تاریخ انتشار
سه شنبه ۷ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۵۶
۰
کد مطلب : ۳۰۶۷۵
گفت وگو با محمدرضا سنگری

شعر، موفق ترين حوزة ادبي در عاشورانويسي است

شعر، موفق ترين حوزة ادبي در عاشورانويسي است
نام محمدرضاسنگری با تحقیقات و تألیفات عاشورایی گره خورده است و شاید به همین دلیل است که به عنوان دبیر همایش کتاب سال عاشورا -جایزۀ دعبل فعالیت قابل ملاحظه‌ای برای هرچه بهتر برگزار شدن این همایش دارد.او همچنین رئیس هیئت علمی بنیاد دعبل خزاعی است.
 

به طور کلی آثار تولیدشده در حوزۀ عاشورا وضعیت رضایت‌بخشی دارند یا خیر و محتوای موجود تا چه اندازه توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند؟

معمولاً وقتی اثری چاپ می‌شود ناشر آن اثر به‌درستی نمی‌داند کتابی که انتشار پیدا می‌کند، چقدر مورد استقبال و اقبال عمومی قرار می‌گیرد. در این بین عده‌ای معتقدند شمارگان و تیراژ کتاب، گویای استقبال از کتاب است، اما به نظر می‌رسد که همیشه این موضوع معیار دقیقی برای بررسی یک اثر نیست. در کل به نظر می‌رسد که کتاب‌های عاشورایی مورد استقبال عمومی قرار گرفته، حتی به طور مشخص اطلاع دارم که برخی کتاب‌ها گاهی به چاپ ششم و دهم نیز می‌رسند؛ برای مثال کتاب دو جلدی «آینه‌داران آفتاب» به چاپ هشتم و نهم رسیده است.

این نشان می‌دهد که استقبال مردم از این دست کتاب‌ها زیاد است. مردم این‌گونه کتاب‌ها را دوست دارند و می‌خوانند؛ چون در ذهن آن‌ها گره‌خوردگی تاریخی و فکری با عاشورا برقرار شده؛ ازاین‌رو عاشورا برای همه مردم از تازگی خاصی برخوردار است؛ به طوری که شنیدن چندباره نوحۀ عاشورا برای مردمی که پای روضه‌ها هستند، هنوز هم تازگی دارد. این موضوع ایجاز رویداد عاشوراست؛ برای مثال وقتی یک فیلم را دو بار می‌بینید ممکن است بار سوم رغبت چندانی برای دیدن آن نداشته باشید؛ در حالی که قصه عاشورا هر بار شنیده می‌شود برای مخاطب تازگی دارد.

درباره چگونگی ارتباط آثار عاشورایی با مخاطبان باید گفت این موضوع بازمی‌گردد به مطالعۀ دقیق نویسندگان. نویسندگان باید مخاطبانشان را بشناسند، نیاز مخاطبان را بر حسب زمان بدانند تا بتوانند بر اساس زمان، این نیاز را برطرف کنند؛ زیرا عاشورا رویدادی است منشورگونه که هر کس می‌تواند یک جلوه آن را ببیند و موضوع مورد بحث این است که ما ببینم کدام جلوه امروز نیاز مردم است؛ یعنی جامعۀ ما به چه چیزی از عاشورا نیاز دارد تا نویسندگان ما آن را بدانند و درون‌مایه و محتوا را گزینش کنند. محتوا باید مبتنی بر نیاز، درک مخاطب و موقعیت تاریخی باشد تا جایگاه خودش را در جامعه پیدا کند.
 

از نظر شما ویژگی‌های مثبت و منفی در ادبیات و آثار موجود در حوزه عاشورا چیست؟

نمونه‌های بسیار خوب و امروزی متناسب با زبان مخاطب کم نداریم. کاستی‌ها این است که بسیاری وجوه عاشورا و کربلا در این کتاب‌ها گُم است؛ به‌ویژه در شعر می‌بینید که سبقه سوگ پررنگ و مرثیه‌گونه است، گویی درصدد این است که حزن برانگیزد؛ اما آثاری که در این حوزه تفکر را برانگیزد، کم داریم.

زمانی که شهید مطهری «حماسه حسینی» را نوشت، حماسۀ حسینی روی بعد حماسی کربلا تکیه داشت. شهید مطهری می‌گفت: «کربلا را داغ، درد، سوگ، اشک و مرثیه نبینید. این اتفاق یک درس بزرگ و ایستادگی و شجاعت و صبوری را به انسان داده است. شما باید این بعد را ببیند. کربلا بعدهای چهار گانه‌ای دارد که یکی از آن‌ها سوگ است و دیگری پیام است، سومی حماسه و چهارمی عرفان است که عمده کتاب‌های ما متأسفانه یک بعد را می‌بیند آن هم سوگ است؛ یعنی در پی آن هستند که سوگ و اشکی برانگیزند، حالی و هیجانی ایجاد کنند و این برای نشان‌دادن یک درس عاشورا کافی نیست. برخی از آثار کارهای خیلی خوبی‌اند. به‌ویژه در حوزۀ پژوهش‌های عاشورایی خوشبختانه کارهای خوبی هم صورت گرفته؛ به‌ویژه در حوزه شعر.
 

 کدام آثار در حوزه شعر مد نظرتان است؟

از نمونه‌های شعری اثر آقای موسوی گرمارودی «خط خون» یکی از زیباترین کارهایی هست که در این حوزه صورت گرفته است.
«گنجشک و جبرئیل» مرحوم دکتر سید حسن حسینی نیز یکی از نمونه‌های بسیار خوب دیگر در حوزه عاشوراست.

در کل در این حوزه نمونه‌ها و مجموعه‌های بسیار خوبی وجود دارد. در حال حاضر مجموعه شعری از شاعران این حوزه را جناب استاد «رضا جعفری» جمع‌آوری کرده که در حال چاپ است؛ البته کارهای بسیار ضعیف در حوزه نوحه فراوان است، گرچه اخیراً نمونه‌های موفقی نیز ارائه شده است.
 

از مشکل نبود ارتباط محتوا با زمانه و مخاطب گفتید و اینکه محتوا نمی‌تواند این ارتباط را برقرار کند. به نظر شما این مشکل از کجا ناشی می‌شود؟

این مسؤولیت نهادهای فرهنگی است که زمینه را فراهم کنند تا تولیدکنندگان آثار از نیاز مخاطبان باخبر شوند؛ زیرا تولیدکنندگان نمی‌توانند سراغ مخاطبان بروند و با آن‌ها تعامل داشته باشد. تعامل نویسنده با کتابش است؛ اما می‌توان نشست‌هایی را برپا کرد تا در این نشست‌ها مخاطبان صحبت و نقدشان را طرح کنند. در این زمینه خود نویسندگان باید دائم مطالعاتشان را تازه کنند، عمیق‌تر و دقیق‌تر ببیند؛ چون در حوزۀ عاشورا تحریف و دروغ خیلی زیاد است و کسی می‌تواند این موارد را پالایش کند که درست انتخاب کند و مطالعات دقیق و عمیقی داشته باشد.
 

به کدام بخش و کدام ابعاد از ادبیات حوزه عاشورایی کمتر پرداخته شده و نیاز است به آن توجه بیشتری شود؟

نگاه عارفانه به کربلا زیاد شده است و در حوزه سوگ صدها اثر وجود دارد؛ همچنین در حوزه حماسه نیز چند اثر ارائه شده که بسیار اندک است، اما کمتر از همه پیام‌های کربلاست که در بخشی از کتابم که عنوانش را «آموزه‌های کربلا» گذاشته‌ام به آن پرداخته‌ام؛ بنابراین اگر بخواهیم در این باره کم‌کاری‌ها را جبران کنیم، بدانیم کربلا از ما چه می‌خواهد و با ما چه می‌گوید و ما چه درس‌هایی می‌توانیم از کربلا بگیریم. کربلا چه نسبتی با امروز ما پیدا می‌کند. این موارد نکات و مسائلی است که دربارۀ آن‌ها باید صحبت شود.
 

یکی از وجوه مهم ادبیات، بخش داستانی آن است که به‌خوبی با مخاطب به‌ویژه کودک و نوجوانان ارتباط برقرار می‌کند. کم‌کاری دراین حوزه با موضوع عاشورایی را ناشی از چه می‌دانید؟

در حوزه ادبیات کودک و نوجوان و ادبیات داستانی کارهایی صورت گرفته است. خاطرم هست «بنیاد بعثت»، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان و انتشارات مدرسه در این زمینه فعالیت‌های انجام داده‌اند، اما این فعالیت‌ها تبدیل به یک جریان نشد. برخی از این کارها پختگی لازم را نداشتند و شتاب‌زدگی در آن‌ها فراوان بود. ابعاد کربلا در این کتاب‌ها دیده نمی‌شد، واقعیت این است که در این زمینه باید کار جدیدی صورت گیرد. به نظر من نهادهای بزرگی مانند کانون فکری و پرورشی، مانند انتشارات مدرسه دِین و وظیفه بزرگی دارند که باید آن را ادا کنند؛ بنابراین اگر بخواهیم در این حیطه از چند کتاب خوب نام ببریم، کار و آثار اندکی یافت می‌شود.

اما خاطرم هست که دانش‌آموزی چند سال پیش کلاس سوم و چهارم ابتدای بود و دربارۀ کربلا مطلبی نوشت. من خودم پیگیر شدم که این مطلب در قالب کتابی چاپ شود. با انتشارات مدرسه صحبت کردم و این کتاب چاپ شد که اتفاقاً هم مورد استفبال قرار گرفت. از این حیث کارهای این‌چنینی کمک شایانی به ادبیات داستانی کودک می‌کند.
 

بهترین و مناسب‌ترین خوراک برای کودکان در مورد آگاهی از اندیشۀ عاشورا را چه می‌دانید؟

چند سال پیش در این باره طرحی نوشتم و این طرح را کامل‌تر کردم. دربارۀ آن نیز با نویسندگان کودک و نوجوان صحبت کردم. اسم آن طرح «بوی سیب» بود. در این طرح به نوجوانان کربلا پرداختم و نام و عنوان آن‌ها را طرح کردم. اثر عاشورایی از زنده یاد قیصر امین‌پور وجود دارد به اسم «ظهر روز دهم» که منظومه بسیار خوبی از عاشوراست، اما بعد از آن کاری در این زمینه صورت نگرفته؛ به تبع آن من پیشنهاد دادم که درباره کدام موضوعات می‌توان مطلب نوشت، اما متأسفانه این موضوع را نتوانستیم در شعاع وسیعی به اطلاع نویسندگان برسانیم. توانستم با برخی از دوستان صحبت کنم که آن‌ها آثاری را در این زمینه با مطالعۀ این طرح ایجاد کنند.
 

آثار به‌اصطلاح پژوهشی دربارۀ عاشورا زیادند؛ اما وقتی به سراغ آن‌ها می‌رویم بعضی از این کتاب‌ها خالی از محتوایند؛ گویی افراد مختلف برای طرح‌کردن خودشان و به‌اصطلاح کتاب‌سازی‌کردن اقداماتی در این زمینه انجام داده‌اند و کتاب‌سازی‌هایی کرده‌اند. کم‌کاری در این باره چه در بخش تحقیقی و داستانی را در چه می‌دانید؟

یک بخش، مسأله ناشی از این موضوع است که هنوز مفهوم پژوهش در حوزه عاشورا برای برخی روشن نیست. برخی تصور می‌کنند که رونویسی‌های تاریخی اسمش می‌شود پژوهش. در حالی که پژوهشگر در پی پیداکردن یک گمشده است یا اینکه می‌خواهد ابهام‌زدایی کند و یک فضای تاریک را روشن کند. این موارد کمتر طرح می‌شود. اصولاً وقتی صحبت از پژوهش می‌شود پژوهش باید روشمند باشد و یک فرآیند روشن و مشخصی داشته باشد که باز برخی از پژهشگران ما با این حوزه آشنا نیستند. حقیقت خود من هم در گذشته برخی از این مسائل را رعایت نمی‌کردم و با گذر زمان و مطالعه اصولی‌تر در این حیطه به ایرادهای کار خود پی بردم. پژوهش در عاشورا مطالعه و زحمت فراوانی را می‌طلبد؛ اما واقعیت این است که پژوهش‌های عاشورایی خیلی خوبی هم در روزگار ما نگاشته شده است که ارج این‌ها را هم نباید نادیده گرفت.
 

چه پیشنهادهایی برای برگزاری مراسم «کتاب سال عاشورا» دارید؟

پیشنهادهایم با دوستان داور طرح شده است؛ یکی از این پیشنهادها، نقد آثار است. معمولاً کسی این آثار را در مراسم اختتامیه نقد نمی‌کند؛ بنابراین ما درصدد آن هستیم که کاری کنیم این آثار نقد شود. نکتۀ دوم تحلیل و بررسی مسائلی است که در این زمینه وجود دارد؛ یعنی بعد از اینکه آثار را بررسی کردیم، باید روشن کنیم که چرا در برخی زمینه‌ها آثار شاخصی وجود ندارد یا اصلاً نداشته است. نکتۀ سوم این است که بعد از اینکه این برنامه برگزار شد به سراغ کسانی برویم که می‌توانند بخش‌های خالی عاشورایی را پر کنند؛ یعنی بعد از اینکه مشخص شد کجاها ضعف داریم از توانمندی‌های آن‌ها استفاده کنیم تا کار تولید را به نحوه بهتری پیش ببریم. نکتۀ آخر هم شناخت شخصیت‌هایی است که آثار فاخری را تولید می‌کنند تا ما سفارش کارهای بعدی را هم به آن‌ها بدهیم و از کارهایشان حمایت کنیم؛ یعنی اینکه آن کتاب را معرفی کنیم یا امکان خرید آن اثر را مهیا کنیم، آن‌ها را توزیع و در اختیار خوانندگان قرار دهیم.

عطیه مناجاتی/
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما