تاریخ انتشار
سه شنبه ۷ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۱۶
۰
کد مطلب : ۳۰۶۷۸

ادبيات، شاخه اي پُربار از فرهنگ عاشورايي

اسماعیل امینی
ادبيات، شاخه اي پُربار  از فرهنگ عاشورايي
آثار ادبی عاشورایی، شاخه‌ای پُربار از درختِ تناورِ فرهنگ عاشورایی است. فرهنگ عاشورایی که رهاوردِ ارزشمندِ حماسۀ حسینی است، قرن‌هاست که الهام‌بخشِ انسان‌های آزاده و هنرمندانِ دردمند است. میان هنرهایی که از این سرچشمه نوشیده‌اند، ادبیات همواره چهرۀ درخشانی داشته است. گنجینۀ عظیمی از شعرها، نوحه‌ها، تعزیه‌ها، داستان‌ها و نوشته‌های دیگری که بر بنیان فرهنگ عاشورایی سربرآورده‌اند، در دسترس اهل مطالعه و تأمل است.

در سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آفرینش آثار ادبی عاشورایی، هم از نظر درونمایه و ژرفای اندیشه و هم از نظر زبان و بیان و نیز از منظر شمارگان، رشدِ بی‌همانند داشته است. در این میان روی‌آوردن جوانانِ اهل قلم به خلق آثار ادبی عاشورایی، برای اهل نظر تجلی خاص دارد. بر همین سیاق، اقبالِ مخاطبان پرشمار به‌ویژه جوانان به مطالعۀ آثار ادبی عاشورایی، نشانگرِ پویایی ادبیات عاشورایی و همراهی آن با اقتضائات زندگی و اندیشه و زمانۀ حاضر است. این روالِ خوشایند، یعنی رشدِ تولید آثار ادبی عاشورایی و پُرشماری مخاطبان به گونه‌ای است که توجه هر دو جانب کار (مؤلف و مخاطب) را به اهمیت نقد و ارزیابی این آثار جلب کرده است.

هم خوانندگانِ کتاب‌های ادبی عاشورایی، توقع دارند که صاحب‌نظران و استادان به معرفی و نقد و تحلیلِ کتاب‌های ارزشمند بپردازند و در انتخابِ کتاب برای مطالعه، راهنمای جامعۀ مخاطبان باشند و هم مؤلفان و ناشرانِ آثار عاشورایی، تمایل دارند که حاصلِ کارشان در محافل علمی معرفی و ارزیابی شود؛ به‌ گونه‌ای که رهاوردِ مباحثِ علمی و تحلیلی، راهگشای ایشان در ارتقای کیفی آثار و رفع کاستی‌های موجود باشد.

جایزۀ دعبل - کتاب سالِ عاشورا، پاسخی مناسب به این خواستۀ جامعۀ مؤلفان و علاقه‌مندانِ کتاب، برای جلب نظرِ محافلِ علمی و منتقدانِ ادبی نسبت به کتاب‌های منتشرشده در حوزۀ فرهنگ عاشورایی است. طبیعی است که نتایجِ داوریِ کتاب‌ها به‌ویژه در حوزۀ ادبیات که کتاب‌های منتشرشده‌اش بسیار پرتنوع و پرشمار است، ممکن است رضایت همگان را جلب نکند و آغازگرِ مباحثی در زمینۀ دلایلِ برتری آثاری باشد که برگزیده نشده‌اند؛ اما گسترش همین مباحث و جلب توجه اهلِ نقد و نظر به ارزیابی دقیق و تحلیلی کتاب‌های عاشورایی، زمینه‌سازِ توجه رسانه‌ها و مخاطبانِ پرشمار به اهمیتِ کتاب و ادبیات عاشورایی و ضرورت نقد و تحلیل در این حوزه خواهد بود.

این نکته، یعنی ضرورت نقد و ارزیابیِ آثار ادبی عاشورایی به‌ویژه وقتی آشکارتر می‌شود که بدانیم برخی مؤلفان و خوانندگانِ این آثار، گمان می‌کنند به دلیلِ تقدسِ موضوع شعر و داستانِ عاشورایی، نقد و بررسی و بیانِ کاستی‌های احتمالی این‌گونه آثار، کارِ شایسته‌ای نیست. همان‌گونه که ترجیحِ یک شعرِ عاشورایی بر شعر دیگر کارِ مناسبی نیست؛ زیرا بر اساس این نگاه، شعر عاشورایی برآمده از نیتِ پاکِ شاعر و برای عرض ارادت و اخلاص بر آستانِ اولیای خداست؛ اما باید گفت: کلام شاعر و نوشتۀ اهل قلم، هر چه باشد؛ حتی اگر به اندازۀ تفسیر کلام‌الله مجید، موضوع مقدسی داشته باشد؛ چون سخنِ انسان است، خالی از کاستی نیست و قابل نقد و بررسی است.

افزون بر این، نقد و ارزیابی آثار ادبی لزوماً به معنای خُرده‌گیری و بیان نواقص نیست و در بسیاری از موارد به یاری خوانندگان و مخاطبان می‌آید تا با ویژگی‌ها و ظرائف و دقایق سخنِ مؤلف آشنا شوند و به گونه‌ای آموزشِ غیر مستقیمِ فنون ادب و بلاغت و سخنوری است که در نهایت به ارتقای سطح پسند مخاطبان و به دنبالِ آن رشدِ آثار کیفی منجر خواهد شد.

همچنین وقتی که اهل قلم و ناشرانِ آثار عاشورایی، دریابند که صاحب‌نظران و مجامعِ علمی، حاصلِ کار ایشان را رصد و ارزیابی می‌کنند، آثار متمایز را جدی می‌گیرند و به جامعه معرفی می‌کنند، در تولید و انتشارِ آثار به جز پسندِ مخاطبان معمول و تقاضای بازارِ نشر، به معیارهای علمی و ادبی و بالابردنِ کیفیت کار، عنایت بیشتری خواهند داشت.

جایزۀ کتاب سال عاشورا اگر موفق شود که نظرِ مراکز علمی، پژوهشی و مجامع ادبی و هنری و محافلِ رسانه‌ای را به اهمیت و تأثیرگذاری کتاب‌های عاشورایی جلب کند و به‌تدریج دارای چنان اعتباری شود که به کانونِ مباحثِ دقیق و تحلیل‌های ژرف‌اندیشانه در حوزۀ کتاب عاشورایی بدل شود، یکی از آرزوهای دیرینِ دوستدارانِ کتاب و فرهنگِ عاشورایی را محقق خواهد کرد. 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما