تاریخ انتشار
چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۱۲
۰
کد مطلب : ۲۱۹۹۳

«آقاسی» شاعری که روضه را منظوم می‌خواند

«آقاسی» شاعری که روضه را منظوم می‌خواند
نشست دوباره خوانی اشعار عاشورایی مرحوم محمدرضا آقاسی با حضور مصطفی محدثی خراسانی، بهروز قزلباش و غلامرضا آقاسی فرزند مرحوم آقاسی در خبرگزاری فارس برگزار شد.

*آقاسی نگاه توده را به شعر آیینی تغییر داد

مصطفی محدثی خراسانی در این نشست گفت: آقاسی به طورکلی پدیده‌ای در شعر معاصر و گردونه شعر انقلاب بود که مسیری را آغاز کرد و زمانه به وی مجالی داد که مختص به وی بود، البته بعد از وی عده‌ای آمدند که این راه را ادامه دهند و کارهایی کردند ولی آن شور و شعور و هیأت مختص به آقاسی بود. عده‌ای فکر می‌کنند که آقاسی در مسیر شاعرانگی به این سمت کشیده شده است ولی من ایمان دارم که آقاسی آگاهانه و هوشمندانه در این مسیر قدم نهاد و احساس می‌کرد این رسالت وی است.

وی افزود: نگاه توده‌های مردم با کار آقاسی به شعر آیینی متحول شد. نزدیک کردن موازین شعری به درک مردم و پر کردن آن خلأ در سال‌های پس از انقلاب از سوی شاعران بسیاری اتفاق افتاد ولی از پیشگامان آن آقاسی بود. ورود به این عرصه عشق و مقاومت می‌خواست و خستگی‌ناپذیری بی‌مثالی لازم داشت و این کار از سوی آقاسی صورت گرفت. آقاسی کارش بسیار سخت بود، زیرا هم علاقمندان بسیاری داشت که به افراط هواداری می‌کردند ولی عده‌ای معارض و مخالف نیز وجود داشت که فضیلت‌های وی را نفی می‌کردند.

*شعر آقاسی سرشار از عاطفه است

این شاعر و منتقد ادبی گفت: آقاسی شعرش شعر مردم بود و باید و نبایدهای جمعی و فردی را پوشش می‌داد و موضوعاتی که مردم با آن درگیر هستند را نیز در خود داشت، ولی چون قرار است به اشعار عاشورایی وی بپردازیم تأکید داریم به اشعار عاشورایی وی بپردازیم. وی تمام زندگی خود را صرف شعر آیینی کرد و خیلی خوب توانست با شور آن، شعور را پیوند بزند و بر دل مخاطبان تأثیری شگرف بگذارد.

وی ادامه داد: شعر وی سرشار از عاطفه است که برآمده از ارادت به امام حسین(ع) بود و به نوعی روضه منظوم بود و مخاطبان وی در هنگام شعرخوانی ایشان اشک از چشمانشان جاری بود. وی سعی می‌کند ارتباط خود را با مخاطب قطع نکند و تصاویری برای مخاطب می‌سازد که مخاطب به شعرش نزدیک شود.

*شهرت تاثیری بر آقاسی نگذاشت

بهروز قزلباش در ادامه این نشست گفت: درباره محمدرضا آقاسی بدون حواشی زندگی وی شاید نتوان به درستی قضاوت کرد. شناخت شخصیت آقاسی در چرایی نفوذ هنر وی دارد. سال ۶۸ در حوزه هنری با محمدرضا آشنا شدم و این آشنایی در این سطح نماند و بسیار گرم دوست شدیم. در جلسات یوسف‌علی میرشکاک نیز با محمدرضا همراه بودیم و در رفت و آمدهایی که به منزل میرشکاک داشتیم هم با آقاسی بودیم و به عنوان کسی که با محمدرضا مأنوس بودم می‌توان گفت که زندگی وی را می‌توان به دو دوره قبل و بعد از مشهوریت تقسیم کرد. افتادگی، دوستی، مهربانی در هر دو دوره مشهود بود و شهرت هیچ تأثیری بر وی نداشت که این مرهون نوع سیر و سلوک آقاسی است.

وی افزود: ویژگی دیگر آقاسی این بود که حقیقتاً دلش به مهر حیدر کرار بسته بود و این مداهنه نیست و وی حتی به جای قسم‌های رایج از عبارت «به مولا» استفاده می‌کرد و این نشان از دلبستگی وی داشت. محمدرضا آقاسی مناسبات و روابطش را بعد از شهرت حفظ کرد و این موضوع تأثیری در وی نداشت و حقیقتاً در کف جامعه با مردم زندگی کرد و مجالسی که در آن شرکت می‌کرد برایش فرقی نداشت و زیستن در جنوب شهر یکی از دلایلش بود. زیست ساده و مردمی وی موجب جذابیت شخصیت وی است.

*شعر آقاسی دائما در حال ترویج ارزش‌های مذهبی است

قزلباش به شعر آقاسی اشاره کرد و گفت: شعر آقاسی از دو جهت قابل بررسی است و برجستگی دارد. شعرهای آقاسی با ارزش‌های مذهبی نسبت تام دارد. اگر عناصر و اصول مذهب را توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت فرض کنیم آن وقت شعر آقاسی دائماً در حال ترویج این عناصر است. در تذکر و داوری‌هایش در شعر، قیامت را یادآوری می‌کند یا در بحث امامت که عنصری دو وجهی است و از عناصر دین است و در انقلاب نیز وجود دارد وقتی از حضرت امیر یا امام حسین(ع) حرف می‌زند از این عنصر جنبه‌های ارزشی را به مخاطب تذکر می‌دهد.

وی اضافه کرد: آزادی، عدالت، استقلال نیز از جمله ارزش‌هایی است که مبتنی بر امامت در انقلاب اسلامی می‌بینید و در شعرش به آنها می‌پردازد و به معنای دقیق کلمه شعر محمدرضا شعر ارزشی است و این به معنای مصطلح در ادبیات سیاسی نیست. عدل‌خواهی و اعتراض به تظاهر به دین و تأکید بر موضوع امامت و به طورکلی اطاعت از امام از جمله مباحثی است که در شعرش موج می‌زند.

*شعر آقاسی هر جا از اصول اسلام تعدی شود رنگ اعتراض می‌گیرد

این منتقد ادبی گفت: آقاسی وقتی از شیعه صحبت می‌کند بین دو عنصر اسلام و انقلاب اسلامی رفت و برگشت دارد. در عناصر انقلاب اسلامی شعر آقاسی، شعر اعتراضی است و شعرش لب به اعتراض می‌گشاید. محمدرضا آقاسی شعر خود را بین حوزه‌های معین عناصر و اصول انقلاب و اسلام پیوند برقرار کرده است. می‌شود گفت شعر محمدرضا آقاسی وقتی به موضوع اسلامیت در انقلاب اسلامی می‌رسد وجه اعتراض به خود می‌‌کرد و هر جا در انقلاب از اصول اسلام تعدی می‌شود وی رنگ اعتراض می‌گیرد.

وی گفت: در برخی از عناصر انقلاب وی ساکت است. مثلاً آزادی یا این موضوع در اشعار آیینی وی به آزادگی کشیده می‌شود یا اینکه به نظر به آن پرداخته است. مفهوم استقلال نیز یکی دیگر از عناصری است که ممکن است در اشعار وی باشد ولی به طور صریح به آنها نپرداخته است. اشعار محمدرضا آقاسی آنجایی که مردمی است عاشورایی است و آنجایی که عاشورایی مردمی است گره‌خوردگی عاطفی ذهن و زبان محمدرضا آقاسی به خصوص در کوفه و کربلا، عاشورا را از یک منظر ادبیات بین مردم برد و ذوق مردم را پرورش داد.

*آقاسی برای رشد مخاطب یک پله پایین رفت

قزلباش یادآور شد: آقاسی سطح مخاطبان شعر عاشورایی را بالا برد و این نوع کار باید علاوه بر اینکه حفظ می‌شود ارتقا نیز داده می‌شود. زبان محمدرضا آقاسی یک زبان ساده، بی‌پیرایه و سهل است که این استراتژی ادبی وی است و این به معنای آن نیست که نمی‌توانسته با زبان پیچیده شعر بگوید ولی وی برای رشد مخاطب یک پله پایین رفت تا بتواند جامعه را بالا بیاورد و این نهالی است که باید از آن محافظت کرد.

وی در پایان گفت: جامعه‌ها به واسطه انقلاب با آیین‌ها به شکل یک رسم برخورد نمی‌کنند بلکه با مفاهیم عاشورا ارتباط برقرار می‌کنند و این جامعه انتظار دارد که شاعر در سطح عالی‌تری با وی سخن بگوید و این اتفاق را امروز در برخی شعرهای جوان می‌بینیم که این مسیر وام‌دار آقاسی است. آقاسی در قالب‌های مختلفی شعر می‌سرود، ولی قالب شعری مثنوی را بهتر می‌سرود و با آن سعی می‌کرد مخاطب را به دوران و نوسان بیندازد تا مخاطب همراه شاعر سیر کند.

*آقاسی خود را در کربلا می‌دید

غلامرضا آقاسی در پایان این مراسم ضمن قدردانی از برگزاری این مراسم گفت: نکته جالبی اگر بخواهم بگویم این است که دیدگاه در شعر حاجی (محمدرضا آقاسی) بسیار اثرگذار است. این نوع نگاه در اشعار وی دیده می‌شود که مثلاً در شعری وی از یک موضوع ضدآیینی به مسئله توحیدی می‌رسد و این یک زاویه دید متفاوت است که در اشعار وی آشکار می‌شود.

وی افزود: آقاسی خود را در کربلا می‌دید و موضوع عاشورا را قضیه‌ای منفصل نمی‌دید و خود را شمشیر بر دست می‌دید که در معرکه کربلا ایستاده و باید خدمت کند. وی در ادبیات متفاوتی شبهات را در لفافه پاسخ می‌دهد و هم موقعیت را شرح می‌دهد و هم به آن شبهه دامن نمی‌زند.
مرجع : فارس
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما