تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۵۵
۰
کد مطلب : ۲۶۷۷۹

غیبت محمد(ص) در فیلم محمد رسول‌الله(ص)

غیبت محمد(ص) در فیلم محمد رسول‌الله(ص)
۱۴۳۶ سال قمری پیش، محمدبن عبدالله(ص) هجرتی را آغاز کرد که تمدن‌ساز شد. در طول سالیان سال پس از بعثت پیامبر اسلام، شخصیت محمد مصطفی(ص) محور مدح‌ها، توصیفات و تاملات نظری فلاسفه، عرفا، شاعران، مفسران ومورخان اسلامی بوده است. در این میان مجیدمجیدی تلاشی غیرتاریخی برای روایت یک رویداد تاریخی داشته است.

تصویری لطیف از یک پیامبر اسلام
تاکنون روایات متعدد و متفاوتی از اسلام شنیده‌ایم، اما آنچه در روزگار ما از اسلام برجسته می‌‍شود و دستمایه‌ای برای اسلام‌هراسی شده است، خشونت است. واقعیت اسلام نشان می‌دهد که این دین، دین زندگی است و برای صلح و جنگ، کفر و ایمان و ... احکام زیادی دارد، از این‌رو عده‌ای کوشش می‌کنند، وجهی از اسلام را پررنگ کرده و بخش‌های دیگر را مسکوت بگذارند.
فیلم‌ محمد(ص) تاکید خود را بر دوران کودکی پیامبر اسلام گذاشته است و دوران کودکی معمولا دوران لطافت است. از سویی دیگر دوران کودکی در هر انسانی نقشی مهم در حیات بزرگسالی دارد. آنچه از تاریخ اسلام بیشتر برجسته شده بود، دوران پیامبری و رسالت بود که البته اهمیت بیشتری دارد، اما کودکی یک رسول که به نوعی مقدمه و زمینه جوانی و پختگی وی است کمتر دیده شده بود.
نگاه به کودکی پیامبر بی‌شک نگاه به دورانی است که پیامبر عزیز و محترم بوده است. عشق به پیامبر، نه به نسل مخاطب وحی در جزیرة العرب که به مهم‌ترین خانواده این شبه جزیره و به پیش از وحی باز می‌گردد. حکایت مادرانه‌ای که در بخشی از فیلم جریان دارد و رابطه پیامبر با دایه و مادر گرامی‌اش، عشقی بی‌‍نهایت را نشان می‌دهد که پیامبر کسب کرده و برانگیخته است.
روایت دوران آغازین زندگی پیامبر از سویی دیگر بهانه‌ای است برای بیان جزییات تاریخی و روایاتی از سرشت زندگی جاهلانه. این روایت نوعی تضاد را در خود نشان می‌دهد و البته این تضاد به صورت آگاهانه بعد از رسالت جدی می‌شود. در یک سو شخصیت‌های جاهلانه و رفتار جاهلانه دوران کودکی پیامبر و در سویی دیگر لطف و نگاه لطیف محمد(ص) به پدیده‌ها فیلم را راوی یک جدال دائم تاریخی میان خیر و شر می‌کند. پیامبر با نحوه تربیت و حضورش، نوعی نقد بر جامعه پیرامون خویش است، نقدی که در دوران رسالت شکلی برجسته می‌یابد.
در همین دوران است که نگاه پیامبر کودک با نگاه ادیان ابراهیمی پیوند می‌خورد. تداوم پیامبری در سنت ابراهیمی از زندگی عبدالمطلب آشکار می‌شود: روشنگری در میان تاریک‌اندیشان. روایت عبدالمطلب به این حقیقت تاریخی اشاره دارد که برخی از معاصران پیامبر(ص) به دین حنیف اعتقاد داشته‌اند.
آغاز فیلم همراه با انعکاس دو نقش برجسته در تاریخ اسلام، عبدالمطلب و ابوطالب است. علی‌رغم مناقشه‌ای که می‌توان بر روی مسلمان شدن عموی پیامبر کرد، تاکنون روایتی سینمایی در این سطح از این دو بزرگوار و نقش ایشان در شکل‌گیری شخصیت پیامبر نشده بود.

نگاه غیرتاریخی به واقعه‌ای تاریخی
تاریخ اسلام تنها تاریخ اسلام نیست، بلکه عنوان یک رشته و تخصص علمی نیز هست. وقتی از تاریخ اسلام به عنوان یک علم، سخن به میان می‌آید، مانند هر علم به جزییات و تخصص‌های زیادی اشاره‌ می‌رود. مجید مجیدی در ابتدای فیلم، از ساخته شدن این فیلم بر اساس اسناد مسلم تاریخی گفته است، اما این فیلم به چه میزانی تاریخی است؟
ابتدای فیلم پس از آنکه عنوان می‌شود اثر بر اساس روایت‌های مسلم تاریخی ساخته شده است، تاریخ دهم بعثت و شعب ابی‌‍طالب ذکر می‌شود، جایی که مسلمانان و بنی‌هاشم در محاصره قبایل مکه قرار گرفته‌اند. این برای اولین و آخرین بار است که صحنه‌ای از فیلم تاریخ‌مند می‌شود و به غیر از این صحنه، بقیه فیلم در «بی‌تاریخی» روایت می‌شود. این بی‌تاریخی نه تنها به لحاظ گزارش تاریخی، بلکه به معنای تخیلی بودن نیز هست.
در تنها صحنه «تاریخ‌دار» این فیلم، ناامیدی آرام آرام به ابوطالب روی می‌آورد، اما یادآوری خاطرات کودکی پیامبر اسلام(ص) به وی امیدی دوباره می‌‍دهد و در پایان فیلم شاهد شکسته‌شدن محاصره اقتصادی مسلمانان هستیم که به واسطه معجزه موریانه رخ داده است.
بی‌شک بحث امید جایگاه مهمی در تاریخ بشر داشته است و نوعی امید به پیروزی همواره مسلمانان را به پیش می‌برده است. شاید مجید مجیدی خواسته است منشا تاریخی این امید را نشان می‌دهد. ادامه فیلم اما خبر از عللی برای پشت‌گرم شدن عموی پیامبر می‌دهد که وجود تاریخی نداشته‌اند و یا وجودشان مستند به روایات بسیار ضعیف تاریخی است.
معلوم نیست داستان زندگی پیامبر بر اساس کدام روایات مسلم تاریخی ساخته شده است؟ هرچند بخش‌هایی کوچک از این روایت از تاریخ بهر‌ه‌برده‌اند. با تولد پیامبر دیوارهای طاق کسری ترک برداشت و آتش هزاران ساله آتکشده آذرگشنسب خاموش شد، این رویدادهای تاریخی همواره توسط مسلمانان نقل شده‌اند و به نوعی از مشهورات تاریخ اسلام به حساب می‌آیند و البته مجید مجیدی آنها‌ را احتمالا تاریخی ندانسته است. اما تولد پیامبر(ص) همراه با نوعی باران شهاب‌ها همراه است و همین‌جا داستان رویت این ستاره‌باران معجزه‌آسا توسط ساموئل به میان می‌آید که یهودی‌ای است در پی قتل پیامبر اسلام.
اگر چه کوشش کارگردان برای آشتی ادیان ستودنی است، اما تصویری که وی از یهودیان به دست می‌دهد، کاملا غرض‌ورزانه است. عزم قتل پیامبر در دوران کودکی توسط یک یهودی، دستمایه‌ بخش اعظمی از فیلم است و البته این بهانه، مستند مسلم تاریخی ندارد. اولیای پیامبر اسلام تمام تلاششان این بوده است که پیامبر را از جامعه عرب دور نگاه دارند تا او سالم بماند. در حالی که طبق اسناد مسلم تاریخی، فرستادن پیامبر اسلام به بادیه به منظور آشنایی با روحیه آزاد اعراب و آموختن فصاحت و بلاغت بوده است. در ادامه دوران زندگی پیامبر نیز وی در پیوندی ارگانیک با جامعه خود به اصلاح و جوانمردی پرداخته است.
تفاوت پیامبر اسلام(ص) با دیگر پیامبران را در معجزه ایشان دانسته‌اند، به این معنا که اگر معجزه حضرت موسی(ع) چیزی فراتر از سحر دوره خود و معجزه حضرت عیسی(ع) برتر از توان طبی زمانه خویش بود که هر دو دسته معجزات حسیاسیت مردمان زمانه خود را بر می‌انگیخت، معجزه پیامبر اسلام(ص) فراتر از اشعار و فرهنگ عربستان جاهلی بود. قرآن کریم را معجزه مهم و اصلی پیامبر اسلام می‌دانیم، روایت دوران کودکی پیامبر اما روایت معجزات پیامبران پیشین هم هست.
در صورت فرض صحت معجزاتی که به دوران کودکی پیامبر نسبت داده می‌شود، معلوم نیست بازیگر محوری فیلم محمد(ص) دقیقا چه سنی دارد. کارگردان به نوعی وانمود کرده است که پیامبر(ص) پیش از دریافت وحی نیز از گفتار وحیانی و معجزات عدیده بهره‌مند بوده است، در حالی که قرآن در آیات متعددی مانند آیه «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ...: بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مى‏‌شود که خداى شما خدایى یگانه است...». (کهف، ۱۱۰) به وجه بشر بودن پیامبر تاکید دارد.
اگر فردی نداند که پیامبر در سن ۴۰ سالگی به پیامبری رسیده است، با این فیلم گمان خواهد برد که چنین فردی از کودکی پیامبر بوده است. فیلم با نگاهی غیر تاریخی پیش می‌رود، از این رو کودکی حضرت محمد(ص) که فیلم درباره‌ اوست، غیر از کودکی واقعی پیامبر است و به عبارت دیگر می‌توان گفت شخصیت اول فیلم چنان‌چه در تاریخ واقعا بوده در فیلم غایب است.

غیبت محمد(ص) در فیلم محمد رسول‌الله
فیلم محمد رسول‌الله(ص) روایت کودکی پیامبری است که چنین کودکی نداشته است. فیلم‌نامه فیلم در خصوص پیامبر بیش از استفاده از روایات مسلم تاریخی از تخیل کارگردان بهره‌ جسته است. غیبت پیامبر تاریخی در فیلمی که درباره او ساخته شده است به این سبب است که عنصر تاریخ در این فیلم نادیده شده است.
بیان شاعرانه از زندگی پیامبر و قلب‌‎های مکرر تاریخ باعث شده است تا فیلم به روایتی در بی‌زمان و بی‌مکان تبدیل شود. در کودکی پیامبر اثری از بازی‌های کودکانه نیست و یک کودک مانند پیامبر به درمان دیگران و کارهای محیرالعقول می‌پردازد. این عنصر باعث شده است تا نکات قوت فیلم نیز تضعیف شود. اگر چه کوشش فیلم در نشان دادن قرابت‌های ادیان ابراهیمی است، دین یهود تصویری الهی ندارد.
غیرتاریخی بودن فیلم را در فرازهایی می‌توان دید که روایت مسلم تاریخی غیر قابل انکار است، اگر پیامبر می‌تواند دایه خود و ساموئل را با معجزه از مرگ نجات دهد، یا چشمه خشکیده را جوشان کند، یا طعام یک قوم را از دریا دریافت دارد در مقابل مرگ مادر، پدر بزرگ و جهالت قوم خود ناتوان است. به نظر می‌رسد با لحاظ جزییات تاریخی و پرهیز از اغراق در روایت‌های نامسلم تاریخی، فیلم محمد رسول‌الله می‌توانست داستان امانت‌داری از پیامبر مکرم اسلام باشد.
مرجع : ایکنا
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما