تاریخ انتشار
يکشنبه ۴ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۰۹
۰
کد مطلب : ۱۴۳۴۲

«چراغی را که ایزد برفروزد ...»

دکتر علی اوسط خانجانی
«چراغی را که ایزد برفروزد ...»
فرهنگ-اندیشه: به کمک براهین قطعی عقلی در جای خود اثبات شده است که جهان مبدأیی واحد و واجب‌الوجود دارد و نیز در جای خود اثبات شده است که همان مبدأ واجب به اقتضای صفات کمال، جهان را هدفمند آفریده و در چارچوب نظام علی و براساس توحید ربوبی به سوی مقصد غایی سیر می‌دهد.

از این فرآیند و سیر در ادبیات دینی به هدایت، تعبیر می‌شود که در دو نوع تکوینی و تشریعی تحقق می‌یابد براساس نظام هدایت تشریعی که منحصراً مختص انسان است(۱) همه پیامبران و تمامی کتب آسمانی در چارچوب یک برنامه قرار دارند به‌گونه‌ای که در این‌باره می‌توان، گفت؛ ادیان آسمان وحدت ذاتی و تنوع تاریخی دارند. وحدت ذاتی ادیان آسمانی حاصل وحدت مبدأ فاعلی، یعنی خداوند و تنوع تاریخی آن نتیجه تنوع و تفاوت زمانی، ربی و معرفتی مبدأ قابلی آن، یعنی «انسان» است؛ بنابراین همه ادیان آسمانی و همه متدینان در یک سامانه تدبیری قرار دارند، به همین دلیل در قرآن کریم واژه دین تنها به صیغه مفرد آمده است «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ » (آیه ۱۹ سوره آل عمران)؛ زیرا که «دین» در تمامی مراحل ارسال و انزال، اسلام بوده و همه متدینان نیز «مسلم» قلمداد می‌شوند و کریمه «سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمینَ مِن قَبْلُ» (آیه ۷۸ سوره حج) به‌گونه‌ای بر این امر دلالت دارد.

علاوه بر این با کاوش در آموزه‌های قرآن کریم برای هر پژوهشگر واقع‌بین و حق‌گرا روشن می‌شود که اولاً: ایمان به قرآن و پیامبر اسلام مستلزم و مشروط به ایمان به همه پیامبران و همه کتب آسمانی است و کریمه «قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَینَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَقَ وَیعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِی مُوسَى وَعِیسَى وَمَا أُوتِی النَّبِیونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» (آیه ۱۳۶ سوره بقره) و آیات ۲۸۵ بقره و ۸۴ آل‌عمران و کریمه «والَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَ›ِ هُمْ یوقِنُونَ» (آیه ۴ سوره بقره) و آیاتی با این مضمون گویای این حقیقت است.

ثانیاً: قرآن کریم در بسیاری از سور و آیات در قالب قصه از دعوت پیامبران و مواضع آنان در مواجهه با موافقان و مخالفان یاد می‌کند. نام مبارک برخی از پیامبران عناوین سوره‌های قرآن کریم است و رخدادهای درس‌آموز زندگی آنان با پردازشی حکیمانه به تصویر کشیده شده است. فراوانی کاربرد آن رخدادها درباره حضرت موسی‌(ع) چنان است که گفته‌اند قرآن کریم را می‌توان «موسی‌نامه» نام نهاد.

ثالثاً: آخرین کتاب آسمان با کنار زدن و ابطال آراء ناصواب و خرافی و بی‌پایه از حریم پیامبران و کسانی که به‌گونه‌ای در امر نبوت سهیم بوده‌اند و تخریب شخصیت آنها به جریان نبوت لطمه می‌زند؛ به بهترین وجه دفاع می‌کند. نمونه بارز این دفاع قرآن درباره بانوی پاکی‌ها مریم، مادر عیسی مسیح‌(ع) است.

رابعاً: در قرآن کریم همانطور که آخرین کتاب آسمان به عنوان هدایت‌گر مردم «هدی‌للناس» قلمداد شده است از تورات و انجیل نیز با همین وصف (با قید گذشته) یاد شده است. کریمه «نَزَّلَ عَلَیكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَینَ یدَیهِ وَأَنزَلَ التَّوْرَا›َ وَالإِنجِیلَ مِن قَبْلُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ ...» (آیه ۳ و ۴ سوره آل‌عمران) بر این مطلب دلالت دارد. نکته قابل توجه آن است که در صدر آیه یاد شده آخرین کتاب آسمان یعنی قرآن کریم در مقام تصدیق دیگر کتب آسمانی است که در دسترس قرار دارند.

خامساً: از برخی از آیات قرآن کریم استفاده می‌شود که در اندیشه اسلامی نوعی تکثر درون‌دینی (در حوزه رفتار شخصی) پذیرفته شده است؛ زیرا براساس آنچه پیش‌تر گفته شد همه ادیان آسمانی در یک سامانه تدبیری قرار دارند و مدعی نجات و سعادت پیروان خود هستند و آیه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُونَ» (آیه ۶۲ سوره بقره) گویای همین حقیقت است.

سادساً: یکی از قواعد ثابت در فرآیند نوبت‌ها و بعثت‌ها تبشیر پیامبر پسین به وسیله پیامبر پیشین و تأیید و تصدیق پیامبر پیشین به وسیله پیامبر پسین بوده است. به همین دلیل قرآن کریم در عین حال که پیامبران پیشین و کتب آسمانی آنها را تصدیق می‌کند و ایمان بدان‌ها را از جمله شروط ایمان مؤمنان به اسلام قلمداد می‌کند در فرآیند دعوت اهل کتاب به اسلام به تبشیر تورات و انجیل درباره آخرین پیامبر (محمد‌(ص)) به عنوان یک روش در فراخوانی آنان به اسلام، تأکید و تکیه می‌کند.

آیه «وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیمَ یا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَینَ یدَی مِنَ التَّوْرَا›ِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ» (آیه ۶ سوره الصف) و کریمه «الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الأُمِّی الَّذِی یجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَا›ِ وَالإِنْجِیلِ» (آیه ۱۵۷ سوره اعراف) و آیه «الَّذِینَ آتَینَاهُمُ الْكِتَابَ یعْرِفُونَهُ كَمَا یعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ» (آیه ۱۴۶ سوره بقره) و آیه ۲۰ سوره انعام گواه این مطلب است. همچنین موارد بشارت تورات و انجیل درباره پیامبر اسلام را به صورت غیرصریح می‌توان در جای‌جای عَهْدین به ویژه در تورات، سفر تکوین فصل ۱۷، سفر پیدایش باب ۴۹ و نیز انجیل یوحنا باب ۱۴، ۱۵ و ۱۶ مورد مطالعه قرار داد.

از آنچه گفته شد منطقاً نتایج زیر به دست می‌آید:
۱. مقدس شمردن کتب آسمان و احترام به پیامبران الهی وظیفه دینی همه متدینان به ادیان آسمانی است به‌گونه‌ای که می‌توان گفت؛ یکی از شناسه‌های پایبندی هر مسلمان، مسیحی و یهودی به آموزه‌های دینی تکریم و تقدس همه پیامبران و کتب آسمانی است.

۲. اهانت و بی‌احترامی به یک کتاب آسمانی یا به یک پیامبر در حقیقت اهانت به همه پیامبران و کتب آسمانی است.

۳. براساس تجربه تاریخی، اهانت و بی‌احترامی به هر کتاب آسمانی و هر پیامبر پیش از آنکه یک رفتار ایدئولوژیک و متعصبانه تلقی شود؛ یک رفتار غیرعاقلانه و عمدتاً سیاسی است که با یک اطاق فرمان دقیق و دارای برنامه، رهبری می‌شود؛ زیرا قدرت‌های بزرگ که منطقی جز استکبار و سلطه‌گری ندارند هیچ‌گاه همزیستی مسالمت‌آمیز متدینان به ادیان آسمانی را برنخواهند تابید. آنان از طریق کارشناسان خود با «مطالعات بین ادیانی» دریافته‌اند که همه ادیان آسمانی خاستگاه و هدف واحدی دارند؛ بنابراین اتحاد و همگرایی پیروان ادیان در نهایت به ضرر آنان در تداوم قدرت و سلطه تمام خواهد شد؛ زیرا مبارزه با ستم و بی‌عدالتی از جمله اصول مشترک ادیان آسمانی است؛ به همین دلیل تلاش می‌کنند تا با ایجاد تفرقه میان پیروان ادیان و مذاهب از قدرت آنان کاسته و سلطه خود را دوام و قوام بخشند جنگ‌های صلیبی که نزدیک به ۲۰۰ سال به طول انجامید و خسارت‌های جبران‌ناپذیر انسانی و غیره به دنبال داشت نمونه‌ای از این رفتارهای سازمان‌یافته و هدف‌دار مستکبران در کاهش قدرت «دین» است.

در پایان، یادآوری دو نکته ضروری است:
۱. قرآن کریم صورت کتبی کلام الهی است و خداوند مصونیت آن را تا ابد تضمین کرده است و کریمه «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (آیه ۹ سوره حجر) بر این مطلب دلالت دارد. خدای قرآن همانگونه که کعبه را در برابر هجوم سپاه ابرهه حفظ و مهاجمان را به سرنوشتی ذلت‌بار دچار کرد و مایه عبرت قرار داد یقیناً به مصداق «وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ» (آیه ۸ سوره الصف) نخواهد گذاشت این چراغ برافروخته و عالم‌افروز با تلاش‌های مذبوحانه و بی‌سرانجام عده‌ای نادان و بی‌منطق مزدور به خاموشی گراید.

۲. قرآن کریم که ظهور و تجلی لفظی علم الهی است به دلیل ماهیت وحیانی و برخورداری از منطقی علمی، محتوایی حیات‌بخش و آموزه‌هایی ابطال‌ناپذیر بیرون از فضای ایدئولوژیک نیز بر افکار و اندیشه‌های محققان و صاحب‌نظران غیرملتزم به اسلام تأثیر شگرف خود را بر جای گذاشت و سرّ دلبری‌اش از زبان آنان بر صفحات آثارشان آشکار شد. اعترافات جذاب و شنیدنی برخی از آنان مانند؛ لئون تولستوی، ژول لابوم، ویل دورانت، گوستاو لبون، آلبرت انیشتین، توماس کارلایل، ناپلئون بناپارت و شبلی شمیل نمونه‌هایی از مواضع بی‌طرفانه آنان در مورد این کتاب آسمانی است که جایی برای تردید و شک باقی نمی‌گذارد.

۳. پیروان مسیحی و یهودی در همه جای جهان بدانند که مسلمانان براساس آنچه پیش‌تر گفته شد، اعتقاد به پیامبران و کتب آسمانی را از لوازم ایمان به آخرین پیامبر (محمد (ص)) دانسته هیچ‌گاه به ساحت قدسی پیامبران (موسی، عیسی، نوح، ابراهیم و دیگر پیامبران(ع)) و کتاب‌های آسمانی آنان اهانت نخواهند کرد؛ بلکه در چنین مواقعی به عنوان یک تکلیف و واجب عینی از حریم پیامبران و کتب آسمانی دفاع خواهند کرد.

پی‌نوشت‌ها
۱. البته جن نیز به نحوی دهمین مقوله قرار دارد.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما