تاریخ انتشار
دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۵۵
۰
کد مطلب : ۳۰۰۲۴

در تعزیت استاد تعزیه‌پژوه؛ مرحوم جابر عناصری

مسلم نادعلی زاده
در تعزیت استاد تعزیه‌پژوه؛ مرحوم جابر عناصری
وقتی خبر درگذشت استاد جابر عناصری را در یکی از شبکه‌های اجتماعی خواندم، بسیار متأثّر شدم و البتّه هنگامی که مطّلع گردیدم که پیکر آن محقّق فرزانه بنا بر وصیّت ایشان بدون اطّلاع‌رسانی و صرفاً با حضور محدود خانواده و برخی دوستانشان تشییع و به خاک سپرده شده است، افسوس خوردم؛ ولی چندان تعجّب نکردم. نام استاد عناصری برای علاقه‌مندان به فرهنگ عامّه و به خصوص تعزیه‌پژوهان آشنا بود و بدیهی است چنانکه اهل هنر و فرهنگ در جریان خبر درگذشتِ آن مرحوم قرار می‌گرفتند، تجلیلی شایسته و تشییعی باشکوه برگزار می‌شد و رسانه‌های مکتوب و شفاهی نیز بیش از این به انعکاس خبر یادشده و تمجید از آن استاد فقید می‌پرداختند؛ ولی سؤال اینجاست که چرا سهم اندیشمندان و اهل هنر در رسانه‌ها و مجامع این کشور، پس از مرگشان بیشتر از زمان حیاتشان است؟ و چرا قدردانیِ ما از هنرمندان و استادانِ درگذشته بیشتر است تا قدرشناسیِ ما از استادان و هنرمندانِ زنده و در قید حیات؟! و این داستان غم‌انگیز تا کی قرار است ادامه یابد؟

تا آنجا که نگارنده اطّلاع دارد، استاد عناصری در سال‌های اخیر از دو مسئله رنج می‌برد: رنج کوچک‌تر، بی‌مهری‌هایی بود که عدّه‌ای حق‌ناشناس در حقّ ایشان روا می‌داشتند و یکی از آن موارد را صاحب این نوشته از نزدیک شاهد بوده است. امّا رنج بزرگ‌ترِ آن استاد مرحوم از کاسبانی بود که بدون کسب صلاحیّت‌های لازم و بی سیر و سلوک در وادی تحقیق و نظر، به انتشار کتب و نگارش مقالاتی می‌پرداختند تا شهرتی به هم بزنند و با نفوذ و پُرروییِ خویش، اهل نظر را از میدان بیرون کنند؛ به خصوص در موضوع تعزیه‌ی بی‌پناه که استاد عناصری، آن را با گوشت و خون بدنش عجین می‌دید و ورود نااهلان را به عرصۀ پژوهش در این حوزه نمی‌پسندید و کاسبی کردن را بر خلاف مصالح هنر مذهبی و آیینی می‌دانست.

جابر عناصری، از خانوادۀ تعزیه بود و پدرش مرحوم علی عناصری از تعزیه‌خوانان بنام اردبیل به شمار می‌رفت. آن مرحوم مدارج دانشگاهی را طی کرده و عمری را در تحقیق و پژوهش گذرانده بود. آثارش در موضوع فرهنگ عامّه و علی‌الخصوص تعزیه، در خور توجّه است. اطّلاع دارم که برخی پژوهش‌هایش ناتمام مانده و اندوها که دیگر آن استاد دانشمند در میان ما نیست و افسوسا که آن پژوهش‌ها ناتمام خواهد ماند. فقدان امثال استاد عناصری، برای اهل تحقیق محسوس است و محروم شدن جامعۀ علمی از قلم و پژوهش‌های ایشان مایۀ افسوس.

زندگی و مرگ بعضی انسان‌ها در این عالَم تفاوت چندانی ندارد؛ ولی استاد عناصری از گروه دیگر بود. آنان که هر روز، هر ماه و هر سال انتظار می‌رود که یادداشتی، مقاله‌ای و کتابی از آنان انتشار یابد و گرهی گشوده گردد و مطلب مبهمی تبیین شود. اکنون آن استاد محقّق نیز از میان ما رفته و غریبانه تشییع شده و روی در نقاب خاک پوشانده است. آنان نیز که در حیاتش وی را آزردند و یاوه‌سرایی کردند، روزی خواهند رفت و ما نیز طعم مرگ را خواهیم چشید؛ ای کاش دیگران و آیندگان بر نبودنِ ما نیز افسوس خورند و توفیق آن را داشته باشیم که همچون استاد عناصری، خدماتی فرهنگی و مواریثی ارزشمند از خود بر جای بگذاریم. روح استاد، شاد و قرین رحمت حق باد!
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما