تاریخ انتشار
شنبه ۳ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۰۹:۰۰
۰
کد مطلب : ۷۴۹۷

پژوهشی در نام‌ها، لقب‌ها و کنیه‌های حضرت عباس علیه السلام

پیمان اسحاقی
پژوهشی در نام‌ها، لقب‌ها و کنیه‌های حضرت عباس علیه السلام
حضرت ابوالفضل العباس (ولادت ۴ شعبان ۲۶– شهادت ۱۰محرم ۶۱ق.)، یکی از والامقام‌ترین و گرانقدرترین سادات، امام‌زادگان و شخصیت‌های مذهب شیعه و دین اسلام است. در بیان شأن و جایگاه دینی این شخصیت کبریائی همین بس که فرموده‌های متعددی از زبان حقیقت‌نشان امامان معصوم در وصف ‌بی‌پایان وی به دست ما رسیده و شمار ‌قابل‌توجهی از این فرموده‌ها با هزاران هزار أسف و اندوه در قرون گذشته از میان رفته است. [۱]

شیعیان را در این زمان راهی نیست جز بسنده به همین تعداد روایات باقی‌مانده از امامان معصوم علیهم السلام در شأن حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام و انتظار ظهور موفورالسرور صاحب غیبت آخرالزمان حضرت حجت بن الحسن –روحی و ارواح العالمین له الفداء- تا نَمی از یَم فضائل آن بزرگوار بر ما آشکار و فصلی از فصول کتاب مناقب آن حضرت بر ما خوانده شود.

شمار زیادی از نام‌های حضرت عباس علیه‌السلام که در این نوشتار مورد اشاره قرار گرفته‌اند به صورت مستقیم و غیرمستقیم در فرمایشات امامان معصوم علیهم‌السلام به چشم می‌خورند. لقب‌ها و کنیه‌های ایشان نیز در طول تاریخ توسط فرد یا افرادی بدیشان اطلاق گردیده و هر یک نمایشگر بعدی از ابعاد وجودی ایشان می‌باشد. مهم‌تر از اطلاق این لقب‌ها و کنیه‌ها به حضرت عباس علیه‌السلام، بقای این عناوین و استعمال وسیع آنها در طی حدود هزار و چهارصد سال است.

پیش از اشاره به تعبیراتی که به وجود متعالی حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام اشاره دارد، باید به این نکته اشاره کرد که اساساً «نام» به عناوینی اطلاق می‌شود که توسط والدین فرد به او اطلاق می‌گردد و به عنوان اولین اسم قابل اشاره به فرد فراگیر می‌شود. «کُنیه»، در ساده‌ترین تعریف خود، عنوانی است که
فرد را بر اساس پدر یا مادر کسی بودن، مخاطب قرار می دهد، همانگونه که کنیه امیرالمؤمنین علیه‌السلام «ابوالحسن» است که به رابطه میان ایشان و فرزند بزرگشان اشاره دارد. «لقب» نیز عنوانی است که به سبب برخی ویژگی‌های مخصوص به فرد اطلاق می‌گردد.

نام
نام مبارک ایشان «عباس» است. این واژه در معنای اولیه خود، صیغه مبالغه از «بوس» به معنای ترش‌روئی و روگردانی است. عباس یکی از ده‌ها نامی است که اعراب برای نامیدن شیر استفاده می‌کرده‌اند و اساسا‍ً این واژه از معنای اولیه خود خارج شده و همچون نام‌هایی چون حیدر و حمزه به معنای شیر استفاده می‌شود. بنابه اشاره کتاب «منتهی الارب» عباس را می‌توان «شیر بیشه» و بنابر نظر صاحب «اقرب الموارد»، عباس را باید «شیری که شیران از او بگریزند» ترجمه کرد.

کنیه‌ها
حضرت عباس علیه‌السلام دارای کنیه‌هایی است که به یکی از آنها قبل از روز شهادت معروف بود و به برخی دیگر در روز پایانی حیات دنیایی خود موصوف شد. اما مشهورترین کنیه ایشان، همان کنیه‌ای است که پیش از روز عاشورا نیز بدان موصوف بوده‌اند.

مشهورترین کنیه ایشان «ابوالفضل» است. ابوالفضل، در معنای لغوی خود، ابتدائاً به معنای مردی است که فرزند او «فضل» نام داشته است. مستندات تاریخی نیز به این امر دلالت دارد که ایشان، علاوه بر عبیدالله، حسن، قاسم و یک دختر، فرزندی به نام «فضل» داشته است. از سوی دیگر این عنوان: پدر فضل و فضیلت بودن (در معنای وسیع آن) کاملا سزاوار ایشان بوده و دیگران با علاقه ایشان را به این کنیه صدا می‌کرده‌اند. (نامیدن افراد با پیشوند «ابو» همراه با واژه‌ای که به صفتی خاص درباره فرد دلالت داشته باشد و بدین ترتیب این صفت را به او نسبت
دهد، در زبان عربی ‌رایج و مصطلح است.)

کنیه دیگر ایشان را در متون تاریخی «ابوالقاسم» نوشته‌اند؛ حال آنکه مورخین فرزندی به نام «قاسم» برای ایشان برنشمرده‌اند؛ جز جناب جابر ابن عبدالله انصاری، از اصحاب برجسته معصومین، که چون در اولین اربعین شهادت امام حسین علیه‌السلام به زیارت پیکر امام و شهداء کربلا آمد،‌ در ضمن خطاب به شهدا گفت: «السلام علیک یا اباالقاسم السلام علیک یا عباس بن علی».

اما در روز عاشورا نیز حضرت عباس علیه‌السلام به کنیه‌ای زیبا اما دردناک موصوف گشت. در متون بازمانده از روزگاران پیشین به این مهم برنمی‌خوریم که چه کسی/کسانی در روز عاشورا، عباس علیه‌السلام را به این کنیه صدا زد/زدند، اما از معنای این کنیه بر‌می‌آید که احتمالاً کودکانی به رفع تشنگی خود به مدد «سقّاء» امید بسته بودند، ‌احتمالاً به ایشان چنین نامی داده‌اند. کنیه‌ای که حضرت عباس علیه‌السلام در روز عاشورا به آن موصوف گشتند «ابوقِربه» است و قربه به معنای مَشک آب است و ابوقربه اجمالاً به معنای کسی است که آب و آب‌آوری را بر عهده گرفته است.

القاب
القاب حضرت عباس علیه‌السلام فراوان است و هر یک به گوشه‌ای از ابعاد شخصیت متعالی ایشان اشاره دارد. برخی از این القاب مشهورتر است و برخی کمتر مورد اشاره قرار می‌گیرد. از این پس به شماری از القاب ایشان اشاره می‌کنم و ذکر القاب دیگر آن عالیجناب را به ویرایش‌های بعدی این نوشتار ارجاع می‌دهم.

ماه بنی‌هاشم (قمر بنی‌هاشم): این لقب، معروف‌ترین و پرکاربردترین لقب حضرت ابوالفضل عباس علیه‌السلام است که به یکی از ویژگی‌های ظاهری ایشان اشاره دارد. قمر بنی‌هاشم اشاره به زیبائی چهره ایشان دارد؛ چنان که دیگران هیچ کس را زیباتر از ایشان
در میان بنی هاشم نمی‌یافتند. ماه/قمر بودن تعبیری بوده که در آن زمان برای بیان منتهای زیبایی یک انسان مورد استفاده قرار می‌گرفت. صاحب «مقاتل الطالبیین»، دانشمند قرن چهارم، ابوالفرج علی بن محمد اصفهانی (درگذشت 353ق.) می‌نویسد:

«‌ عباس زیبا و خوش منظر بود؛ چون بر اسب درشت هیکل سوار می شد پاهایش بر زمین کشیده می‌شد و بدو می گفتند: قمر بنی هاشم»

عنوان «قمر بنی‌هاشم» را، بدین ترتیب، باید قدیمی‌ترین لقب حضرت ابوالفضل عباس علیه‌السلام نیز درنظر گرفت؛ زیرا ایشان پیش از شهادت و در دوره زندگی دنیایی خود نیز در میان مردم به این لقب معروف بوده‌‌اند؛ همانگونه که نیای بزرگش عَبدمَناف به «ماه مکه» و عموی پدرش جناب عبدالله پدر حضرت محمد صلّ الله علیه و آله به «ماه حَرَم» معروف بود.

«باب الحوائج»
(ترجمه‌اش: مدخل خواست و حاجت‌طلبی انسان از خداوند و آنان که خداوند آنان را وسیله‌ای به درگاه خود قرار داده) دیگر لقب بسیار معروف حضرت قمر بنی‌هاشم ابوالفضل عباس علیه‌السلام است. ایشان در میان عموم شیعیان و غیرشیعه به این نام معروف است و آنان فراوان از این عالیجناب به این عنوان مستطاب یاد می‌کنند.

به درستی مشخص نیست که از چه زمانی لقب «باب الحوائج» در میان مردم شیوع پیدا کرده و براستی مایه هزار شگفتی است که چنین عنوان پرداعیه‌ای بر بشری اطلاق گردد و گذر دوران خللی در این عنوان وارد نکند. براستی برآورده شدن حاجات وخواسته‌های شیعیان ـکه خداوند ایشان از نظر تعداد و تعالی اندیشه افزون فرمایدـ و غیر شیعه در بیش از هزارسال گذشته، به زائران و ارادتمندان ایشان اثبات کرده که وی براستی مدخلی است که می‌توان به وساطت و شفاعت ایشان حاجات محیرالعقولی را جامه اجابت پوشاند و اگر
ترس از اطاله کلام نبود،‌ برخی ماجراها از رسیدن به حاجات عجیب و شفایابی‌ها توسط عامه مردم بواسطه حضرت باب الحوائج قمر بنی هاشم ابوالفضل عباس علیه‌السلام را از منابع گوناگون نقل می‌کردم.

«عبدالصالح» (بنده نیکوی خدا)، «الشهید» (در راه خدا کشته شده)، «صاحب لواء» (پرچم‌دار و عامل حفظ انسجام جماعت)، «السقاء» (آب‌آور سپاه امام حسین علیه‌السلام)، «حامي الظعينه» (پشتیبان زنان همراه کاروان امام حسین علیه‌السلام)، « بطل العلقمي» (قهرمان نبرد نهر علقمه از رود فرات)، « طيّار» (پروازگر در بهشت با دو بال همچون فرشتگان)، «مطیع لله» (اطاعت‌گر از خدا)، «مطیع لرسول الله» (اطاعت‌گر از فرستاده خدا)، «مطیع لامیرالمومنین» (اطاعت‌گر از امیرمؤمنین علیه‌السلام)، «مطیع للحسن» (اطاعت‌گر از امام حسن علیه‌السلام)، «مطیع للحسین» (اطاعت‌گر از امام حسین ‌علیه‌السلام) و شماری دیگر نیز از القاب حضرت ابوالفضل عباس علیه‌السلام به شمار می‌رود که ان‌شاءالله در ویرایش‌های دیگر این نوشتار به ارادتمندان آن حضرت تقدیم خواهد شد.

پانوشت:
۱. به عنوان نمونه شیخ صدوق در کتاب «خصال» جلد یک صفحه ۳۵ بعد از ذکر روایت امام سجاد (ع) در شأن حضرت عباس (ع) اظهار می‌دارد که تمام آن حدیث را در باب فضائل عباس (ع) در کتاب مقتل الحسین (ع) آورده است. متأسفانه این کتاب به دست ما نرسیده است. لازم به ذکر است که استنادات این نوشته اساساً مبتنی بر این کتاب است: مقرّم، عبدالرزاق، سردار کربلا حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام، مترجم ناصرپاکپرور، مصحح حسین استادولی، قم، مولود کعبه، ۱۳۷۴، ۴۴۰صفحه. این کتاب ترجمه «العباس» است که به زبان عربی منتشر شده است.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما