تاریخ انتشار
شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۰۴
۰
کد مطلب : ۱۷۹۶۸

نهاد هیئت: یک بررسی انتقادی

مرتضی وافی
نهاد هیئت: یک بررسی انتقادی
عنوان بحث نهاد هیئت و یک بررسی انتقادی از آن است، این مطلب مستلزم آن است که نگاه خود را به سطحی ورای ظاهر نهاد هیئت منعطف کنیم و ساختارهایی را بجوییم که هیئات تحت قواعد آنها حرکت میکنند.

با چند سوال شروع می کنم: آیا هیئت صرفا خود یک اتفاق است یا می تواند و باید یک اتفاق دیگر هم ایجاد کند؟ آیا عناصر کارکردی هیئات مانند سخنران، مداح، و مستمع، هدف و اصل هستند یا راهی برای رسیدن مشارکت کنندگان در این اتفاق به قله ای دیگر؟ به عبارت دیگر، آیا هیئت طریقیت دارد یا خود موضوع قابل توجه است؟

هیئت ها برای احیا و نیروبخشی به انسان ها شکل گرفته اند یا خواب کردن و رضایتمندی از وضعیت موجود؟

هیئت ها در گذشته، علاوه بر کارکرد معنوی و استعلایی، و کارکرد روایی و تربیتی، کارکرد اقتصادی-اجتماعی نیز در جهت رفع نابرابری ها داشتند.

در جامعه امروز ایران، دغدغه های اجتماعی و توجه به ناهنجاری های فرهنگی جای خود را به دعواهای سطحی، جناحی و گاه انتخاباتی داده است. این انتقاد نه تنها به عناصر تاثیرگذار در هیئات مانند مداحان، که به برخی از روحانیون نیز وارد آمده است.

بلندترین صدا در این میان از آن محمدرضا حکیمی است که نسبت به کم توجهی برخی روحانیون به نابرابری های اجتماعی و مشغولیتشان در دعواهای سیاسی شکوه می کند.

از سوی دیگر می توان گفت که اکنون نوعی از بت ‌وارگی در المان ها و عناصر هیئتی به وجود آمده است. هیئت ها، منبری ها، و مداحان عناصری هستند که به دست همین مردم و مستعمان و برای برآورده کردن هدفی معین ساخته و پرداخته شده اند.

اما اتفاق رقم خورده این است که مردم اکنون نسبت به آنها از خود بیگانه شده و آنها برایشان حالت بت واره پیدا کرده اند. این پدیده را با ارادت مردم به امام حسین (علیه السلام) و دستگاه معنوی-معرفتی وی نباید خلط کرد.

ماجرای غالیان و تندی ائمه و خطاب لعن و نفرین به آنان حاکی از اهمیت این موضوع و انحراف صورت گرفته است. نمونه هایی از این بت وارگی را در بوسیدن دست مداحان گاه کم سن و سال توسط مخاطبانشان بدون آنکه امتناعی صورت بگیرد می توان دید. یکی از مداحان پرسابقه در پاسخ به اینکه چرا در میان سخنان خود ناسزا گفته، عنوان کرده بود: «اگر چنین نمی کردم مردم منبر مرا می پرستیدند (!)».

در عین حال، نرخ روافزون پاکت های مداحی و منبری، به سهم خود در حال دامن زدن به افزایش فاصله طبقاتی و نابرابری اجتماعی است. این امر خود ارتزاق اقتصادی از پیشه ای تحت عنوان مداحی را به یک ضابطه و قرارداد اجتماعی و نه یک استثنا (صله در زمان ائمه) تبدیل کرده است.‌

آسیب های ذکر شده، نه تنها به فروکاست معنوی هیئات دامن زده است، بلکه هرگونه رویکرد انتقادی نسبت به وضعیت این نهاد را نیز با برچسب «درافتادن با دستگاه امام حسین» طرد می کند. با این همه، قصد ما از نقدهای پیش رو زمینه سازی برای ترمیم و ارتقای کارکردی یک نهاد دینی دیرپا به نام هیئت است که قطعا دغدغه همه دین داران است.

در آن موقع که مارکس در مقابل مسیحیت موجود زمان خود، دین را افیون توده ها لقب داد، دقیقا وضعیتی از دین را ترسیم کرد که به جای ایجاد شور و نیروی لازم برای تغییر جهت رفع نابرابری ها و نقایص اجتماعی، بیشتر به تثبیت وضعیت موجود خدمت می کرد.

این نکته که هیئتی ها از طریق و از درون هیئت ضربه می خورند، اصل قابل توجهی است. مانند آنکه در حال حاضر برخی جامعه شناسان معتقدند فوتبال در جوامع امروزی به افیون توده ها تبدیل شده است، چرا که آنها را با تخلیه ی متمرکز شور و هیجان و مشغولیت فکری کاذب، از اندیشه و فعالیت پیرامون مسائل مهم و بنیادین باز می دارد.
از این منظر کارکرد اصلی هیئات یعنی تربیت انسان تراز انقلاب اسلامی در چنین فضایی امری ناشدنی و بعید می نماید.

در وضعیت کنونی، سفره ای که در هیئات جریان اصلی برای ارتزاق روحی و معنوی مستمعان گسترده شده، هرگز زمینه ای برای نیل به کارکردهای فوق و تربیت انسان هایی فعال و کنشگر در حوزه های تاثیرگذار اجتماعی و فرهنگی ایجاد نخواهد کرد. در همین راستا به برخی موارد اشاره می شود که زمینه ساز کژکارکردها در هیئات امروز ایران شده اند:


۱. انقیاد نهاد هیئت به مناسبات اقتصاد سرمایه داری:

الف. رقابتی شدن: جنس تبلیغات، اطلاع رسانی، میزان پاکت های مداحان و منبری ها، سبقت در حضور در فضای رسانه ای و... از نشانه های رقابتی شدن هیئات است که زداینده روح خدمت، اخلاص و تواضع در یک نهاد دینی است.

ب. نمایشی شدن: خالی شدن ظواهر هیئات از محتوا و اصالت دال ها در مقایسه با مدلول ها، تا آنجا که مشارکت کنندگان صرفا با نمایش ها مشغول می شوند. در این وضعیت ما با تراکم دال های پر زرق و پرق و پر سروصدا روبرو هستیم، بی آنکه الزاما کنشگران به مدلولی متعالی دلالت شوند.

ج. کالایی شدن و صنعتی شدن: جلب توجه مردم با ارضای خواست‌ های نه الزاما منطقی توده ای، مانند همان فرایندی که در ارتباط با تولید، بازاریابی، و فروش یک کالای اقتصادی طی می شود. در نتیجه ی این مسئله، شهرت مداحان وجهه ای همچون پدیده های سلبریتی در عالم سیاست، ورزش، و سرگرمی پیدا کرده است.

د. مصرفی شدن: تنوع و ترویج مصرف گرایی در فرم و محتوا از جمله مواردی است که در برنامه های مداحان مانند ریتم، سبک،‌ لحن، و نیز شعر می توان مشاهده کرد. این مسئله به ایجاد نوعی عطش و نیاز کاذب در مخاطبان برای نو به نو شدن بی وقفه در فرم و محتوای مداحی منتهی شده است.

۲. پیدایش قشربندی یا نوعی از فاصله طبقاتی در نقش های هیئتی:
وضعیت کنونی هیئات در مقایسه با ساختارهای هیئت در دهه های گذشته، شکل متفاوتی از فاصله و روابط بین نقش های هیئتی و پذیرندگان این نقش ها را تجربه می کند.

مسئله ای که در گذشته با شعار «کس نمی داند در این بحر عمیق / سنگریزه قرب دارد یا عقیق» شکلی از برابری جایگاه عناصر مختلف هیئت مانند مستمعان، خادمان، مداح، و گردانندگان هیئت را متبلور می کرد. پیدایی قشربندی حتی در نوع آرایش هیئت و چینش مخاطب و مداح نیز خود را نشان می دهد.

به عنوان مثال، آیا تا به حال به این اندیشیده ایم که چرا یک مداح از درب خاص و مستمع از درب دیگری وارد مجلس می شوند؟ آیا این مسئله خود شبیه سازی وضعیتی نیست که خوانندگان موسیقی پاپ در کنسرت ها تجربه می کنند؟ مستمعان عموما با یک نوع غذای عمومی و مداحان در جای دیگر، با نوع دیگری از غذا پذیرایی می شوند. وجود افرادی به عنوان همراه، با کارکردهایی همچون عباکش، عصاکش، و کفش کش نیز چنین مسئله ای را تحکیم می کند.

۳. ایجاد رابطه ی مرکز- پیرامون بین هیئات:
در سال های اخیر با گسترش امکانات رسانه ای و نیز انحصاری که تلویزیون برای برخی محافل و چهره های خاص ایجاد کرده است،‌ نوعی تحمیل سلیقه ی فرهنگی هیئات مرکز و مداحان مرکز بر هیئت ها و مداحان پیرامون، چه در شهر تهران و چه در شهرستان های دیگر به چشم می خورد. این مسئله با ایجاد همرنگی و هم رأیی، و یکسانی و یکپارچگی در سبک و محتوا، نه تنها سرکوب کننده ی خلاقیت های مفید است، بلکه در ضمن به تخریب و حذف سنت های محلی و بومی هم منجر شده است.

۴. فاصله گرفتن از سنت های بنیادین:
اخلاص، وقار و ادب، صراحت، و سادگی از جمله پایه های اصیل نهاد هیئت به ویژه در هیئت های پهلوانی و سنتی بوده است؛ مواردی که در حال حاضر با گرایش به سمت حرفه ای شدن مستمعان و مداحان رو به فراموشی و افول است. فارغ از رواج برخی سبک های اجرایی مبتذل، گسترش شعر آیینی بدون توجه به کارکرد آن در فضای هیئات و مناسبت با مخاطبان هیئتی، در قالب اشعار فولکلور، کنایی، رمزآمیز، اغراق آمیز، و... نوعی از پیچیدگی و دوری از صراحت و صداقت را در اخلاق مستمعان شکل می دهد. سادگی در فضاسازی و آرایه های بصری هیئات سنتی جای خود را به تجملات و تشریفات بیهوده و پرهزینه داده است. صحنه آرایی های پر خرج، دکورهای آن چنانی، و سیستم های نور و صوت میلیونی،‌ نمونه هایی از این عارضه است.

این بحث در  کمسیون تخصصی کارگروه هیات قرارگاه خاتم در جمع مدیران برگزیده هیئات سراسر کشور ارائه شده است.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما