودم و دیگران بتوانیم از آن استفاده کنیم. سال‌هایی هم بوده که با 7 مداح کار می‌کردم، برای ملودی‌هایی که می‌دادند شعر می‌سرودم، اشعاری که سفارش می‌دادند را هم برایشان می‌گفتم. زمزمه‌های آقای خلج را ساختم، اشعاری که حاج محمود کریمی می‌خوانند را گفتم، یک سال هم غزال می‌نوشتیم.
 
غزال؟
بله
غزال، داستان جالبی دارد. یک شب آقای رحیمی به من زنگ زد و گفت قالب شعری جدیدی درست کرده‌ام که مصراع اول آن کوتاه است و مصراع دوم مثل بقیه اشعار، قالبش هم مثل غزل است. گفت چون مصراع اول خودش را سریع به مصراع دوم می‌رساند اسمش را غزال گذاشتم. می‌گفت با حاج محمود کریمی صحبت کرده و ایشان گفته می‌خواهد دهه را روی همین قالب ببندد، قرار شد بنویسیم و ایشان نظر دهند. با حاج مهدی قرار گذاشتم، قرار شد ایشان از دلیجان بیاید، من هم از قم با او همراه شوم و بعد با هم به تهران به دیدار حاج محمود کریمی برویم. حاج مهدی در راه گفت چیزی نوشتی؟ گفتم یکی دو تا غزال نوشتم، گفت یکی دیگر هم بنویس، من هم «گفتن ندارد» را در راه قم به تهران نوشتم. پیش حاج محمود رفتیم و اشعار را برایشان خواندیم، ایشان از شعر «گفتن ندارد» را خیلی خوششان آمد و استقبال کردند و آن را در جلسه هیئت‌الرضا (ع) خواند. حاج محمود آنقدر با هنرمندی کار را در زمینه خواند و آن را خوب درآورد که اسم کتابم را «گفتن ندارد» گذاشتم. من با اکثر مداحان کار کرده‌ام. اولین نوحه‌ام را با همکاری سید محمد جوادی کار کردم «شب‌های جمعه می‌گیرم هواتو»، آقای جوادی آن را در جلسه هیئت‌العباس خواند که بسیار مورد استقبال واقع شد. من دوست دارم برای اهل بیت (ع) شعر بگویم، منتها شعری که دم دستی نباشد، به همین خاطر اهل نقد شعر هستم و از آن فرار نمی‌کنم، چون وادی، وادی دیگری است.
 
معروف‌ترین اشعارتان کدام است؟
چند سال زمزمه‌های آقای خلج را می‌نوشتم، برخی اشعار حاج محمود کریمی که در اول جلسه در روضه می‌خواندند را نیز سرودم، با باقی مداحان هم کار کرده‌ام. معروف‌ترین سروده‌ام، شعری است که برای حضرت زینب (ص) گفتم «با دست بسته است ولی دست بسته نیست / زینب سرش شکسته ولی سر شکسته نیست»، یا «روزی شعر من امشب دو برابر شده است / چون که سرگرم نگاه آن دو برادر شده است»، یا کاری که برای بقیع سرودم، «از صفای ضریح دم نزنید / حرفی از بیرق و علم نزنید / گریه‌های بلند ممنوع است / روضه ممنوع است / سینه هم نزنید».
 
حتما سبک‌های قدیمی را هم شنیده‌اید، آیا در آن فضا هم شعر گفته‌اید؟
حتما، این یک ترفند هنری است که در تمام رشته‌های هنری دیده می‌شود. پیوند گذشته و امروز، مخاطب بسیاری دارد. دو سه سال پیش بود که شعر نیّر را شنیدیم «گفت ای گروه هر که ندارد هوای ما / سر گیرد و برون رود از کربلای ما»، این شعر چقدر خوب بود و در اذهان ماند، پس اجرا در حوزه مداحی، هنر است، اگر اجرا خوب باشد شعر قدیمی هم مخاطب خودش را خواهد داشت.
 
مداحان هم عموما به دنبال ابداع شعرها و سبک‌های نو هستند.
بله، به دنبال سبک جدید هستند ولی لازم است کیفیت اجرا را هم بالا ببرند. شعر باید اصالت داشته باشد، یک موقع است که استفاده از برخی واژگان در شعر باعث می‌شود همه، شعر را نفهمند، خب نباید سراغ آن رفت ولی شعر نیر را گوش کنید، کجای آن را نمی‌شود فهمید؟ شعرای قدیم مثل شعرای امروز نبودند که بخواهند سریع شعرشان را منتشر کنند، زحمت می‌کشیدند، بعضا چند نسخه از یک شعر وجود داشت، به خاطر اینکه شاعر، شعرش را اصلاح می‌کرد.
 
غیر از اشعار آیینی، شعرهای دیگر هم گفته‌اید؟
بلد نیستم، ولی سیاه‌مشق‌هایی هم نوشته‌ام، آقای حسینی همیشه می‌گویند تمرین‌ها و سیاه‌مشق‌هایتان در فضای دیگر باشد، اما اشعارتان را برای اهل بیت (ع) بگویید.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما