تاریخ انتشار
شنبه ۱ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۰۰:۰۰
۰
کد مطلب : ۱۵۳۰۸
نقدی بر برنامه‌های رمضان ۱۳۸۹ صدای جمهوری اسلامی

دغدغه‌هایی که کم‌رنگ‌تر از پیش نیست!

محمدرضا مانی‌فر*
دغدغه‌هایی که کم‌رنگ‌تر از پیش نیست!
جامعه-رسانه: رمضان، ماه سرشار از عطر بندگی پروردگار، پایان یافت و خوان پرنعمت آن چون فرصتی گران‌سنگ، برچیده شد تا سالی دگر از راه رسد و رمضانی دیگر پدید آید و درهای بستة آسمان به روی انسان مانده بر زمین خودخواهی و خودمحوری گشوده و امکان آسمانی‌شدن و خداگونه نگریستن، فراهم شود و جامعه به حقیقت دینی، امکان بروز و ظهوری درخور تأمل بیابد و بر مسائل و مشکلات پیش ‌رو در دستیابی به مطلوب‌ها، چیرگی و سلطه یابد و آنها را در پرتوي روحیة جمعیِ شکل‌یافته، یک‌به‌یک، پشت سر نهد و به تعالی شایسته در این مسیر دست یابد.

رمضان، فرصت گران‌سنگ جامعه‌پذیری دینی کودکان، نوجوانان، جوانان و دیگر گروه‌های اجتماعی دست‌اندرکار در پویایی و تحول جامعه است تا از رهگذر آن، ارزش‌ها، باورها و جهان‌بینی توحیدی حاکم به گونه‌ای تأثیر‌گذار و پاسخگو به انتظارها، خواست‌ها و نیازهای امروزین آنها، انتقال یابد و تقویت شود و امکان درونی‌شدن و نهادینه‌سازی آن در لایه‌های تودرتوی اندیشه و ذهن گروه‌های اجتماعی هدف فراهم آید؛ خانواده، دوستان و آشنایان، مدارس، دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی و مساجد، کانون‌های فرهنگی و تبلیغی و فرهنگسراها، گرچه هریک دارای جایگاه، سهم و نقشی شایستة تأمل و توجه در فرآیند جامعه‌پذیری دینی جامعه و گروه‌های مختلف اجتماعی آن هستند، هیچ‌یک نمی‌توانند در فراگیری و گسترش پیام خود همانند رسانه‌های جمعی رادیو و تلویزیون در جامعه، دارای جایگاه، سهم و نقشی شایستة‌ تأمل و توجه باشند.

البته نباید در تفسیر چنین سخنی، ره به افراط پیمود و کوهی از انتظارها و مطالبات به فرجام نرسیده را فقط از رادیو و تلویزیون به‌عنوان رسانه‌هایی اصلی و بی‌رقیب در همة عرصه‌ها انتظار داشت و مطالبه کرد؛ به بیانی بهتر، نباید سازمانی رسانه‌ای چون صدا و سيمای جمهوری اسلامی ایران را به‌ عنوان يگانه دست‌اندرکار و مسئول بسط و گسترش دینداری در جامعه در نظر آورد و معرفی کرد، بلکه باید با نگاهی واقع‌بینانه به عرصة‌ پررقابت رسانه‌ای در درون و برون مرز‌های ظاهری جامعه و جداسازی مأموریت‌ها و وظایف مغایر با ذات فعالیت‌ها و عملکرد‌های سازمان‌های رسانه‌ای رادیو و تلویزیون در روزگار ما و برون‌سپاری آن به دیگر رسانه‌های حاضر در سپهر رسانه‌ای جامعه از کتاب، مطبوعات و سینما تا مسجد، حسینیه و تکایا، دستیابی به جایگاه و نقش اصلی آنها برای حضور مؤثر در فرآیند جامعه‌پذیری را هدف گرفت و در پرتو آن، به تأثیر‌گذاری متناسب با فراگیری و گسترش پیام‌های رسانه‌ای رادیو و تلویزیون در جامعه‌ ایرانی امید بست و به تحقق مناسب آن خوش‌بین بود.

در این میان نباید از جداسازی و مرز‌بندی متناسب فعالیت‌ها، عملکرد‌ها و کارکرد‌های رسانه‌ای رادیو از تلویزیون و تلویزیون از رادیو در جامعة ایرانی غفلت ورزید و نسبت به ضرورت تأمل و اقدام دربارة‌ آن، سهل‌انگاری و کم‌توجهی کرد که از رهگذر چنین سهل‌انگاری و کم‌توجهی چه فرصت‌ها که از دست نرفته و چه هزینه‌ها که به بار نیامده است؛ آنچنان که پوشش خبری و شیوة‌ تبلیغی مشترک و هم‌سان صدا و سیما در انتخابات دهم ریاست جمهوری و رخداد‌های پس از آن، مصداق و نمونه‌ای بارز بر درستی چنین ادعایی در نزد متفکران و صاحبنظران ارتباطات و رسانه‌ها در ایران امروز است.

صدای جمهوری اسلامی و ایستگاه‌های رادیویی مختلف آن در کنار کانال‌های مختلف تلویزیونی سیمای جمهوری اسلامی کوشیدند تا در رمضان ‌١٤٣١ق./ ‌١٣٨٩ش. همچون رمضان‌های پیشین به طراحی، تهیه و تولید برنامه‌های متفاوت در قالب‌های مختلف بپردازند. ارائة آمار و ارقام از مجموعه فعالیت‌ها و عملکرد‌های ایستگاه‌های رادیویی عمومی، اختصاصی و تخصصی صدا که بعد و جنبه‌ای کمّی به این فعالیت‌ها و عملکرد‌ها می‌بخشد، گرچه درخور تقدیر از سیاستگذاران، برنامه‌ریزان و برنامه‌سازان دست‌اندرکار است، به همان اندازه و نسبت، شایستة طرح این پرسش است که تا چه اندازه هم پای رشد کمّی، ارتقای کیفی در روند سیاست‌گذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و برنامه‌سازی‌ها پدید آمده و متناسب با آن، مقصود از فعالیت‌ها و عملکرد‌های رسانه‌ای صدا‌ و ایستگاه‌های رادیویی مختلف آن در این ماه که همانا جامعه‌پذیری دینی مخاطبان هدف است، حاصل شده است.

هرگونه پاسخگویی به چنین پرسشی اساسی، بیش و پیش از هر داوری زودهنگام و قضاوت شتابزده، نیازمند درنظرگیری هم‌زمان سه شاخص محیط، رسانه و مخاطب و پاسخگویی صریح و شفاف به پرسش‌های حاصل از آن از سوی سیاستگذاران و برنامه‌ریزان ارشد رادیو در ایران امروز است تا مشخص شود آنها:
چه شناختی از محیط پیرامون خود، رقیبان جایگزین و شیوه‌ها و روش‌های کاری آنها در مقابله با فعالیت‌ها و عملکردهای رسانه‌ای خود دارند؟
چه درکی از استعداد‌های خلاق برنامه‌ساز و ظرفیت‌های منحصر‌به‌فرد و مزیت‌آفرین رسانة‌ خود در سپهر رسانه‌ای جامعه دارند؟
چه دریافتی از مخاطب هدف خود و مجموعة انتظار‌ها، خواست‌ها و نیازهای او همراه با توانایی پاسخگویی و جلب رضایت آن از سوی مجموعة خود دارند؟
حقیقت آن است که عرصة‌ پررقابت رسانه‌ای به میدانگاه نبرد اندیشه و ذهن‌سواران سیاستگذار و برنامه‌ریز و پیادگان برنامه‌ساز تبدیل شده است. هر روز خبری از راه‌اندازی ایستگاهی رادیویی و کانالی تلویزیونی به گوش می‌رسد که به زبان فارسی بر سپهر رسانه‌ای جامعه سایه می‌افکند و ایستگاه‌های رادیویی صدا و کانال‌های تلویزیونی سیما را به چالش و رقابت فرامی‌خواند. دگر‌اندیشان بدخواه، از رادیو فردا تا تلویزیون Farsi۱ گردهم آمده‌اند تا با تشکیل ائتلاف رسانه‌ای، بنیان‌های اعتقادی، فکری و معرفتی جامعه را نشانه گیرند و با گزینش جوانان، زنان و دانشگاهیان به منزلة‌ مخاطبان هدف، به تأثیر‌گذاری روز‌افزون بر آنها دست یابند و پیروز چنین نبردی نابرابر باشند.

رادیو در جایگاه رسانه‌ای انعطاف‌پذیر و سازگار با محیط متغیر پیرامون و در نقش رسانه‌ای در لحظه پاسخگو به نیازهای اولویت‌یافتة مخاطبان هدف خود که دارای نزدیکی ذاتی با ارزش‌ها، باورها، جهان‌بینی و در کوتاه‌سخن، هنجار‌های درون‌نگر و جلوه‌گریز دینی در جامعة‌ ایرانی است، می‌تواند رسانه‌ای پیشتاز و پیشگام در چنین عرصه‌ای پررقابت و برگ‌ برنده‌ا‌ی شایسته و مورد اتکا در این میان باشد؛ وابسته به آنکه پرسش‌های مورد اشاره با پاسخ‌هایی درست، دقیق و کارشناسی‌شده روبه‌رو شوند و نمایی کامل از ضعف‌ها و قوت‌ها و تهدید‌ها و فرصت‌های رسانه‌ای رادیو در سپهر رسانه‌ای امروز جامعه پدید آورند تا بتوان با «حفظ مخاطب فعلی و جذب مخاطب جدید» به رسانه‌ای سرآمد در انجام‌دادن مأموریت‌ها و وظایف،
متناسب با استعداد‌ها و ظرفیت‌های ذاتی خود و رسانه‌ای متشخص در حضور اثر‌گذار و اثر‌بخش در جامعه و نزد مخاطبان هدف تبدیل شد و این‌چنین به جایگاه و نقش شایستة رادیو در چنین هنگامه‌ای خطیر دست یافت.

صدای جمهوری اسلامی و ایستگاه‌های رادیویی مختلف عمومی، اختصاصی و تخصصی آن،در دستیابی به چنین جایگاه و نقشی شایسته، نیازمند درک و پذیرش فاصله‌ نه چندان کوتاه خود با آرمان‌ها و بایسته‌های حضور مؤثر در میدانگاه پرجوش و خروش نبرد رسانه‌ای هستند تا از رهگذر آن به راه‌حلی علمی، منطقی و همه‌جانبه در برخورد و رويارويي با ضعف‌ها و تهدید‌های پیش رو دست یابند.
نگاهی دوباره به محیط پیرامون خود، خود رسانه‌ای و مخاطب هدف آن می‌تواند بسیار کارساز و نگاهی دگربار به اندیشه‌ها و انتظارهای بنیادین رهبری فرزانه از رسانه‌ها، به‌ویژه رسانة‌ ملی صدا و سيما بسیار کارگشا باشد؛ به اين منظور می‌توان به دغدغه‌های دو دهة‌ رهبری ایشان تا به امروز نظر افکند و دانست که اگر امروز از «دین، اخلاق، امید و آگاهی» به منزلة‌ نمود فعالیت‌ها و عملکرد‌های رسانة ملی سخن به میان می‌آید، در چه بسترها و پیش‌زمینه‌های اندیشه‌ای و فکری ریشه دارد:

رهبر فرزانة انقلاب اسلامی مقارن با پایان یافتن دو دوره‌ ریاست دکتر علی لاریجانی بر سازمان صدا و سيما و انتصاب مهندس سیدعزت‌الله ضرغامی به ریاست سازمان به جمع کارکنان صدا و سيما می‌آیند و در سخنانی به نسبت تفصیلی با نامیدن «صدا و سيما» به عنوان «رسانه‌ای ملی و عمومی» بر محور‌هایی چند در فعالیت‌های آتی آن، تأکید می‌ورزند؛ محور‌هایی که با وجود گذشت بیش از شش سال از بیان آن، شایستة‌ تأمل و توجه چندباره؛ به‌ویژه از سوی سیاستگذاران و برنامه‌ریزان ارشد سازمان صدا و سيمای جمهوری اسلامی ایران است:
ایشان مهم‌ترین مأموریت، وظیفه‌ و هدف سازمان را «پراکندن عطر خوش فرهنگ صحیح در جامعه» و «پرکردن خلأ دین در جامعه» می‌دانند و در این راه، بر حضور پیوسته و مستمر دو شاخص در روند برنامه‌ریزی‌ها و برنامه‌سازی‌های رسانة‌ ملی تأکید می‌ورزند:
«انجام کار تحقیقی و عالمانه»؛ به گونه‌ای که بتواند مفاهیم صحیح و متقن را به صورتی پرجاذبه و با زبانی همه‌کس‌فهم و مردمی به مخاطبان عرضه دارد.
«اهمیت دادن به هنر»؛ به گونه‌ا‌ی که ماندگاری پیام‌های رسانه‌ای را تضمین و جاذبه‌ فعالیت‌ها و عملکرد‌های رسانه‌ای را مضاعف سازد.
اين دو شاخص در پیشانی تأکیدهای رهبری فرزانه به دست‌اندرکاران قرار دارد.

کوتاه سخن آنکه از دیدگاه سیاست‌گذار عالی سازمان، همة فعالیت‌ها و عملکرد‌ها باید در ابلاغ سیاست‌ها و برنامه‌های رسانه به جامعه و مخاطبان هدف به صورتی جذاب، گیرا و ماندگار، متمرکز شود تا بتوان با «ایستادگی در مقابل آرایش عظیم رسانه‌ای و فرهنگی دشمنان» به «آماده‌‌کردن خود متناسب با حضور در این میدان» دست یافت و شجاعانه قدم به میدان «بسیار پیچیده و متنوع» نبرد رسانه‌ای نهاد تا دشمن را در تحقق اهداف شوم خود ناکام گرداند.
مدیریت تحول گزینة‌ گریز‌ناپذیر دستیابی به چنین آرمانی است که از سوی رهبری فرزانه بسیار با تأکید روبه‌رو شده است و به مناسبت‌های مختلف دربارة‌ آن بسیار سخن به میان آمده است:
بهره‌گیری از «نخبگان فکری و فرهنگی» خیرخواه، دلسوز و علاقه‌مند به سرنوشت انقلاب و ایران اسلامی در طراحی و تدوین سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های رسانه‌ای و فرهنگی
توجه به «تعیین‌‌کننده بودن عزم آحاد مردم در تحولات اجتماعی» و بهره‌گیری از مشارکت آنها در روند برنامه‌ریزی‌ها و برنامه‌سازی‌های رسانه‌ای و فرهنگی که بتواند به ایجاد رابطه‌ای پایدار و تعاملی میان رسانه و مخاطبان بینجامد.
«حرکت به سوی تحول و انکار ‌نکردن آن» به منزلة رمز بقای حضور رسانه‌ها در دنیای پررقابت رسانه‌ای اجتناب از «رکود و آنارشیسم» که نه ایستادگی و گریز از تحول را به بهای دستیابی به ثبات بخواهد و نه در پی ساختار‌شکنی و به زیر سؤال ‌بردن اصالت‌ها به بهای دستیابی به پویایی و تحول باشد، بلکه به دنبال توأمان جامعه‌ای «باثبات اما غیر راکد و دارای تحول» برآید.
بازگذاشتن «راه آزاد‌اندیشی، تحول و نوآوری»
«ایده‌پردازی و تضارب آرا» که با ایجاد فضایی سرشار از تفاهم میان برنامه‌ریزان و برنامه‌سازان به شکل‌گیری آثاری درخور دفاع و منطقی در رسانه منجر شود.
«تعیین مفهوم پیشرفت» و تحول و استخراج الگوی پیشرفت و تحول در رسانه‌ها که بتواند با بهره‌گیری از پشتوانه‌های مناسب‌ پژوهشی به «ملاحظة‌ عناصر اصلی هویت ملی به ‌عنوان اساس تحول در کنار توجه به معیارهای رایج پیشرفت» در رسانه بینجامد.
از جمله محورهای اصلی سخنان رهبر فرزانه انقلاب اسلامی دربارة‌ مدیریت تحول در جامعه و امتداد آن در عرصة‌ فعالیت‌های رسانه‌ای و فرهنگی است که ضرورت توجه و پرداخت به آن از سوی سیاستگذاران و برنامه‌ریزان ارشد رسانه‌ ملی بیش از هر زمان احساس می‌شود.

حال که به‌تازگي رمضان ‌١٤٣١ق./ ‌١٣٨٩ش. را پشت سر گذاشته‌ايم، مناسب است تا با مرور دوبارة‌ آنچه بیان شد، به لحظه‌ای تأمل در این‌باره بپردازیم و از خود پرسش کنیم:
برنامه‌های مناسبتی رمضان در ایستگاه‌های رادیویی مختلف عمومی، اختصاصی و تخصصی صدای جمهوری اسلامی تا چه اندازه در جامعه‌پذیری دینی مخاطبان هدف خود کامیاب و موفق بوده‌اند؟
سیاستگذاران و برنامه‌ریزان تا چه اندازه به نگاهی روز‌آمد از خود، محیط پیرامون خود و مخاطب هدف خود دست یافته‌اند و مدیریت تحول را در سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها، پیشة خود ساخته‌اند تا با دستیابی به «حفظ مخاطب فعلی و جذب مخاطب جدید»، سرآمد و متشخص در فعالیت‌ها و عملکرد‌های رسانه‌ای خود به شمار آیند؟
برنامه‌سازان تا چه اندازه از پشتوانه‌های پژوهشی مناسب و حمایت‌های صمیمانه سرشار برنامه‌ریزان در ایجاد محیطی متحول که پیشرفت کلیدواژه درک آن باشد، برخوردار هستند و شجاعانه در پی طی مسیر‌های ناپیموده و کشف جسورانه محیط‌های نو در عرصة‌ برنامه‌سازی برآمده‌اند؟

باید به چنین پرسش‌هایی منصفانه پاسخ گفت و دانست دغدغه‌های رهبری فرزانه و مردم دربارة‌ امروز رسانة ملی، نه فقط کم‌رنگ‌تر از پیش نیست که پررنگ‌تر از پیش است. فقط اندکی تأمل کافی است تا چنین سخنی را به تمام و کمال دریابیم و به درستی آن ایمان آوریم:
«همچنان که نمی‌توان با سلاح دیروز به میدان نبرد امروز درآمد، با روش‌ها و شیوه‌های پاسخ گرفتة دیروز هم نمی‌توان پاسخگوی دغدغه‌های امروز بود.» آیا این‌گونه نیست؟!
* دانشجوی دکتری ژورنالیسم رادیویی
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما