تاریخ انتشار
پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۷ ساعت ۱۴:۵۵
۰
کد مطلب : ۱۹۱۱
پرونده ویژه شهروند از انفجار حسینیه شهدا شیراز (2)

برخی بی تدبیری کردند

جزئیات حادثه شیراز از زبان قائم مقام کانون فرهنگی رهپویان وصال
برخی بی تدبیری کردند
* به عنوان اولین سوال، نطفه تاسیس مجموعه کانون رهپویان وصال از کجا شکل گرفت؟
مجموعه کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز رسما کار خود را از دی ماه 1376 در شیراز و از بیمارستان نمازی شروع کرد. پیش از این نیز، مجموعه ای تحت عنوان مجمع عاشقان اهل بیت بود که در آن آقای انجوی و دوستانشان، با دیگر اعضای مجمع در خصوص فعالیت فرهنگی ایجاد شد. ایشان معتقد بودند که بایستی با توجه به نیاز جوانان برنامه ریزی کرد وصرف اینکه برنامه توسلی به همراه برانگیختگی احساسات باشد، کفایت نمی کند؛ از اینجا بود که ما گفتیم باید از قالب هیأتی جدا شویم و بنابراین کانون فرهنگی رهپویان وصال شروع به فعالیت کرد. خب این ریزش و رویش هایی بوده که طبیعی است.

در ضمن من باید این نکته را هم بگویم که آن لیست تهیه شده، هیچ وقت در بالای منبر خوانده نمی شود، ما تنها یک گروه داریم با نام یاران وصال که مانند یکی دیگر از NGO های ماست؛ این دارد الان فعالیت خودش را انجام می دهد (بیانیه می دهد و...) درست است که منتسب و منسوب به مجموعه است، اما این طور نیست که از منبر ما اعلام شود که آقا به فلانی رای بدهید.


* در جبهه اصولگرایی، به لحاظ فکری و سیاسی با کدام گروه رقابت بیشتری دارید؟
هیچ کدام! نزدیکی و دوری ما در خروجی های ما مشخص است. مضاف بر این، وقتی ما می گوییم معیار کار ما در نظر داشتن اصول و مصالح نظام و در رأس آنها بحث ولایت فقیه است، هر مستمعی باشد، می فهمد که خط و ربط ما و یا حرف ما چیست.


به نظر شما گرایش تدریجی تان به سمت حرکت های سیاسی چه در حوزه مسائل درون نظام و چه در مورد موضع گیری نسبت به گروهها و فرقه هایی که با نظام زاویه دارند، حادثه اخیر بمب گذاری تأثیری داشته است؟
کار ما به هیچ وجه سیاسی نیست. هر چند برخی مواقع به فراخور تقاضایی که اعضا دارند، اعلام موضعی می کنیم، اما هیچ گونه درگیری ای با فرق سیاسی نداریم. ما با فرق به ظاهر مذهبی ای که به نام دین در حال گمراه کردن جوانان هستند، مانند بهائیت و وهابیت و صوفی گری ها مشکل داریم. آنها را معرفی می کنیم، چراکه بایستی چارچوب اخلاق و عرفان و دین مشخص شود و آنهایی که در این چهارچوب نیستند بیرون ریخته شوند.


* به نظر شما این فعالیت ها چقدر بر بمب گذاری تأثیر داشته است؟
تاثیر دارد. با توجه به نظرات مسئولین امر (وزرای اطلاعات و کشور) که گفته بودند سرنخ داستان از طرف انگلیس هدایت شده است و فرق نام برده نیز ساخته دست همان ها می باشند، طبیعی است که هنگامی که اینها آمده اند و مولود نامشروعی به نام بهاییت و وهابیت را ایجاد کرده و ما هم به گونه ای مستقیم به نقد مبانی این فرق پرداخته ایم، این ارتباط چندان هم بعید نباشد، ولی ما کار خود را انجام داده و می دهیم و این حادثه هیچ تأثیری در برنامه های ما مبنی بر معرفی این فرقه هاکه با اعتقادات ما می جنگند، نخواهد گذاشت، چرا که آنان رسما شمشیر را از رو بسته اند و با فرهنگ و دین ما می جنگند. آیا ما نباید دفاع کنیم؟ این دفاع یک دفاع عقیدتی است. چندین بار هم گفته ایم که این آقایان اگر حرفی برای گفتن دارند، حاضر شوند و مناظره کنند.


* بنابراین می توان گفت که این فعالیت ها احتمالا با بمب گذاری مرتبط بوده است؟
عرض کردم که بعید نیست اما تا زمانی که هویت عاملان این بمب گذاری رسما اعلام نشود، نه میتوانیم رد کنیم و نه می توانیم بپذیریم.


* خودتان چقدر احتمال می دهید؟
در اینکه بمب گذاری اخیر از طرف گروهک های وابسته به استکبار باشد، شکی نیست و سابقه قبلی هم این ادعای من را ثابت می کند که این گونه تحرکات معمولا منسوب به یک سری قدرت های خاص مانند اسرائیل، آمریکا و انگلیس است. اما مشخص شدن هویت اصلی عاملان این بمب گذاری، قطعا منوط به ماحصل نتیجه اعترافات خواهد بود.


در روند انفجار آیا امداد رسانی، حضور به موقع کارشناسان و میزان حساسیت امر برای مسئولین شهری، تناسبی با اتفاقی در این سطح با 14 شهید و بیش از 200 مجروح داشت؟
در زمینه امداد که واقعا خوب عمل کردند و ما هم از دوستان تشکر کردیم و در اینجا هم تشکر می کنیم. آتش نشانی بعد از 5ـ6 دقیقه خودش را رساند و بلافاصله هم بعد از آن اورژانس رسید.


* کارشناس ها چطور؟
بحث مربوط به کارشناسان چیز دیگری است.


* چرا مدت زمان لازم برای کارشناسی قضیه این قدر به طول انجامید؟
مسأله این است که موضوع بسیار حساس بود. این طور نبود که یک حادثه ای اتفاق افتاده باشد؛ مسأله ای رخ داده بود که تاکنون در هیچ یک از هیئات مذهبی ما سابقه نداشته و از همه لحاظ حساس بود؛ مجموعه ما هم این حساسیت را درک کرده و از آنجایی که هیچ چیزی را فدای مصلحت نظام نمی کنیم، حتی آبرو وجود خودمان را، سعی کردیم تا زمانی که نظر رسمی اعلام نشود، سکوت اختیار کنیم.


* از ابتدای کار گفتند چقدر طول می کشد؟
زمانی گفتند 48 ساعت بعد اعلام می شود اما حالا به هر حال 23 روز طول کشید.


* مدیریت بحران چه طور بود؟
متأسفانه در این زمینه انتقاداتی وجود داشت که چون شما فرمودید من عرض می‌کنم. متأسفانه به نظر ما مدیریت بحرانی که بایست اعمال می‌شد، ضعیف بود و متناسب با آنچه بایست در حد استان فارس باشد، نبود.


* از چه لحاظ؟
از لحاظ برخورد مدبرانه‌ای که بایستی مسئولین داشته باشند. ما تدبیر بیشتری از برخی از مسئولین انتظار داشتیم، بزگرتین بی تدبیری‌ای که برخی از مسئولین کردند، اعلام علت انفجار قبل از نظر کارشناسان بود. ما درد کشیده و زخم خورده‌ایم و طرف ما خانواده‌های شهدا و مجروحین هستند.

در حال حاضر ما 216 نفر مجروع داریم که تعدادشان بعضا در حال افزایش است، چرا که مثلا افرادی در زمان انفجار صدمه دیده‌اند و متوجه نبوده‌اند و حالا بعد از گذشت این مدت به علت تبعات انفجار از لحاظ سیستم عصبی دچار مشکل شده‌اند. طبیعتا در این وضعیت فشار زیادی بر مجموعه وارد می‌شود. خوشبختانه خداوند این صبر را به مجموعه داد که با تدبیر عمل کند، ولی متأسفانه برخی از مسئولین بسیار شتاب زده و در همان نیم ساعت اول خیلی قاطعانه اعلام نظر کردند. انتظار بیشتری از مسئولین می‌رفت که لا اقل منتظر نظرات کارشناسان خودشان بمانند.


* در این گیر و دار، حقی هم از مجموعه شما یا صدمه دیدگان و خانواده‌هایشان ضایع شد؟
در این رابطه خدا بیشتر آگاه است، اما من فقط به سخنان خطیب نماز جمعه تهران (آیت الله هاشمی رفسنجانی) استناد می‌کنم که خیلی مختصر و مفید در چند جمله فرمودند که مسئولین محلی در حق اینها ظلم کرده‌اند. خب این ظلم، ظالمی هم دارد که بایستی مراجع قضایی پیگیری کنند، چرا که همه ما در قبال خانواده‌های معظم شهدا و جانبازان عزیزمان مسئولیم و مجموعه نیز ضمن توقعی که از مراجع ذی ربط و مجاری قانونی کشور جهت تلاش مجدانه برای رسیدگی به پرونده عوامل بمب گذاری تا رساندن ایشان به اشد مجازات دارد، در خصوص این ظلمی که در این مدت به خادمین مردم در کانون رهپویان وصال و خانواده‌های محترم شهدا و جانبازان روا شد نیز خواستار پیگیری است، در ضمن انتظار داریم که دولت مردمی و عدالت محور نیز من بعد توجه بیشتری بر کارگزاران خود در سطح استان داشته باشد.


* آقای انجوی پس از انفجار مصاحبه محکمی کردند، ولی از آن به بعد در رسانه‌ها تقریبا سکوت کردند و حالا هم که حاضر به مصاحبه با مطبوعات نیستند، علت چیست؟
علت این بود که می‌خواستند به نظر کارشناسان احترام بگذارند؛ با توجه به اینکه ایشان خودشان در زمان جنگ تخریب چی بوده‌اند، قطعا شخصا نظر کارشناسی‌ای هم در آن ایام داشتند.

بله! نظر این بود که انفجار از بیرون بوده و عملیات تروریستی بوده است.


* انتقادات زیادی هم به صدا و سیما داشتند؟
در مورد صدا و سیما وجهی از قضیه را ما نمی‌دانیم. بالاخره مصلحت نظام بعضی چیزها را ایجاب می‌کند که اگر این گونه باشد ما هم احترام می‌گذاریم، اما مقداری احساس شد که بایستی حداقل در این قضیه بهتر عمل می‌کردند. بالاخره یک اتفاقی در این مملکت افتاده بود دیگر، اصلا ما نمی‌گوییم تروریستی، ولی به هر حال اتفاقی افتاده بود که! عده‌ای هم در اثر این حادثه به شهادت رسیده بودند.

علت این بایکوت خبری را من هنوز هم نفهمیده‌ام؛ حالاآن 23 روز را هم اگر بگوییم مصلحت اندیشی، بعد از اعلام رسمی بمب گذاری چه؟ ما الان شاهدیم که باز هم هیچ تغییری در برخورد پیشین صدا و سیما صورت نگرفته است؛ برخوردی که از دید بنده اکنون دیگر هیچ توجیهی ندارد. گویا آقایان درک نمی‌کنند که جمعیت کثیری در سطح استان و بلکه کشور طی این چند سال با مجموعه مرتبط شده‌اند و می‌دانند که بزگترین اجتماعات مذهبی (از قبیل مراسم اعتکاف، اعیاد مذهبی، توسلات هفتگی و...) در این کانون تشکیل می‌شود.

آقایانی که کوچک ترین مسأله اجتماعی (حتی اگر در کشوری دیگر رخ داده باشد) را سوژه خبری خود می‌کنند، هیچ توجهی بدین مسأله نکرده و حتی از به تصویر کشیدن شهدا و جانبازان این حادثه امتناع کردند.


* این بایکوت خبری، ربطی به انتقادات آقای انجوی از صدا و سیما هم داشت؟
ببینید انتقادات ما کاملا مشخص، روشن، دلسوزانه و کارشاسی شده بود. ما با توجه به نیازهای جامعه امروز ایران، آن مباحث را مطرح کرده بودیم؛ حالا دیگر به نظر می‌رسد آقایان اتفاقا بایستی استقبال و استفاده کنند، نه اینکه برخوردی سلبی در مقابل مجموعه شکل بگیرد، اما من گمان می‌کنم که مسأله کلی‌تر از این حرف‌ها باشد.


* آمار دقیق شهدا چند نفر است؟
آمار شهدا خیلی متفاوت بود که البته علت تفاوت هم بایستی بررسی شود. تا الانی که من با شما صحبت می‌کنم 14 نفر شهید داشته‌ایم؛ نه کمتر و نه بیشتر. ما قسمتی از اجساد متلاشی شده همین شهدا و اعضای قطع شده مجروحینی که در اطراف پخش شده بود را در بسته جداگانه‌ای گذاشتیم و به پزشکی قانونی تحویل دادیم. این بسته برای برخی مسئولین این شبهه را پیش آورده بود که این قطعات یک جسد مجهول الهویه است و به این علت در آمار شهدا اختلاف بوجود آمد.


* در مورد محل دفن شهدا هم نظرات مختلف بود؟
یک نفر از شهدای ما در لامرد، یک نفر در گلزار شهدای گلشن 11 نفر در گلزار شهدای شیراز دفن شده‌اند.


* در جوار گلزار شهدا یا در خود گلزار؟
نه! در هر سه جا در گلزار شهدا دفن شده‌اند.


فرماندار شیراز هم صحبتی در این رابطه کرده بودند با این مضمون که یکی از کشته شده افغانی است و ما بایست مراقب باشیم که وقتی می‌گوییم شهید، چه تبعات حقوقی خواهداشت، در شهید شناخته شدن ایشان که مشکلی پیش نیامده؟
خیر، چه مشکلی؟ متأسفانه این را هم ما جزء همان بی‌تدبیری‌ها می‌گذاریم. ببینید افغانی‌ای که مسلمان و شیعه است و الان چندین سال است در مجلس امام حسین(ع) شرکت می‌کند، مگر تفاوتی با دیگران دارد؟


* آمار زخمی‌ها به چه ترتیب بود؟
منهای آن تعدادی که چند روز بعد در icu به شهادت رسیدند، تاکنون 216 مجروح داشته‌ایم.


* آمار مشخص و طبقه‌بندی شده‌ای هم از مصدومین ماجرا دارید؟
بله! یک نفر قطع عضو، یک نفر تخلیه کامل دو چشم و سه نفر تخلیه یک چشم، پنج نفر سوختگی حاد، ده نفر سوختگی جزئی، شش نفر اختلال در شنوایی و بقیه هم عمدتا مشکلات اعصاب و روان دارند.


به نظر شما چرا رسانه‌ها در این قضیه سکوت کردند؟ اگر رسانه‌ها به این مسأله بیشتر می‌پرداختند و تحلیل ارائه می‌دادند، از بازار شایعه جلوگیری و فضا آرام‌تر نمی‌شد؟
ما نمی‌گوییم که اگر بیشتر پرداخته می‌شد بهتر بود، ولی معتقدیم اگر برخی از مسئولان قبل از آمدن نظر قطعی کارشناسی اظهار نظر نمی‌کردند، این وضع پیش نمی‌آمد. این موضوع که اولین اتفاق در مملکت نیست. آنها خودشان می‌گفتند کارشناسان ما در حال بررسی علت حادثه‌اند، خب اگر اعلام نظر قطعی است، چرا کارشناسان را مشغول پی‌گیری کرده‌اید و اگر به نظر کارشناسانتان معتقدید، چرا اظهارنظر قطعی می‌کنید؟!

البته توجه داشته باشید که مسئولین نظام بحمدالله، فرصت‌های انقلاب از جمله جریان‌های فکری فرهنگی مانند کانون رهپویان را که در حال کادرسازی برای انقلابند، خوب می‌شناسند و اهمیت موضوع را نیز درک کرده‌اند، اینکه ما می‌گوییم برخی از مسئولین، منظور گروه اندک شماری است که در رده‌های پایین سطوح مدیریتی وجود دارند و امیدواریم آنها هم من بعد با دقت بیشتری به مسائل بنگرند و از بزرگان خود جلو نیفتند و خود را صاحب انقلاب فرض نکنند.

اقدامات این «برخی از مسئولینی» که می‌گویند، ناشی از بی‌تدبیری بود، یا مشکلی با مجموعه رهپویان داشتند؟
اگر این هم باشد، باز می‌گوییم بی‌تدبیری.


* سوال من این است که بی‌تدبیری شخصی بود یا مشکل با مجموعه کانون؟
ما با هیچ گروهی مشکل سیاسی نداریم. اگر مسئولی هم چنین چیزی را مدنظر داشته باشد، بایست با تدبیر بهتری عمل کند، نه اینکه به این شکل موضع گیری کند که حتی چنین سوالاتی را در اذهان ایجاد کند.


* حالا واکنش شما در مقابل مسئولین آن اظهارنظرهای اولیه چه خواهد بود؟
ما که همان استراتژی سکوت عاقلانه و مدبرانه را ادامه خواهیم داد و مابقی‌اش را هم به خداوند می‌سپاریم، اما جا دارد که مراجع ذی ربط، واکنش مقتضی را داشته باشیم.


*اصلا چه شد که به یک باره موضوع بمب گذاری آن هم پس از 23 روز اعلام گردید؟
گویا در دیداری که هیات دولت با مقام معظم رهبری داشتند، با توجه به نظر مسئولین که گفته بودند قضیه بمب گذاری تدریجا اعلام شود، ایشان تأکید کرده بودند که نه! وقایع به سرعت روشن شده و اعلام گردد.


* آخرین سوال؛ چه چشم اندازی را برای آینده کانون در نظر دارید؟
هدف ما انجام وظیفه است. ما باید مبلغ پیام کربلا و عاشورا باشیم. هدف کانون تبلیغ فرهنگ دینی و عاشورایی‌ست. چشم اندازمان هم ارائه این نوع کار فرهنگی است که محوریت آن اهل بیت(ع) هستند و در کنارش استفاده از تمام ابزارهای سالم با زبان جوان برای تبلیغ دین.

کانون قدرت دارد که در سطح جهانی نمود کند و حرف داشته باشد. ما معتقدیم که مرز ما مرز جغرافیایی نیست، مرز لا اله الا الله است و حرف ما نه تنها در سطح کشورهای اسلامی، بلکه در سطح جهان قابل بیان است و با استفاده از ابزارهای ارتباطی مانند اینترنت، این رویایی دست نایافتنی نیست.

نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما