تاریخ انتشار
سه شنبه ۶ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۳۵
۰
کد مطلب : ۳۴۰۸۹
در قالب کتاب «شش گوشه»؛

مراحل نصب ضریح شهدای کربلا مستندنگاری شد

مراحل نصب ضریح شهدای کربلا مستندنگاری شد
شامگاه یکشنبه (چهارم آذر) همزمان با ولادت با سعادت پیامبر اسلام (ص) و امام جعفر صادق (ع) در مراسم رونمایی از ضریح مطهر شهدای کربلا، در قم، از کتاب «شش گوشه» که در واقع مستندنگاری مراحل نصب این ضریح مطهر است، رونمایی شد.
 
این مراسم با حضور آیت الله محمد مومن نماینده مردم قم در مجلس خبرگان رهبری، حجت الاسلام و المسلمین شهرستانی نماینده آیت الله سیستانی در ایران، احمد امیرآبادی فراهانی نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی، نمایندگان بیوت مراجع تقلید، هیئت امنای ساخت ضریح مطهر و جمعی از مسئولین این استان برگزار شد. 
 کتاب شش گوشه که به مستندنگاری مراحل نصب ضریح مطهر پرداخته است، به نویسندگی حامد حجتی و با بازنویسی حمیدرضا آزادگان، توسط انتشارات سوره مهر وابسته به حوزه هنری منتشر شده است.
حامد حجتی برای مستندنگاری این واقعه، بیش از پنجاه روز در کربلای معلا حضور داشته و از نزدیک در مراحل مختلف نصب آن ضریح و رخداد‌های آن بوده و مشاهدات خود را از اصل و حواشی این کار به رشته تحریر درآورده که در این کتاب آمده است.

در این کتاب وقایع نگاری مراحل نصب ضریح مطهر حضرت سیدالشهدا (ع) در کربلای معلا به رشته تحریر درآمده است.

در بخش از این کتاب آمده است:
 
هنوز از بهت اولیه تماس خارج نشده ام؛ اینکه باید راس ساعت 9 شب در محل کارگاه ساخت ضریح حاضر باشم و به سفر بروم.
هنوز دختر کوچکم زینب را سیر ندیده ام .هنوز نتوانسته ام با علی نه ساله ام حرف های پدر و پسری را خوب بزنم. هنوز ....

اما باید به کربلا فکر کنم .به اینکه آنجا چه بنویسم؟ چگونه بنویسم؟ اتفاق نادری در تاریخ شیعه در حال رقم خوردن است: تعویض ضریح امام حسین (ع). اتفاقی که شاید تا قرن ها دیگر تکرار نشود. سرگردانم که چه باید بکنم. البته می دانم کربلا خودش مرکز نزول کلمات است.
سراغ استاد میرباقری را می گیرم؛ موفق به دیدار حضوری نمی شوم، اما تلفنی صدای ایشان را می شنوم. راهنمایی می خواهم و این گونه پاسخ می شنوم:
خدا را شاکر باشید که توفیق عظیمی را برایتان رقم زده است. در سرزمین کربلا خودتان را بسپارید به احساس باطنی تان. کربلا سرزمین احساس است برای ما شیعیان.
 
در پشت جلد کتاب نیز آمده است:

کاش یک چشم بینایی می‏‌دید که به هر قطعه این ضریح نقره‌‏ای زیبا چقدر دل دخیل بسته است.
حاج محمود می‏‌گفت: داخل دفتر کارگاه ضریح نشسته بودیم. پیرزنی آمد و گفت: می‏‌خواهم کمک کنم. وقتی به داخل راهنمایی‌‏اش کردیم از همان بیرون کفش‌‏هایش را درآورد. در و دیوار دفتر را می‌‏بوسید و گریه می‏‌کرد. آمد وسط دفتر دو رکعت نماز خواند.

بعد چهل‏‌وسه‌‏‏هزار تومان درآورد و گفت: این تمام پس‌‏انداز یک‏‌ساله‏ من است؛ تقدیم به امام حسین ... پیرزن گفت: من گونی می‏‌دوزم و بابت هر گونی مبلغ کمی می‏ گیرم. همه دارایی‏‌ام فدای اربابم. حالا اگر این پاره‏‌های دل نیست، پس چیست؟ این رفتار عاشقانه را کجا باید پیدا کنیم؟
 
همچنین در بخش دیگری از  کتاب آمده است:

در این چند هفته به وضوح به من ثابت شده است که شب‌های جمعه در کربلا اتفاقات جدیدی رقم می‌خورد. بار‌ها آشکارا دیده‌ام که حال آدم‌ها فرق می‌کند. بار‌ها دیده‌ام که مثل لحظات قبل از میهمانی همه اهالی خانه، پشت سر هم کار می‌کنند تا همه چیز برای میهمانی شب مهیا باشد. فکر می‌کنم آنقدر که در این چند ساعت پنج‌شنبه کار انجام می‌شود، در طول هفته کاری انجام نمی‌شود. برقکار‌ها آمده‌اند و مشغول شده‌اند. داکت‌کشی و تنظیم برق داخل ضریح در کنار نورپردازی بسیار زیبای محوطه داخل ضریح از مهم‌ترین کار‌های آنهاست. جای گلدان‌ها هم مشخص شده و برای جاگذاری پایه‌های آن در محل مشخص شده بالای سقف، قطعات چوبی مناسبی تهیه شده است که با هدایت استاد مصطفی پایه‌ها به گلدان‌ها پیچ می‌شوند تا در موقعیت مناسب، گلدان‌ها را هم روی سقف جاسازی کنند.

در طول این مدت می‌فهمم لباس نقره‌ای ضریح به این سادگی‌ها نمی‌خواهد آماده شود. الان شاید نزدیک ۱۰ روز است که استاد رضا به صورت مرتب مشغول کار نقره‌هاست تا آن‌ها را به بهترین شکل جاسازی کند. همچنان که کار پیش می‌رود، می‌فهمیم که لایه‌های پنهان کار چقدر جدی‌تر از اصل کارند. ظرافت در همسان‌سازی قوس‌ها، برش مرتب قطعات کنار هم، همخوانی و هارمونی قطعات، همه و همه مطالبی است که شاید لازم باشد ساعت‌ها پای حرف استادان فن بنشینیم و بشنویم. از امروز بیشتر کار در محدوده سقف اتفاق می‌افتد. بعد از نصب سینه کفتری‌ها و روایت‌های مربوط به زیارت ابا عبدالله علیه السلام و شعر سید رضی، حالا نوبت گل و بوته‌های طلایی زیبایی است که بیشتر از قطعات دیگر سقف به چشم می‌آیند.
مرجع : ایبنا
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما