تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۱۲
۰
کد مطلب : ۳۳۳۰۷
رضا معممی‌مقدم در گفتگو با دعبل

راهبر سیاست‌گذاری فرهنگی‌ مردم هستند، نه حاکمیت/ سیاست‌های فرهنگی زینت‌ قفسه‌‌ها شده‌اند

راهبر سیاست‌گذاری فرهنگی‌ مردم هستند، نه حاکمیت/ سیاست‌های فرهنگی زینت‌ قفسه‌‌ها شده‌اند
دعبل/ رضا دستجردی: بازشناسی ملزومات فرهنگی مصوب سازمان‌های سیاستگذار این حوزه به منظور اجرای اهداف ترسیم‌شده در چارچوب فرهنگ، از جمله حداقل شروط مجریان دستگاه‌های فرهنگی و مدیران مرتبط در این جایگاه است، چرا که مصوبات مدیر فرهنگی بی‌اطلاع از متغیرهای فرهنگی مبتلابه جامعه، ره به بیراهه خواهد برد. رضا معممی‌مقدم، رئیس مدیركل تشکل‌های ديني و مراكز فرهنگي سازمان تبليغات اسلامي، ضمن بررسی میزان آشنایی مدیران فرهنگی با متغیرهای این حوزه، از کیفیت سه‌گانه هیئت، مداح و منبر سخن می‌گوید.
 
سیاست‌گذاری‌های فرهنگی نهادهای دولتی و حاکمیتی تا چه اندازه در سیر و تغییر شکل اشکال عزاداری در ایران موثر بوده است؟
در ابتدا لازم است مقدمه‌ای در این خصوص عرض کنم، چالش بزرگ ما در حوزه سیاست‌گذاری این حقیقت است که سیاست‌گذاران فرهنگی فهم درستی از توان مجریان فرهنگی ندارند، مجریان فرهنگی هم رهیافت سیاست‌گذاران فرهنگی را درک و عمل نمی‌کنند؛ دو مقوله‌ای که در کشور ما به عینه روشن و مشهود است، بنابراین بیشتر سیاست‌ها و چشم‌اندازهایی که ارائه و نوشته می‌شود زینت‌القفسه است، به عنوان نمونه، وقتی سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران طراحی و نوشته شد، حال به اینکه خود این سند، چشم‌انداز ندارد کار نداریم، از نمایندگان مجلس پرسیدند شما این سند را خوانده‌اید؟ از 20 نفر نماینده، فقط یک نفر گفت آن را خوانده است، 19 نفر دیگر گفتند آن را نخوانده‌اند، از آن کسی هم که سند را خوانده بود پرسیدند محتوای این سند چیست و چند صفحه است، پاسخ داد 20 صفحه، در صورتی که سند نیم‌صفحه است، می‌خواهم بگویم سندی که نوشته می‌شود جایش در قفسه‌هاست، نمونه دیگر، سند مهندسی کشور است، به عنوان نمونه، اگر از بنده گرفته تا بقیه مدیران فرهنگی میانی و ارشد کشور بپرسید که آیا این نقشه را خوانده‌اید یا خیر، با وجود آنکه خیلی روی آن وقت گذاشته‌اند و کار کرده‌اند، به پاسخ نا امیدکننده‌ای خواهید رسید. اگر هم بپرسید حوزه عمل شما با کدام یک از راهبردهای کلان نقشه مهندسی کشور ارتباط دارد، پاسخی نخواهند داشت، چون وقتی سند چشم‌انداز، نگارش و در سال 83 مصوب می‌شود، سال 84 که رئیس‌جمهور جدید بر سر کار می‌آید می‌گوید سند دیگر چیست؟ قضاوت با شما، با پدیده‌هایی از این دست چگونه می‌توان در حوزه سیاست‌گذاری فرهنگی و وضع امروز آن به نتیجه رسید و نقش آن در سیاست‌گذاری‌های عزاداری، مراسمی و مناسکی در برنامه‌های مذهبی را سنجید؟ خاطرم هست در سال 86 که معاون اداره کل بودم از مرخصی بر می‌گشتم، از مسئول دفترم پرسیدم نامه‌های امروز چه بود؟ گفت چند نامه آمد که به واحدهای مختلف ارجاع شد، یک نامه هم از شورای عالی بود که بایگانی‌اش کردیم، گفتم بایگانی کردید؟ نامه را بدهید ببینم، نگاه کردم و دیدم مصوبه 603 شورای عالی انقلاب فرهنگی است، گفتم این مصوبه مشتمل بر سیاست‌ها و راهبردهای بازمهندسی مناسبت‌های مذهبی بر اساس محکمات دینی است، چرا آن را بایگانی کردید؟ به نوع نگاه دقت کنید. بعدها 63 محور از حوزه‌هایی که امکان اجرای آن را داشتیم از این مصوبه استخراج کردم، بعد به استان‌ها نامه زدیم که نظرتان را در مورد این مصوبه اعلام کنید، از استان‌ها نتیجه خاصی حاصل نشد، بعد به استان‌ها اعلام کردیم که جمع‌بندی ما این 63 محور عملیاتی ناظر به  سند چشم‌انداز است، حال ایده‌ها و نظریات خودتان را اجرایی کنید، به تدریج این ستاد شکل گرفت و در حال حاضر در دویست الی سیصد شهر نمایندگی دارد و کار می کند، تاثیرات خوبی هم از خود به جای گذاشته است، این در حالیست که در جاهای دیگر، این دست مصوبات و نامه‌ها را بایگانی می‌کنند ولی ما آن را اجرایی کردیم، پس در مجموع می‌توان گفت، حداقل سازمان تبلیغات اسلامی در حوزه
سیاست‌گذاری‌های فرهنگی توجه خود را به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی به مثابه قرارگاه فرهنگی کشور مبذول داشته است.
 
فکر می‌کنید اهداف و برنامه‌های اجرا شده از سوی سازمان‌های سیاستگذار با واقعیت‌های موجود در جامعه منطبق و هم‌راستا بوده است؟
پیمایش‌های صورت‌گرفته در حوزه مراسمات مذهبی نشان می‌دهد که توانسته‌ایم تریبون مداحان را به میزان زیادی حفظ کنیم، ممکن است برخی که حتی شناخته‌شده هم هستند خبط و خطایی صورت داده باشند اما کلیت‌شان اینچنین نیست، در حقیقت، جامعه مداح یا هیئتی امروز نقش مهمی در ولایی نگاه‌داشتن جامعه دارند، می‌گویند کار فرهنگی سخت است، از آن سخت‌تر ارزیابی کار فرهنگی است، من از شما می‌پرسم خاستگاه اندیشه مدافعان حرم کجاست؟ غیر از مساجد، هیئت‌ها، تشکل‌ها و انجمن‌های اسلامی است؟ روی این موضوع هم کار کرده‌ایم، به استان‌ها نامه نوشتیم که هر شهید به کدام تشکل و مسجد رفت و آمد می‌کرده؟ ما بعضی وقت‌ها استقرای ناقص می‌کنیم، فرد از تهران به شیراز می‌رود و می‌گوید یک درصد مردم و مسافران هم نماز نمی‌خوانند، خب شما از تهران به مشهد برو و ببین مردم نماز می‌خوانند یا نه، بعد شما که اینطور نتیجه‎گیری می‌کنید آنجایی که رفتید هوا سرد نبود؟ مسافران سالم و سرحال بودند؟ شاید برایشان سخت بوده که برای تجدید وضو از ماشین پیاده شوند، به نظر من، رویش‌های خوبی در این زمینه‌ها به وجود آمده که همین تعداد بالای معتکفینی که در مراسم اعتکاف شرکت می‌کنند نمونه‌ای از این دست است.
 
به نظر شما آیا حاکمیت باید نقش نظارتی بر فرهنگ دینی داشته باشد و اساسا می‌توان فرهنگ را مهندسی کرد؟
مهندسی فرهنگی در نگاه ما، ریشه‌یابی مشکل و برنامه‌ریزی به منظور برون‌رفت از وضع موجود است و قطعا به معنی بنای ساختمانی فیزیکال نیست، به باور من، در برنامه‌ریزی فرهنگی باید به چند مولفه توجه کرد که یکی از آنها، تشکل‌های دینی مردمی است، سیاست‌گذاری فرهنگی به مثابه سوزن‌بانی و ریل‌گذاری، کار حاکمیت است اما راننده‌اش ما نیستیم، حاکمیت هم نیست، مردم‌اند و ارزش‌هایی که حفظ می‌کنند، سوزن‌بان می‌گوید اگر اینجا با این سرعت حرکت کنی واژگون می‌شوی، پس باید اهرمی برای کاهش سرعت بگذارد، باید بستر را فراهم کند، اول سواد رسانه‌ای جامعه را بالا ببرد بعد وی پی ان‌ها را جمع کند، ما در فضای مجازی به دنبال بالا بردن سرعت هستیم بدون اینکه مردم از استفاده صحیح از فضای مجازی آگاه باشند.
 
روحانیت نواندیش دینی تاکنون چقدر در اصلاح و زدودن خرافات ترویج شده در دین موفق عمل‌کرده است؟
به نظر می‌رسد صرف‌نظر از خواست دستگاه‌ها یا روحانیت برای ورود به این حوزه، کلیت جامعه در حال حرکت در مسیر عقلانیت و منطق است، امروزه دیگر کسی پدیده‌های ذکر شده در داستان‌های قدیم همچون چنار خون‌بار زرآباد را بر نمی‌تابد، جامعه امروز عقلانی‌تر شده، البته فکر نکنیم جامعه هر چقدر عقلانی شود خوب است، به نظر من جامعه باید هم منطقی و هم عاطفی باشد تا با بهره‌گیری از این دو بال، هر جا که به مشکل برخورد، به عاطفه‌اش رجوع کند، عقل من اجازه نمی‌دهد درآمد اندکم را بابت کمک به مستمندان هزینه کنم اما عنصر عاطفه است که در اینجا به کمکم می‌آید. فراموش نکنیم که با وجود عقلانیت روز افزون جامعه، باز هم خرافات کم نیست، امروزه درست است که مردم دیگر به درخت مقدسی که به آن دستمال می‌بستند، نذر می‌کردند و حاجت طلب می‌کردند باور ندارند اما به تازگی رویکردهای نوینی در جامعه شکل گرفته که ممکن است ما را از مسیر اصلی‌مان دور کند، مثل اپلیکیشن نذری‌یاب که در جای خود انحراف است، مگر ما برای نذری امام حسین عزاداری می‌کنیم؟ مهم‌تر اینکه، نفس
برگزاری تعزیه شاعر، هدف نیست، وسیله است، همانطور که قرآن را نباید هدف بپنداریم، قرآن وسیله‌ای است برای تدبر کردن، عزاداری هم از این مقوله خارج نیست، برخی فکر می‌کنند با انجام عزاداری، گویی غسل تعمید کرده‌ و پاک شده‌اند، در حالی که عزاداری مقدمه فهم اهداف حسین است، فرهنگ چیز عجیبی است، اتوبوس‌های هندی و پاکستانی را دیده‌اید؟ توجه کرده‌اید که چقدر زیورآلات از آنها آویزان است؟ ممکن است برای آنها خیلی مطلوب باشد ولی ما در ایران آن را پس می‌زنیم. در سال 85، 94 درصد هیئات مذهبی از شمایل منتسب به ائمه استفاده می‌کردند، آن 6 درصدی هم که نداشتند حتما از پول خریدش برخوردار نبودند اما امروز که به جامعه نگاه می‌کنید می‌بینید دیگر چندان خبری از آن شمایل‌ها نیست و بر اساس پایش‌های صورت‌گرفته، تنها 4 درصد مردم از این شمایل‌ها استفاده می‌کنند که آن را هم وقتی برای اربیعن به عراق می‌روند با خود می‌آورند، ما به چاپخانه‌ها هم اعلام کرده‌ایم که این چهره‌ها واقعی نیست، جنبه تقدیس ندارد و نباید چاپ شود، از منظر دیگر مولفه‌ها هم اگر دقت کنید می‌بینید قمه‌زنی و سایر مظاهر وهن‌آلود آن مهار شده و اگر جلوی سینه‌خیز رفتن مردم جلوی حرم امام رضا را نمی‌گرفتیم شاید صف‌های کیلومتری سینه خیز جلوی حرم آن امام ایجاد ‌‎می شد.
 
ارزیابی‌تان از وضعیت فعلی فرهنگ دینی‌ بر اساس سه عنصر هیئت، منبر و مداح چیست؟
حضرت آقا مطالب هشدار دهنده جدی بسیاری در خصوص مداحان و وضعیت مجالس مذهبی ایراد کرده‌اند که برخی از آنها رسانه‌ای شده و برخی دیگر رسانه‌ای نشده است، من نمی‌خواهم بگویم همه چیز خوب است، اگر هم بگویم شاید اصلا قبول نکنید اما می‌خواهم بگویم که حضرت آقا در 28 مهر 95 و 1 فروردین 96 سخنانی ناظر بر مثبت‌شدن وضعیت مجالس مذهبی ایراد فرمودند. ایشان در 28 مهر 95  عنوان نمودند که «من از  مجموعه دست‌اندرکاران مدیریت هیئات مذهبی تشکر می‌کنم»، منظور ایشان از دست‌اندرکاران، سازمان تبلیغات اسلامی نیست، منظور ایشان خود هیئات مذهبی‌اند. در 1 فروردین 96 هم فرمودند که ملت ایران از دو جهت در سال 95 خوش درخشید، اول از جهت حضور مردم در راهپیمایی روز 22 بهمن و روز قدس، دوم حضور مردم در تعظیم شعائر مذهبی ماه رمضان، اعتکاف و سایر مناسبت‌های مذهبی که این موید دلبستگی عاطفی مردم با ائمه مهدیین است. خط سیر این حرکت بسیار روشن است، رهبری که روزگاری اظهار نگرانی می‌کرد و آقای خاموشی را به خلوت خوانده بود و گفته بود‌ این محتواهای مشخص را برای مداحان آماده کن، امروز می‌گوید تریبون‌ها و سخنران‌های خوب به وجود آمده. حضرت آقا همچنین در 28 مهر 95 فرمودند «امروز خوشبختانه سطح تفکر مذهبی در بین قشرهای جوان ترقی پیدا کرده، من همین‌جا از فرصت استفاده کنم و تشکر کنم از این مجموعه‌های اداره‌کننده هیئت‌های عزاداری در ایام عاشورا که سطح بعضی که خود من اطلاع داشتم، بعضی را به من گزارش دادند که خیلی بالا آمده، سخنرانی‌های بسیار خوب، مطالب بسیار خوب، من حتی از بعضی که به این مجالس رفت و آمد می‌کردند موضوع بحث را سوال می‌کردم، خب این جزو کارهای ماست، ما کارشناس این مسائلیم، دیدم واقعا خیلی خوب است، سطوح عالی، حرف‌های خوب، فکرهای خوب و انبوه جوان، ما اینجا جلسه داشتیم، شاید 90 درصد یا بیشتر شرکت‌کنندگان، جوان‌ها بودند، بحث‌های خوب و عزاداری‌های بسیار پرمغزی هم مطرح شد، اینها خیلی با ارزش است، سطح فکر جوانان در زمینه مسائل مذهبی بالا رفته، کار فرهنگی باید به همین نسبت رشد کند». همانطور  که مشاهده کردید حضرت آقا هم، هیئت، مداح و منبر را مورد رصد و ارزیابی مثبت قرار دادند، دعا کنید در این نابسامانی‌های موجود بتوانیم بیش از این توفیق داشته باشیم.
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما