تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۰۸:۰۰
۰
کد مطلب : ۱۳۱۳۰

پرونده درختان مقدس 5 // نگاهی قرآنی به موضوع درختان مقدس

آزاده عباسی، دانش‌پژوه دوره دکتری علوم قرآن و حدیث
پرونده درختان مقدس 5 // نگاهی قرآنی به موضوع درختان مقدس
فرهنگ - خیمه: یکی از جلوه‌های شگفت و زیبای قرآن کریم که در سرتاسر آن دیده می‌شود، تصاویر زنده‌ای است که به وسیله الفاظ خلق می‌شوند. قرآن کریم به الفاظ معمولی روح بخشیده و مصارف بلند خود را از این طریق برای مردم بیان می‌کند. در همیشه تاریخ از ابتدای نزول قرآن تاکنون، از صورت و لفظ این کتاب الهی گرفته تا باطن و معنای آن، همه الهام‌بخش و زمینه‌ساز تجلی معارف بلند و هدایت‌گر قرآن بوده است.

یکی از مواردی که قرآن کریم بنا به مناسبت‌های گوناگون به آن اشاره می‌کند و از آن در بیان اهداف و معارف خود بهره می‌برد «درخت» است. همه افراد بشر در زندگی روزمره خود بارها و بارها درختان زیبا را دیده‌اند و می‌دانند که درختان دارای انواع گوناگونی هستند. در نوشتار حاضر سعی بر آن است که انواع درختان از منظر قرآن کریم مورد دقت و بررسی قرار گیرند تا هر چه بیشتر جلوه‌های شگفت‌ و زیبای قرآن کریم آشکار شود.

درختان مادی و درختان معنوی در قرآن


در یک نگاه ابتدایی به آیات قرآن کریم به دست می‌آید که می‌توان درختان قرآنی را به دو دسته درختان مادی و درختان معنوی تقسیم کرد. منظور از درختان معنوی در قرآن درختانی هستند که در غالب موارد قرآن از آنها برای ذکر مثال استفاده می‌کند و البته واضح است که ذکر مثال برای روشن شدن هر چه بیشتر مطلب و گاه برای تقریب به ذهن است. از جمله درختان معنوی که در قرآن کریم به آنها اشاره شده است می‌توان به شجره طیبه و شجره خبثیه و شجره ملعونه و برخی دیگر از این نوع اشاره کرد (بحث مبسوط در مورد این درختان در ادامه ذکر خواهد شد.)

گروه دیگری از درختان که در قرآن کریم به آنها اشاره می‌شود درختان مادی هستند. از این درختان گاه به صورت مستقیم و گاه به صورت ذکر میوه آنها یاد می‌شود. مثل درخت زیتون که میوه آن در قرآن کریم آمده است یا درختان دیگری مثل درخت انجیر که فقط از میوه آن یاد می‌شود. (بحث مبسوط در مورد این درختان در ادامه ذکر خواهد شد.)

درختان معنوی


۱- چنانکه بیان شد از جمله درختانی که قرآن کریم برای ذکر مثال از آنها یاد می‌کند شجره طیبه و شجره خبثیه است. این دو درخت در آیات ۲۴ تا ۲۶ سوره‌ ابراهیم ذکر شده‌اند: «أَلَمْ تَرَ كَیفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً كَلِمَه طَیبَـ‹ً كَشَجَر›ٍ طَیبَـ‹ٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء تُؤْتِی أُكُلَهَا كُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَذَكَّرُونَ وَمَثلُ كَلِمَـ‹ٍ خَبِیثَـ‹ٍ كَشَجَرَ›ٍ خَبِیثَـ‹ٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ»؛ «آیا ندیدی چگونه خداوند کلمه طیبه (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده است که ریشه آن (در زمین) ثابت و شاخه آن در آسمان است؟ میوه‌های خود را در هر زمان به اذن پروردگارش می‌دهد و خداوند برای مردم مثل‌ها می‌زند شاید متذکر شوند و کلمه خبثیه را به درختی ناپاک تشبیه کرده که از زمین برکنده شده و قرار و ثباتی ندارد.»

در آیات فوق که از جمله زیباترین و شیواترین مثل‌های قرآنی است، ایمان و کفر و فواید و آثار آن در زندگی بشر در قالب تصاویر بدیعی به زیبایی تمام ترسیم شده است. بنابر اعتقاد مفسران مقصود از کلمه طیبه در این تمثیل همان اصل توحید و خداشناسی است که در زمین روح مؤمن روییده و سایر عقاید حقه بر اساس آن و روی تنه آن جوانه می‌زند و فضایل اخلاقی هم از آن جوانه‌ها منشعب شده و همچنین اعمال صالحه به صورت میوه از آنها سر می‌زند.(۱)

در این آیات مبارکه بعد از بیان شجره طیبه و فواید آن و تشبیه زیبای کلمه طیبه به آن برای تفهیم هر چه بهتر مطالب از شیوه مقابله و مقایسه استفاده می‌کند و بلافاصله نقطه مقابل یعنی «شجره خبثیه» را بیان می‌کند. «کلمه خبثیه» همان کلمه کفر و شرک و
همان گفتار زشت و شوم است.

بدیهی است درخت زشت و شومی که ریشه آن کنده شده نه رشد دارد و نه نمو، قطعه چوبی است که جز به درد آتش زدن نمی‌خورد. با توجه به این آیات می‌توان گفت که اعمال انسان میوه‌های وجود انسان. اخلاق انسان در واقع شاخه‌های وجود انسان است، عقاید انسان ریشه‌های درخت وجود اوست و اساساً روح انسان همانند یک درخت است.

۲- شجره ملعونه

از جمله سایر درختان معنوی در قرآن می‌توان به شجره ملعونه اشاره کرد. این درخت در آیه ۶۰ سوره اسراء ذکر شده است: «وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤیا الَّتِی أَرَینَاكَ إِلاَّ فِتْنَـ‹ً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَ›َ الْمَلْعُونَـ‹َ فِی القُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یزِیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیانًا كَبِیرًا»؛ «به یاد آور آن هنگام که به تو گفتیم: پروردگارت احاطه (آگاهی کامل) به مردم دارد و رؤیایی را که به تو نشان دادیم و درخت نفرین شده را که در قرآن ذکر کرده‌ایم فقط برای آزمایش مردم بود و ما آنها را بیم می‌دهیم؛ اما جز طغیانی شدید چیزی بر آنها نمی‌افزاید.»
ذیل این آیه در مورد رؤیا و فتنه بودن آن بحث‌های فراوانی وجود دارد که در این مجال کوتاه نمی‌توان به آن پرداخت.(۲) آنچه در این فرصت پرداختن به آن لازم است احتمالاتی است که در مورد شجره ملعونه ذکر شده است. این احتمالات عبارتند از(۳):

الف) منظور از شجره ملعونه که در قرآن آمده همان «شجره زقوم» است که طبق آیات سوره صافات در جهنم می‌روید و طبق آیات سوره دخان خوراک گنهکاران است.
ب) منظور از «شجره ملعونه» در قرآن قوم سرکش یهود هستند.
ج) در بسیاری از تفاسیر شیعه و سنی آمده است که منظور از «شجره ملعونه» بنی‌امیه هستند.(۴)

درختان مادی

همانطور که قبلاً بیان شد برخی از درختان در قرآن کریم از آنها یاد می‌شود، که این درختان گاهی به صورت مستقیم ذکر می‌شوند و گاهی هم فقط از میوه آنها یاد می‌شود. این درختان قرآنی عبارتند از:

۱- خرما

خرما از جمله میوه‌هایی است که هم به صورت میوه و هم به صورت درخت در قرآن از آن یاد می‌شود. «رطب» میوه درخت خرماست و «رطب جنی» بهترین نوع خرماست که در آیه ۲۵ سوره مریم به آن اشاره می‌شود. «وَهُزِّی إِلَیكِ بِجِذْعِ النَّخْلَـ‹ِ تُسَاقِطْ عَلَیكِ رُطَبًا جَنِیا»؛ «و تنه درخت خرما را به طرف خودت تکان بده تا بر تو خرمای تازه بریزد.»
درخت خرما یعنی واژه «نخل» با همه مشتقاتش در قرآن کریم ۱۹ بار به کار رفته است. که این ۱۹ بار عبارتند از: «سوره مریم، آیات ۲۳ و ۲۵ – سوره انعام، آیات ۱۴۱ و ۹۹ – سوره ق، آیه ۱۰ – سوره الرحمان، آیات ۱۱ و ۶۸ – سوره طه، آیه ۷۱ – سوره نحل، آیات ۱۱ و ۶۷ – سوره بقره، آیه ۲۶۶ – سوره اسراء، آیه ۹۱ – سوره مؤمنون، آیه ۱۹ – سوره یس، آیه ۳۴ – سوره رعد، آیه ۴ – سوره شعراء، آیه ۱۴۸ – سوره قمر، آیه ۲۰ – سوره حلق، آیه ۷ – سوره‌ عبس، آیه ۲۹.»

۲- زیتون


درخت زیتون نیز از جمله درختانی است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است. هم نام درخت زیتون و هم نام میوه آن و هم نام روغن زیتون که از میوه درخت زیتون به دست می‌آید در قرآن کریم ذکر شده است.
در آیه ابتدایی سوره تین به زیتون قسم یاد می‌شود: «وَالتِّینِ وَالزَّیتُونِ» در آیات دیگری نیز از درخت زیتون و مشتقات آن یاد شده است. این آیات عبارتند از: «سوره نور، آیات ۳۵ – سوره عبس، آیه ۲۹ – سوره انعام، آیات ۹۹ و ۱۴۱ – سوره نحل، آیه ۱۱.»

لازم به ذکر است که در آیه ۲۰ سوره مؤمنون از روغن زیتون یاد می‌شود.

اعجاز قرآن در مورد یادآوری از زیتون و البته ترکیب آن با انجیر که در قرآن آمده است؛ یعنی هفت بار نام زیتون آمده و یک بار هم نام انجیر به کار رفته و ترکیب این دو با هم به نسبت هفت به یک و رعایت شدن این
نسبت در آیات قرآن کریم و نقش بسیار زیاد ترکیب زیتون و انجیر به همین نسبت در از بین بردن عوارض پیری، نکته‌ای است که به علت آن گروهی از پژوهشگران ژاپنی به دین اسلام مشرف شده‌اند.(۵)

۳- سدر

از دیگر درختانی که قرآن کریم از آن نام می‌برد درخت سدر است. ویژگی درخت سدر آن است که دارای تیغ‌های فراوانی است. عرب‌ها به بار این درخت نبق و فارسی‌ها به آن کنار می‌گویند. از جمله درخت‌های بهشتی که در بخش‌های بعدی به آن اشاره خواهد شد درخت سدری است که بدون تیغ است.
در آیات قرآن کریم به سدر دوبار اشاره شده است؛ یعنی در آیه ۲۸ سوره واقعه و آیه ۱۶ سوره بساء.

۴- خمط

از جمله درختانی که قرآن کریم از آن نام می‌برد خمط است. چنانکه می‌گویند خمط اسم میوه هر درختی است و میوه خمط تلخ است.(۶) برخی نیز می‌گویند منظور درخت اراک است.(۷) یعنی همان درختی که از چوب آن مسواک درست می‌کنند.

از این درخت در آیه ۱۶ سوره بساء یاد شده است و مربوط است به بلایی که بر سر قوم بساء آمد به واسطه اینکه از پیامبرشان پیروی نکردند. بحث در این مورد و نوع بلای این مقام خارج از مجال این بحث است.

۵- أثل


أثل نام درخت دیگری است که قرآن کریم از آن نام می‌برد. أثل بر وزن أصل به معنی درخت «مثوره گز» است. برخی نیز گفته‌اند که «أثل» به معنای گیاه معروف طرفاء است اما از آن بزرگ‌تر است و بار و میوه ندارد.(۸) به هر حال آنچه مسلم است اینکه مردم بساء باغ‌های بزرگی داشتند که در اثر نافرمانی پروردگار به طرفاء و گیاهان تلخ تبدیل شد.
در آیه ۱۶ سوره بساء به این درخت اشاره شده است.

میوه‌های قرآنی

برخی از میوه‌ها هستند که هر کدام محصول درختی هستند و از این میوه‌ها در قرآن کریم نام برده شده است؛ اگر چه نام درخت آنها به میان نیامده است. از جمله این میوه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- انگور

«عنب» به معنای انگور و به صورت مفرد دو بار در آیات قرآن کریم آمده است. یعنی در آیه ۹۱ سوره اسراء و آیه ۲۸ سوره عبس؛ اما به صورت جمع یعنی «اعناب» ۹ بار در آیات قرآن کریم از انگور یاد می‌شود.

این آیات عبارتند از: «آیه ۳۲، سوره کهف – آیه ۱۹، سوره مؤمنون – آیه ۳۴، سوره یس – آیه ۳۲، سوره بناء – آیه ۲۶۶، سوره بقره – آیه ۹۹، سوره انعام – آیه ۴، سوره رعد – آیه ۱۱، سوره نحل – آیه ۶۷، سوره نحل.»

۲- انار


از جمله دیگر میوه‌هایی که قرآن کریم به آن اشاره می‌کند به عنوان اینکه محصول درختی هستند انار است. انار میوه درختی به شمار می‌آید. در آیات قرآن کریم سه بار از انار یاد می‌شود. که عبارتند از آیات ۱۴۱ و ۹۹ سوره انعام و همچنین آیه ۶۸ سوره الرحمان.

لازم به ذکر است که با توجه به آیات سوره الرحمان به دست می‌آید که انار از جمله میوه‌های بهشتی است و درخت انار از جمله درختانی است که در بهشت وجود دارد.

۳- انجیر


انجیر از دیگر میوه‌هایی است که قرآن کریم از آن یاد می‌کند؛ اگر چه فقط یک بار در آیات قرآن کریم از انجیر یاد می‌شود؛ اما باید گفت که انجیر یعنی تین میوه‌ای است که هم نام سوره‌ای از سوره قرآن کریم است و هم در قرآن به آن قسم خورده شده است.

«وَالتِّینِ وَالزَّیتُونِ» آیه اول سوره تین.
لازم به ذکر است که برخی دیگر از میوه‌ها هستند که قرآن کریم از آنها نام می‌برد؛ اما این میوه‌ها از بوته به دست می‌آیند و درختی نیستند. از جمله این میوه‌ها می‌توان به خیار و سیر و عدس و پیاز در آیه ۶۱ سوره بقره اشاره کرد. همچنین به کدو در آیات ۱۴۵ و ۱۴۶ سوره صافات که با این تعبیر آمده است: «نَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاء وَهُوَ سَقِیمٌ وَأَنبَتْنَا عَلَیهِ شَجَرَ›ً مِّن یقْطِینٍ»؛ «که یقطین نوعی کدو است که دارای برگ‌های پهن و مدور است.(۹)

و البته هستند سایر حبوبات مثل گندم، جو و ... که در قرآن کریم از آنها ذکر می‌شود.

درختان بهشت و درختان جهنم


در
مورد نعم بهشت و نقم جهنم وجوه مشترک بسیاری وجود دارد؛ از جمله آنکه همانطور که نعم بهشتی به نعم مادی و معنوی تقسیم می‌شوند، نقم جهنم نیز به نقم مادی و معنوی تقسیم می‌شوند. یکی از نعم مادی در بهشت که قرآن کریم به آن اشاره می‌کند درختان بهشت است که در مقابل نیز وقتی سخن از نقم جهنم می‌شود از درختان جهنم نیز یاد می‌شود.

در ادامه به بررسی درختان بهشت و جهنم از منظر قرآن کریم پرداخته خواهد شد.

درختان بهشت

با دقت در آیات قرآن کریم در مورد درختان بهشت دو نکته به دست می‌آید. یکی آنکه با توجه به آیات قرآن کریم می‌توان اوصاف درختان بهشت را فهمید و دیگر آنکه می‌توان به برخی از انواع درختان بهشت اطلاع به دست آورد. بعضی از درختان بهشتی عبارتند از:

۱- طلح: درخت موز

در آیه ۲۹ سوره واقعه آمده است که «و طلح منضود» مفسرین در مورد درخت طلح و منضود بودن آن نظرات گوناگونی را مطرح می‌کنند. برخی از این نظرات عبارتند از:

۱- طلح درخت موز است و منظور از منضود بودن آن یعنی میوه‌های آن روی هم چیده شده است.(۱۰)
۲- طلح درخت موز نیست؛ بلکه منظور درختی است که سایه‌ای خنک و مرطوب دارد.(۱۱)
۳- طلح درخت غیلان است که شکوفه‌هایی خوشبو دارد.(۱۲)

۲- سدر

چنانکه قبلاً نیز اشاره شد سدر از جمله درختانی است که قرآن کریم به آن اشاره می‌کند با ذکر این نکته که درخت سدر بهشتی با توجه به آیه ۲۸ سوره واقعه دیگر تیغ ندارد: «فِی سِدْرٍ مَّخْضُودٍ» و برخی مثل مجاهد گفته‌اند که آن درخت سدری است که به جهت بار سنگین باشد.(۱۳)

۳- خرما

در آیه ۶۸ سوره الرحمان از نخل و میوه آن خرما به عنوان غذایی بهشتی یاد می‌شود و ذکر درخت نخل به جای میوه آن ممکن است از آن جهت باشد که درخت نخل علاوه بر میوه‌اش از جهات دیگر نیز قابل استفاده است؛ یعنی تنه، برگ، میوه و سایر قسمت‌های درخت نخل قابل استفاده است.(۱۴)

۴- انار

از جمله میوه‌هایی که قرآن کریم به آن اشاره می‌کند و آن را جزو میوه‌های بهشتی به حساب می‌آورد انار است. در آیه سوره الرحمان به این موضوع اشاره شده است(۱۵): «فِیهِمَا فَاكِهَـ‹ٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ».
تفسیر صافی ذیل آیه فوق به نقل از امام صادق (ع) از کافی نقل می‌کند که حضرت فرمودند: میوه‌ها ۱۲۰ رنگ هستند که بهترین آنها انار است.(۱۶)

۵- انگور

در آیه ۳۲ سوره نباء آمده است که «حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا» که اشاره دارد به نعمت‌هایی که برای متقین در بهشت آماده شده است. در این آیه علاوه بر باغ‌ها و بوستان‌ها به کلمه اعناب نیز اشاره می‌شود. اعناب جمع عنب به معنای انگور است که نام میوه درخت «مو» است و چه بسا به خود درخت هم غصب گفته شود(۱۷) و بیان انگور به عنوان نعمتی از نعم بهشتی شاید به نظر فوائد بسیاری که در انگور است و خواص و آثاری است که از خوردن آن پدید می‌آید.(۱۸)

۶- طوبی

از جمله درختانی که در قرآن کریم به عنوان درخت بهشتی از آن نام برده می‌شود درخت طوبی است. طبق نظر مرحوم علامه طباطبایی در المیزان (به نقل از مج
مع‌البیان) طوبی نام درختی است در بهشت که ریشه‌اش در منزل رسول خدا (ص) و در خانه هر یک از مؤمنان شاخه‌ای از آن وجود دارد.(۱۹)

۷- شجر›الخلد

در آیه ۱۲۰ سوره طه به این درخت اشاره می‌شود و این همان درختی است که شیطان آدم و حوا را وسوسه کرد که آیا دلالت نمایم شما را به درختی که هر کس از میوه آن بخورد نمیرد و همیشه جاوید باشد. آدم و حوا سخن او را نمی‌پذیرفتند تا اینکه شیطان قسم خود که من ناصح شما هستم و آنگاه آدم و حوا سخن او را باور کردند. این درخت همان درخت ممنوعه است.(۲۰)

درخت‌های جهنم

فقط از یک درخت به عنوان درخت جهنمی در قرآن کریم سخن به میان آمده است. آن هم درخت زتوم است.
زتوم گیاه زهرداری است که در بادیه‌ها می‌رود و اگر برگ آن کنده شود از جای آن شیره‌ای بیرون می‌آید که به هر جای بدن برسد ورم می‌کند.(۲۱) برخی نیز
گفته‌اند که زتوم میوه درختی است که جداً بد و تلخ و ناپسند است.(۲۲) برخی نیز گفته‌اند که زتوم درختی است در آتش که اهل آن از آن می‌خورند برای آن میوه تلخ و بدبویی است.(۲۳)
مجمع‌البحرین ذیل ماده زتم می‌گوید که زتوم نام گیاهی است تلخ و بدبو و بدطعم.(۲۴)

نکته شایان ذکر اینکه واژه «شجر›» همیشه به معنای «درخت» نیست و گاهی هم به معنای گیاه به کار می‌رود و قرائن نشان می‌دهد که در مورد زتوم در جهنم منظور گیاه است نه صرفاً درخت(۲۵) از این درخت و به طور کلی از غذاب‌های الهی به خداوند ارحم الراحمین پناه می‌برم.

نتیجه

با عنایت به آنچه بیان شد به دست می‌آید که قرآن کریم بنا به مناسبت‌های مختلف از درخت یاد می‌کند. گاهی برای بیان کردن هر چه بهتر مطالب ضمن بیان مثالی از درخت یاد می‌کند و گاهی هم به صورت عینی و ملموس از درخت و انواع آن نام می‌برد. ذکر شد که نام درخت‌های گوناگونی در قرآن کریم آمده است و البته برخی از میوه‌ها هم هستند که فقط نام میوه آمده است و نامی از درخت آنها در قرآن به کار نرفته است و همچنین برخی از میوه‌ها هستند که دارای بوته هستند. برخی از درختانی که قرآن کریم از آنها یاد می‌کنند درختان بهشت و برخی دیگر نیز درختان جهنم هستند. همگی اینها از آیات و نشانه‌های پروردگار هستند برای اهل خرد.

برای مطالعه بیشتر به «پرونده ویژه خیمه» با عنوان «درختان مقدس» مراجعه کنید.


پی نوشت:
«و آخر دعوانا أن الحمدلله رب العالمین»
۱- المیزان، ج ۱۲، ص ۷۵.
۲- برای مطالعه مراجعه کنید به؛
ترجمه تفسیر مجمع‌البیان، ج ۱۴، ص ۱۶۳.
ترجمه المیزان، ج ۱۳، ص ۱۸۸.
الدرالمنثور، ج ۴، ص ۱۹۰.
۳- تفسیر نمونه، ج ۱۲، ص ۱۷۳.
۴- الدرالمنثور، ج ۴، ص ۱۹؛ مفاتیح‌الغیب، ج ۲۰، ص ۳۶۱.
۵- روزنامه کیهان، ۱۴/آذر/۱۳۸۷.
۶- ترجمه مجمع‌البیان، ج ۲۰، ص ۲۴۵.
۷- الکشاف، ج ۳، ص ۵۷۶.
۸- کتاب المیزان، ج ۸، ص ۲۴۱؛ مجمع‌البحرین، ج ۵، ص ۳۰۳.
۹- ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱۷، ص ۲۵۰.
۱۰- ترجمه المیزان، ج ۱۹، ص ۲۱۲.
۱۱- ترجمه مجمع‌البیان، ج ۲۴، ص ۱۵۰.
۱۲- ترجمه مجمع‌البیان، ج ۲۴، ص ۱۵۰.
۱۳- الکشاف، ج ۴، ص ۴۶۱.
۱۴- تفسیر نمونه، ج ۲۳، ص ۱۷۹.
۱۵- تفسیر نمونه، ج ۲۳، ص ۱۷۹.
۱۶- تفسیر صافی، ج ۵، ص ۱۱۵.
۱۷- ترجمه المیزان، ج ۲۰، ص ۲۷۴.
۱۸- مخزن الوفان، ج ۲۶، ص ۲۴۹.
۱۹- ترجمه المیزان، ج ۱۱، ص ۴۸۹؛ ترجمه مجمع‌البیان، ج ۱۳، ص ۶۱؛ مفاتیح‌الغیب، ج ۱۹، ص ۴۰.
۲۰- تفسیر اثنی‌عشری، ج ۸، ص ۳۳۸.
۲۱- تفسیر نور، ج ۱۰، ص ۳۴.
۲۲- ترجمه مجمع‌البیان، ج ۲۰، ص ۴۹۲.
۲۳- ترجمه مجمع‌البیان، ج ۲۰، ص ۴۹۲.
۲۴- مجمع‌البحرین، ج ۶، ص ۷۹؛ مفردات، ص ۳۸۰.
۲۵- نمونه، ج ۱۹، ص ۷۰.

فهرست منابع

قرآن کریم
۱- ترجمه تفسیر مجمع‌البیان، جمعی از ترجمان، انتشارات فراهانی، تهران، ۱۳۶۰ ش.
۲- ترجمه تفسیر المیزان، سیدمحمدباقر همدانی، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم، ۱۳۷۴ ش.
۳- تفسیر نور، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، تهران، ۱۳۸۳ ش.
۴- تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب‌الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش .
۵- تفسیر مخزن‌العرفان، بانوی اصفهانی، نهضت زنان مسلمان، تهران، ۱۳۶۱ ش.
۶- تفسیر اثنی‌عشری، حسین بن احمدشاه عبدالعظیمی، میقات، تهران، ۱۳۶۳ ش.
۷- تفسیر صافی، ملامحسن فیض کاشانی، الصدر، تهران، ۱۴۱۵ ق.
۸- تفسیر الکشاف، محمود زمخشری، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۴۰۷ ق.
۹- الدرالمنثور، جلال‌الدین سیوطی، کتابخانه آیـ‹الله مرعشی، قم، ۱۴۰۴ ق.
۱۰- تفسیر مفاتیح‌الغیب، فخرالدین رازی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۰ ق.
۱۱- مجمع‌البحرین، فخرالدین طریحی، کتابفروشی مرتضوی، تهران، ۱۳۷۵ ش.
۱۲- کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی، انتشارات هجرت، ‌قم، ۱۴۱۰ ق.
۱۳- المودات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، دارالعلم الشافیـ‹، دمشق، بیروت، ۱۴۱۲ ق.
۱۴- روزنامه کیهان، مورخه ۱۴/آذر/۱۳۸۷.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما