تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۳۴
۰
کد مطلب : ۳۳۶۴۰
در پنجاهمین نشست شاعرانه ادبی-آیینی «ارادت» عنوان شد؛

نقد شعر؛ نوعی هنر است

نقد شعر؛ نوعی هنر است
پنجاهمین نشست انجمن ادبی- آیینی «ارادت» شب گذشته  در محل ساختمان بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع) برگزار شد. این محفل شعرخوانی، متشکل از شاعران برجستۀ  آیینی مشهد است که هر هفته به قرائت اشعار خویش در زمینه‌های مختلف مذهبی و آیینی می‌پردازند.


این نشست با حضور مدیریت معاونت فرهنگی بنیاد بین­المللی امام رضا(ع) و جواد رفاهی مشاور معاونت هنری این بنیاد همچنین کارشناسی ادبی «مهدی آخرتی»_ شاعر و منتقد شعر آیینی_ ، «عباس ساعی» _منتقد و شاعر_ و احمد حیدری (مسئول کانون شعر بسیج هنرمندان) شکل گرفت و طبق روال هر جلسه نیمی از وقت این نشست به شعر خوانی و نقد اشعار توسط متخصصان این حوزه شد.

در ابتدای جلسه پس از اعلام اخبار و اوضاع شعر، «مهدی آخرتی» با شعری برای امیرالمؤمنین به این مطلع:
کامل شد آن روز دین بر روی جهاز شترها/ به خانۀ بخت رفتند بعد از غدیر امت ما

 جلسه را آغاز کرد و سپس حجت­ الاسلام و المسلمین حسین سیدی، شعری در باب واقعۀ جان­سوز کربلا قرائت کرد. در ادامه، در باب «زبان شعر» در جلسه گفت­ و­شنود ادبی انجام شد و «مهدی آخرتی» گفت: «نقد نو» از پنجاه سال پیش به این طرف، شعر را «قضاوت» نکرده و منتقد مانند یک «داور» در کنار اثر ننشسته است، بلکه نقد خود، نوعی هنر است و متنی است که در کنار متن هنری قرار می­گیرد تا مخاطب از تلفیق این دو متن چیزی بیاموزد.
پس از صحبت­ها نوبت به شعرخوانی احمد حیدری رسید تا جلسه را مزین به شعری عاشورایی کند. شاعر بعدی، مسلم موسوی شعری آزاد خواند و مسعود یوسف­پور_ شاعر خوب آیینی خراسان_ نیز شعری محرمی خواند و لحظاتی چند در مورد شعر او دوستان شاعر اشارتی کردند که شعر او را در ادامه می خوانیم:

مستحب بود در شریعتشان 
بین حرفت سر و صدا بکنند 
مستحب بود بین آغوشت
سر شش ماهه را جدا بکنند 
مستحب بود ذبح را این قوم 
با لب تشنه آخرش بکشند 
مستحب بود شیر خوار تورا 
جلوی چشم مادرش بکشند 
مستحب بود چند شعبه ی تیر 
به جگر گوشه ات اصابت کرد 
حرمله موقع زدن تنها
مستحبات را رعایت کرد 
تازه در دین این حرامی ها 
چند تا مستحب دیگر بود 
یکی از مستحب ترین اعمال 
نبش قبر علی اصغر بود





سپس حسین سیدی (شاعر آیینی و مدیر جلسه)، نکته ای در مورد اظهار نظر دوستان در باب شعر تذکر داد. وی خاطر نشان کرد که لزومی ندارد پس از شنیدن یک شعر از بان شاعر، حتما یا در مقام تأیید آن شعر قرار بگیرم یا ردش کنیم؛ وی همچنین نکاتی در باب «نقد سلیقه­ای» و جایگاه متزلزل این نوع نقد در مباحث علمی سخنانی راند. جلسه با شعرخوانی شاعران آیینی ادامه یافت.
در اواخر جلسه عباس ساعی _ استاد و منتقد شعر_، در باب انتخاب فضاها در شعرهایی که برای ائمه اطهار علیهم­ السلام و بزرگان دین گفته می­شود، گفت در شعر آیینی شاعر باید توجه بیشتری به فضاها و کلمات بکند، ای بسا فضا یا کلمه ه­ای که در شعر عادی هیچ مشکلی نداشته باشد، اما در شعر آیینی مخاطب را دچار «کژتابی» کند.
وی افزود: شایسته است شاعر در هنگام سرودن شعر، به محتواهای روز جامعه و معنانی متداول در روزگار هم عنایتی داشته باشد.

شعری از صالح دلیلی یکی دیگر از شاعران خوب خطه ی خراسان را در ادامه می خوانیم:

سلام حضرت خورشيد! عاشقانه بگو
دوباره بر سر ني... سِرّ جاودانه بگو

بگو كه آمده ایم و اسیرِ نان شده ايم
و بی خیال اشارات آسمان شده ايم

بگو كه ملعبه ي دست خاك و آب شديم
فريب خورده ي يك سرزمين سراب شديم

بگو كه لايق و شايسته ي طلب نشديم!
هنوز فارغ از اندیشه های  شب نشديم!

هنوز ما سحر و صبح را نمي فهميم
و حُسن زندگي و قُبح را نمي فهميم

هنوز فكر زمين، پاي بندمان كرده است
دچار خاك، شبيه سهندمان كرده است

بگو؛ دوباره بگو باز از علايقمان
بگو عزيز؛ بگو هرچه هست لايقمان...!

حسين هستي و يك آسمان سحر داري
طراوت از نفس صبح، بيشتر داري 

به شام تيره ي دنيا مدام مي تابي
ستاره داري و خورشيدسان قمر داري

هزار عرش و هزار آسمان، هزار فلك
هزار آينه در ظهر مختصر داري

چه حكمتي است كه بعد از عبور چندين قرن
هنوز نيز به بالاي نيزه سر داري؟!

به گوش مردم دنيا هنوز مي خواني
هنوز بر لب خود آيه ي شكر داري

بگیر دست مرا، دست خالی آمده ام
از این مقوله یقیناً خودت خبر داری!

مرا کشیده به سوی تو مهربانی تو
به دوستان خود از هر نظر، نظر داری

براي مردم دنيا هنوز مي سوزد

دلت، اگرچه از اين قوم، ديده تر داري

تو اصل هر بركت هستي، عده اي اما
شهيد كرده و گفتند كه ضرر داري!

خلاصه؛ قصه ی پر رمز و راز عاشورا
خلاصه گشته به ظهر نماز عاشورا

هنوز نغمه ی الله اکبرت جاری ست
زلالی عطش و روح باورت جاری ست

هنوز صحنه ی قدقامت تو پابرجاست
قیامتی ست که در قامت تو پابرجاست!

طلوع روشن خورشيد را تماشا كن
و هم زمان شب ترديد را تماشا كن !

به دشت كرببلا حس آب را كشتند
يزيديان مثلاً آفتاب را كشتند...!





در ادامۀ جلسه یکی از حضار جلسه در مورد درست استفاده کردن از لفظ­های آیینی در شعر اشاراتی داشت و مهدی آخرتی تصریح کرد، گاهی در شعر، معنای کلمه با معنای انتخابی شاعر پارادوکس دارد. این مورد با آرایۀ «پارادوکس» متفاوت است.
وی ادامه داد: از آنجایی که برخی کلمات، معناهای پیش ­تعیین­ شدۀ قوی دارند، استفاده دیگرگونه از معانی آنان کمی دشوار است.
پنجاهمین نشست شعر آیینی ارادت با یک شعر سبکی برای حضرت امام حسین(ع) و ختم صلواتی به پایان رسید.

و در پایان شعری از حامد فرد که در جلسه قرائت شد را میخوانیم:

اگرچه زندگی ام بی تو سخت می گذرد
ولی خوشم که سیاهیِ بخت می گذرد

درخت مرده برایت شکوفه خواهد داد
که شوق از رگ سخت درخت می گذرد

اگرچه ملک سلیمان برایتان فرش است
ولی نگاه تو از مرز و تخت می گذرد

کسی که کشته ی عشق است فارغ از کفن است
شهید ناز تو از رنگ و رخت می گذرد

به پای عشق تو ققنوس وار خواهم سوخت
میان آتش و خون،گرچه سخت می گذرد

 
مرجع : خبرگزاری رضوی
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما