تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۵۵
۰
کد مطلب : ۳۶۳۹۹

نشست «نقد و بررسی کتاب تولدی دوباره» برگزار شد

نشست «نقد و بررسی کتاب تولدی دوباره» برگزار شد
به گزارش خبرنگار اندیشکده هیأت، نشست «نقد و بررسی کتاب تولدی دوباره؛ تأملی جامعه شناختی در باب اعتکاف» نوشته ریحانه صارمی با حضور مؤلف، دکتر محمدرضا پویافر، دکتر محسن امین و دکتر جبار رحمانی 29 دی ماه در اندیشکده هیأت سازمان هیأتها و تشکلهای دینی سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.

هسته مرکزی اعتکاف، توبه است

در ابتدای این نشست دکتر پویافر به ارائه سخن پرداخت و گفت: حس می کنم(نه لزوما ارادی، اما به صورت ناخودآگاه) این کار با مفروضی جلو رفته است. به نظرم این اثر بیشتر حول کلیدواژه «توبه» شکل گرفته است. کار کمّی و مقدماتی انجام شده است. قدری مشاهدات میدانی و هم مقداری کار مصاحبه انجام شده است، مثلا نویسنده یک سری پوسترهایی دیدند و تحلیل محتوای آنها را انجام داده است. به خصوص پوسترهایی که پیام و اطلاع رسانی زمان و مکان برنامه اعتکاف را داشته است. در ادامه یک مقداری آن طور که گفته شده حدود ده درصد از مشارکت‌کنندگان جمعیت مورد مطالعه پرسش نامه ای را جواب دادند که برگه سؤالات ضمیمه برگه‌هایی از شناخت کلی وضعیت شرکت کنندگان بوده است، به خصوص تمرکز اصلی این بوده است که انگیزه و علت شرکت در برنامه اعتکاف چه بوده است؟

وی افزود: حضور در میدان و تجربه حضور در اعتکاف به ارزشمندی کار اضافه کرده است، به علاوه مصاحبه هایی که با کمک دیگران انجام شده است. در واقع داده ها، از چهار سنخ گردآوری شده است. پرسش نامه ها پرشده و نتایج اش استخراج و توزیع فراوانی هم در کتاب آورده شده است، در عین حال که درصدهای فراوانی آورده شده است، خیلی فوری نتیجه گیری شده است که ضرورتا ذیل مفهوم «توبه» و مفاهیم وابسته آن است، اما من به عنوان مخاطب وقتی اینها را می خوانم لزوما ممکن است این را درک نکنم آنچه که در این تحقیق به دست آمده، «توبه» است یا چیزی دیگری است. یک نوع جستجوی امر معنوی یا معنا بدون توجه به اینکه بگوئیم لزوما توبه است و یا فقط یک نوع دوری از همه سروصداها و تراکم ازدحام هایی که فرد در زندگی روزمره اش دارد و مسائل مختلفی را از جمع این مباحث می توان استخراج کرد که لزوما این قدر فاصله معنادار با مفهوم توبه و یا بازگشت به این معنا ندارد.

این پژوهشگر جامعه شناسی تصریح کرد: اگر فرض کنیم توبه نوعی دوری از آنچه که فرد، گناه و معصیت تلقی می کند و عقوبتی که متوجه او هست و بازگشت به نقطه ابتدایی و تولد دوباره تعبیر ایشان؛ رستگاری تلاش برای حرکت از نقطه صفر برای تعالی است. این تعریف در ادامه تعریفهای دیگر قرار می گیرد نه لزوما در مقابل هم.

وی در ادامه سخنانش گفت: به نظر می رسد هسته مرکزی اعتکاف، توبه است، تلاش فرد برای اینکه دوباره از نقطه صفر متولد شود. اگر بخواهم با کتاب خودم « سفر به تنهایی؛ روایتی مردم‌نگارانه از تجربه‌ دینی اعتکاف» مقایسه کنم؛ البته از نظر روش فقط متکی بر مشاهدات در میدان و یک نوع تجربه اعتکاف بود و با فاصله 10 ساله از آخرین تجربیاتی که داشتم این کار را تجربه کردم می توانم بگویم از این نظر کار خانم صارمی با عنوان کتاب یعنی «تولدی دوباره» همخوانی دارد که افراد نوعی تولد دوباره را در این مفاهیم جستجو می کنند. من با تمرکز بر اینکه قرار است به نوعی تنهایی عزلتی مراجعه شود، بحثم را آغاز می کنم. لازم به ذکر است که آقای دکتر محدثی در مقدمه ای که بر کتاب سفر به تنهایی نوشته مقاله کاملی در مورد عزلت نوشته اند که بسیار قابل استفاده است.

وی افزود: نگاهی که خودم به موضوع دارم این است که اساسا مسئله تنهایی مسئله جالب توجهی از نظر و وجوه مختلف برای زندگی امروز ماست. از شکل دورتر این معنا شروع می کنم تا به شکل نزدیک آن که موضوع بحث امروز ماست برسم، مثلا در وجه اجتماعی نه لزوما در حوزه امر دینی، اگر نگاه کنید مسئله واقعیت اجتماعی پیرامونی امروز ما را هم به سوی پر رنگ شدن مسئله تنهایی است، نه احساس تنهایی.

تأثیرپذیری از دکتر شریعتی و خانم دکتر سارا شریعتی

دکتر محسن امین هم طی سخنانی گفت: کتاب دارای نثر روانی است که مطالعه و فهم آن را برای مخاطب راحت و آسان می کند. معمولا کتابهایی که به صورت کیفی نوشته می شود طرح پژوهشی روشنی ندارد، ولی کتاب خانم دکتر صارمی طرح پژوهشی روشنی دارد و مشخص است که مسئله نویسنده چه بوده است و از چه روشی خواستند آن را مطالعه کنند. خانم صارمی! صرف نظر از منظری که اتخاذ کردید که محل نقد و اشکال من است، تحلیل قابل قبولی ارائه دادید و در مجموع کار پژوهشی شایسته ای را انجام دادید.

وی افزود: چند مفهوم را به کار بردید؛ یکی از مهمترین این مفاهیم و مفروضات اصلی کتاب نارضایتی به رسمیت شناخته شده بوده است که فرمودید برخی از افرادی که در اعتکاف شرکت می‌کنند نارضایتی دارند، از این نارضایتی به نارضایتی جمعی تعبیر کردید بدون اینکه نشانه و علامتی برای جمعی بودن این حس و وضعیت ارائه کنید. در ادامه هم گفتید این نارضایتی در اعتکاف ذیل عنوان تولدی دیگر و توبه و ... توجیه می شود. در ذیل همین عنوان فرمودید که دین منتقد فرد می‌شود، اگر ما بپذیریم که دین فرد را بر مبنای دستگاه الهیاتی و اصول خودش به نقد می کشد که طبیعی است و بسیاری از دستگاه های الهیاتی چنین کارهایی را انجام می دهند و شاید یکی از وظایف اصلی شان همین امر باشد. جمعی که شما بر روی آن تأکید داشتید اینجا دیده نمی شود، چون معمولا دین افراد را به تنهایی مخاطب خود قرار می دهد.

این پژوهشگر در ادامه سخنانش اظهارکرد: فرض شما این بوده که دین مفهوم یا پدیده اجتماعی است، پس تخاطب آن با افراد هم تخاطب اجتماعی خواهد بود، نه فرد به فرد. به نظرم اینجا تأثیرپذیری شما از خانم دکتر سارا شریعتی یا خود دکتر علی شریعتی را می بینیم، چون دین باید اجتماعی و انقلابی باشد، مآلا تخاطبی هم که دارد با اجتماع است نه با فرد. مفهوم یا عبارت دومی که خانم صارمی استفاده کرد، این است که اعتکاف به مثابه نمودی از احساس گناه دین داران است. بنده هم ذیل روش به این مسأله نقد دارم و هم در طرح مسأله. برداشتم از کتاب شما این است که انگار یک گناه جمعی توسط افرادی که در اعتکاف شرکت می کنند صادر شده است که به واسطه آن باید توبه کنند. اگر گناه جمعی باشد با توبه در مسجد حل نمی شود، چون من چنین برداشتی داشتم که به تعبیر حضرتعالی، اعتکاف از این حیث اجتماعی است که یک دسته از مسلمان ها که احتمالا انقلابی یا حامی انقلاب اسلامی هستند به واسطه مظالمی که به طرق مختلف به مردم رفته است به مراسم اعتکاف پا می گذارند تا از احساس گناهی که دارند توبه کنند.

وی افزود: فکر می کنم خلط بین فرم و محتوایی که خودتان هم راجع به آن صحبت می کنید در کتاب، صورت می گیرد. این مفاهیم دقیق روشن نمی شود که آیا این گناه فردی است. اگر جمعی است بر چه اساسی جمعی است؟ نکته سومی که در طرح مسأله می خواهم به آن اشاره کنم که به نظرم به نوعی با تحلیل‌های شما مرتبط است این است که شما گزارش‌های خیلی توصیفی تاریخی ارائه می کنید اما تحلیل خود را بر تاریخ مبتنی نمی‌کنید، یعنی توضیح می دهید که اعتکاف در صدر اسلام چگونه بوده و چه سیری را طی کرده است و چه افرادی با آن درگیر شدند و چه مساجدی در این زمینه فعال بودند اما اینکه اعتکاف در زمینه ایران پساانقلابی و تاریخ معاصر ایران چه معنایی می تواند داشته باشد و بازتولید این منسک برای ایرانی ها که حکومت اسلامی تشکیل دادند، انقلاب کردند و ... الان هم که دارند به حجاب اعتراض می کنند چه هست را نفرمودید.

توبه و احساس گناه در قشر دین دار

در ادامه برنامه ریحانه صارمی طی سخنانی با بیان اینکه بسیاری از نکات را قبول دارد و در صدد پاسخ به همه انتقادها نیست، گفت: پرسش نامه به این علت توزیع نشده بود که انگیزه معتکفین بررسی شود. پرسش نامه فقط چند سؤال داشت؛ شغل و تحصیلات پدر و مادر و میزان درآمد خانواده برای ما مهم بود. پرسش آخر این بود که در یک عبارت کوتاه کاری که الان دارید انجام می دهید یعنی اعتکاف را توصیف کنید که این پاسخ را در هیچ جا استفاده نکردم. من می توانستم پروپوزال را حتی با ندیدن پوستر و حتی با نگرفتن پرسش نامه بنویسم و روند پژوهش هیچ تغییری نمی کرد.

وی افزود: وقتی با افراد معتکف صحبت می کردم، در مورد احساس گناه و توبه و ... صحبت نکردم، فقط پرسیدم که شما اینچا چه کار می کنید؟ منکر این نیستم که پیش فرض داشتم ما همیشه پیش فرض داریم، احساس گناه و توبه را از مطالعه پوسترها و ... به دست آورده بودم و برای واکاوی و یافتن پاسخ درست به دنبال آن بودم. به نظرم یک جنبه مهم و قابل تأمل در اعتکاف یا پیاده روی اربعین و ... وجه رنج و توبه وار و احساس گناه داشتن است که می تواند غالب نباشد، اما من در جمعیت آماری ام دیدم که این امر خیلی تکرارشونده بود. این موضوع وجود دارد و اتفاقا جدی است و باید روی آن فکر کرد که چرا نمودی از توبه و احساس گناه به هر ترتیب در قشر دین داری که ذیل گفتمان رسمی تعریف می شود می بینیم؟! به نظرم توبه جمعی ای در کار نیست، چون معتکفین بعد از پایان مراسم تصمیم می گیرند که سال بعد در این مراسم شرکت کنند.

دین بدون مناسک معنا ندارد

جبار رحمانی هم در سخنان کوتاهی گفت: اصولا دین بدون مناسک معنا ندارد و دین بدون مناسک نمی تواند وجود داشته باشد، مناسک گرایی در دین یا دین مناسکی مفاهیم و اصطلاحات نادرستی هستند، به نظرم خطای منطقی است اما متأسفانه خیلی متداول است. می گویند دین مناسکی، مگر دین غیر مناسکی داریم. این یک نکته است که در اثر شما مشاهده می شود.

وی افزود: آنچه در کار شما برایم جالب بود این است که آیا شما در تحلیل اعتکاف آن را در زنجیره مناسک مهم شیعی گذاشتید یا نه؟! شما از چیزی با عنوان احساس گناه و توبه حرف می‌زنید. تشیع اصولا مبتنی بر یک مفهوم شادمانه ای نیست از جنس مفهوم رنج است. بخشی از رنج مفهوم گناه است. در هیچ مراسم شیعی نمی بینید که بحث از توبه و گناه نباشد، آنچه در آئین اعتکاف از تجربه این امر آغاز می شود که همه ما گناهکاریم، چون همه ما معصوم نیستیم، پس گناهایی داریم. اسم کتاب شما بسیار دقیق است «تولدی دوباره»؛ آیا احساس گناه از زندگی ما ناشی می شود که به اعتکاف می روم تا آن را برطرف کنم یا احساس گناه از ناخودآگاه شیعی ما تولید می شود، به نظرم با توجه به آنچه شما در این اثر بررسی کردید ترکیبی از این دو است.

رحمانی تصریح کرد: اتفاقی که در ایران افتاده این است که ما با ابداع آئین های جدید مواجه هستیم، اعتکافی که ما داریم اجرا می کنیم اعتکاف شرعی نیست. در شرع، اعتکاف فردی است. تنها باید به خلوت برویم، دستی در آن برده شده و الان به شکل جمعی و رسمی برگزار می شود و محتوای آن سازماندهی شده است، آیا این تحول در کار شما دیده شده است که اعتکاف اولیه با ساختار انفرادی انزواطلبانه به یک ساختار جمعی علنی تبدیل شده است. این تحول تغییری در محتوا و یا اثرگذاری این آئین داشته است یا نه؟ به نظرم مهم است که به آن بپردازیم.
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما