تاریخ انتشار
دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۰۰:۰۰
۰
کد مطلب : ۱۴۵۷۰
گفت‌وگو با سيدمحمدصادق موسوي

توسعة فرهنگ دینی

ملیحه پژمان
توسعة فرهنگ دینی
گفت‌وگوی ویژه: سيدمحمدصادق موسوي معاون آموزشي مدرسة عالي شهيد مطهري و داراي دکتري فقه و علوم سياسي است. وي دانشيار پاية ۲۳ و مدرس فقه، اصول و حقوق در مدرسة عالي مطهري است.

موسوي قريب به ۲۷ سال است که در مجموعة مدرسة عالي شهيد مطهري و مدارس علوم پاية اسلامي که پس از انقلاب تأسيس شده است فعاليتي مستمر دارد.
گفت‌وگوي ما را با ايشان بخوانيد.

مدارس معارف اسلامي با چه هدفي تأسيس شده‌اند؟
اين مدارس با هدف توسعة فرهنگ ديني در قالب نظام آموزشي دبيرستان در سال ۱۳۶۴ توسط مدرسة عالي شهيد مطهري براي اولين بار در تهران تأسيس شد.

هدف اصلي ما اين بود که کساني که از سوم راهنمايي وارد دبيرستان مي‌شوند با فرهنگ ديني آشنا شوند که هم مقدمة ورود به حوزه‌هاي علميه است و هم مقدمة ورود به دانشگاه‌ها در علوم‌انساني است که آموزش‌هاي عميق‌تر و دقيق‌تري را نسبت به ساير رشته‌هاي علوم انساني در اين مقطع آموزش مي‌بينند؛ به همين علت به شما اطلاع بدهم که از سال ۱۳۶۴ بعضي از اينها در کنکور سراسري صددرصد قبولي داشته‌اند و تاکنون هم ۹۰ درصد قبولي داشته‌ايم.

و نسبت مدارس با حوزه‌هاي علميه؟
بعضي درس‌هايي که مخاطبان در بدو ورود به حوزه‌هاي علميه آموزش مي‌بينند؛ مانند ادبيات عرب، منطق، اصول مقدماتي و آشنايي با فقه دانش‌آموزان اين مدارس اين درس‌ها را در دورة دبيرستان آموزش مي‌بينند و به محض اينکه وارد حوزه شدند، با گواهي مدرسة عالي شهيد مطهري از اين درس‌ها معاف خواهند شد.

در سايت‌هاي خبري اشاره شده است که يکي از مشکلات اين مدارس کمبود دبير است. چطور است که اين سازمان بعد از گذشت ۲۰ سال نتوانسته دبيرهاي مورد نيازش را تربيت کند. سازماني که به هر حال ادعا مي‌کند که رسالتش کادرسازي براي جمهوري اسلامي است؛ به‌ويژه در حوزة معارف اسلامي و طبق فرمايش امام (ره) يک مطهري ديگري را تربيت کند؟
اينجا فقط درس‌هاي معارف اسلامي و ديني آموزش داده نمي‌شود؛ بلکه درس‌هايي مثل شيمي، فيزيک و رياضي هم آموزش داده مي‌شود. در عرصة دروس اسلامي هيچ کمبودي وجود ندارد. همين کادرسازي انجام شده است از فارغ‌التحصيلان خود مدارس معارف اسلامي و دورة عالي دانشگاه شهيد مطهري استفاده مي‌کنند؛ اما در بعضي از دروس مثل‌ فيزيک و شيمي و رياضي و علوم آزمايشگاهي کادرسازي نکرديم. در واقع با توجه به اينکه اين دبيرستان‌ها با کمک‌هاي مردمي اداره مي‌شوند و هيچ سبقة انتفاعي در آنها وجود ندارد از اين‌رو ما با کمبود بودجه روبه‌رو هستيم؛ البته دولت کمک‌هايي دارد و دبيراني را هم مأمور به اين دبيرستان‌ها مي‌کند که ما از دولت محترم تشکر مي‌کنيم؛ ولي در رشته‌هايي که خدمتتان عرض کردم کمبود وجود دارد نه رشتة اصلي اين دوره که فرهنگ و معارف اسلامي است.

شما اشاره کرديد که نهادي کاملاً مردمي است؛ يعني چه؟ يعني کساني که وارد اين مجموعه مي‌شوند براي تحصيل هزينه‌اي پرداخت مي‌کنند؟
بله؛ هزينه‌اي را پرداخت مي‌کنند؛ البته بعضي از اولياء محترم داوطلبانه کمک‌هاي بيشتري به اين مدارس پرداخت مي‌کنند. خود دورة عالي دانشگاه شهيد مطهري هم گاهي در بعضي از قسمت‌ها کمک‌هايي دارد.

در مناطق محروم‌نشين، عشايري و شهرستان‌هاي دوردست از طرف مقام معظم رهبري کمک‌هايي مي‌شود؛ ولي در عين حال براي کساني که در تهران تحصيل مي‌کنند يا در بعضي مراکز استان‌هاي ديگر مبلغ کمي از اولياء دريافت مي‌شود که صرف خود دانش‌آموزان مي‌شود. ريالي از پولي که از دانش‌آموزان گرفته مي‌شود خرج حتي جاهاي ديگر نمي‌شود و صرفاً در راستاي پيشرفت تحصيلي و خود دانش‌آموزان مي‌شود.

آيا انتقال مديريت اين سازمان از مدرسة عالي شهيد مطهري به سازمان تبليغات ضعف عملکرد قبلي بوده است يا نه، دلايل ديگري داشته است؟
اول سؤال اينجاست که آيا مديريت اين سازمان به سازمان تبليغات اسلامي منتقل شده است؟ که به هيچ‌وجه اين‌طور نيست. سازمان تبليغات اسلامي از اين مدارس الگوبرداري کرده و مدارس صدرا در کل کشور مشغول فعاليت است و خوشبختانه رئيس سازمان تبليغات اسلامي جناب آقاي خاموشي ساليان‌سال مدير دورة متوسطة ما بوده‌اند و الآن هم عضو هيئت علمي مدرسة عالي شهيد مطهري و دانشگاه شهيد مطهري هستند و هماهنگي کامل بين اين دو مجموعة آموزشي وجود دارد و مديريت اينجا به هيچ‌وجه به آن قسمت منتقل نشده است و در عين حال يک شور، مشورت و همکاري بين اين مجموعه مدارس وجود دارد.

اما گفته مي‌شود يکي از رسالت‌هاي اين مجموعه آماده و تشويق کردن دانش‌آموزان براي رفتن به حوزه‌هاست. چه نقصي در کار حوزه‌هاي فعلي وجود دارد که براي جذب طلبه نياز است که چنين سازماني وجود داشته باشد؟
از ابتداي تأسيس حوزه‌هاي علميه از بيش از هزار سال پيش رسالت اصلي آن حفظ دين و مباني آن توسط طلاب و دانشجويان حوزه‌هاي علميه بوده است. در نظام آموزشي قديم استفاده از شيوه‌هاي نوين به اين صورت که امروز رايج است، نبود؛ گرچه الآن در حوزه‌هاي علميه به اين امر توجه کافي مي‌شود. در مقطع اين دبيرستان‌ها شروع به کار کرد و اولاً خود دبيرستان‌ها موضوعيت دارند؛ يعني کساني که فارغ‌التحصيل اين دبيرستان‌ها هستند تا حدي با مباني ديني، فقه، اصول، تفسير و فلسفه آشنايي دارند و مي‌توانند در منطقة خود مبلغ دين باشند؛ کما اينکه فارغ‌التحصيلاني که در استان سيستان و بلوچستان، کهگيلويه و بويراحمد و... حتي ادامة تحصيل نداده‌اند، مفيد و مبلغ دين بوده‌اند؛ ولي در عين حال ما راه را براي ادامة تحصيل کوتاه‌تر کرديم؛ يعني در حوزه‌هاي علميه حداقل دو يا سه سال بايد اين درس‌ها را مي‌خواندند. اينها در عين حال که داراي مدرک دورة متوسطه هستند. اين راه را طي کردند. اين به معناي نقص در کار حوزه‌هاي علميه نيست ما به شکلي راه را کوتاه کرديم تا کساني که وارد حوزه‌هاي علميه مي‌شوند، بتوانند به‌راحتي با آن بسترهاي اوليه که به دست آورده‌اند، ادامه تحصيل دهند.

اگر بخواهيد طي اعلام يک آمار به ما بگوييد که معمولاً در طول سال چه تعداد دانش‌آموزان جذب يک همچين مدارسي مي‌شوند آن آمار و ارقامي که مدنظرتان است چه عددي است؟
مجموعاً در سراسر کشور در شهرهايي مثل تهران، مشهد، شهرکرد، زاهدان، شيراز و... ۲۷ دبيرستان داريم که ۱۱ دبيرستان پسرانه و ۱۳ دبيرستان دخترانه است و در حال حاضر در مجموع اينها قريب به سه هزار نفر در حال تحصيل هستند. شرکت‌کنندگان در دوره‌هاي مختلف در شهرهايي مثل تهران بسيار زياد هستند و کاري که از دستمان برمي‌آيد اين است که مي‌توانيم حدود ۲۰ الي ۳۰ درصد داوطلبان تحصيل در اين دوره‌ها را جذب کنيم با شرايط خاصي که اعلام مي‌شود و آزمون کتبي و شفاهي که از طريق همين آزمون‌ها آنها را جذب مي‌کنيم.

فارغ‌التحصيلانتان جذب چه نهادهايي مي‌شوند؟
فارغ‌التحصيلان دبيرستان‌هاي معارف در درجة اول وارد دانشگاه و تعدادي از آنها وارد حوزه‌ها و حدود ۲۰ الي ۳۰ درصد آنها که علاقه‌مند هستند وارد خود مدرسة عالي شهيد مطهري يا دانشگاه شهيد مطهري مي‌شوند.

شما اشاره کرديد که اگر بخواهيم در حوزة چالش‌هاي پيش‌روي اين مدارس وارد شويم يکي از مسائلي که اشاره کرديد بحث کمبود بودجه است؛ اما به غير از اين، موارد ديگري هم هست که موانعي را براي روند حرکت رو به جلوي اين مدارس داشته باشد.
در شرايط حاضر که به تعبيري هجمه‌هاي فرهنگي دنياي رسانه‌اي و اقبالي که امروز به امور نقد دنيوي وجود دارد رشته‌هايي که بيشتر به اصطلاح امروز پرستيژ بيشتري دارند در اين فضا دائر کردن رشته‌اي به نام رشتة علوم و معارف اسلامي انصافاً نيازمند به داشتن انگيزه و تبليغ معقول و حکيمانه‌اي است ما به جز کمبود بودجه که ترديدي در آن نيست فضاي آموزشي هم کم داريم؛ در عين حال فضاي فرهنگي جامعه را بايد به‌گونه‌اي آماده کرد که انگيزة بيشتري براي تحصيل در اين رشته‌ها باشد بالاخره الآن در اين رشته‌‌ها مثل رشتة علوم و معارف اسلامي کساني وارد مي‌شوند که انگيزة بيشتري دارند و خانواده‌هايشان با اين رشته‌ها آشنا هستند يا تبليغاتي در بعضي نقاط صورت گرفته است. من حيث‌المجموع نسبت به اين رشته‌ها تا رشته‌هايي مثل پزشکي و مهندسي و امثال اينها مثل رشتة علوم‌انساني اقبال کم است. خانواده‌هايي را مي‌شناسم که در فضاي فرهنگي خاص دنياي امروز که کشور ما هم متأثر از اين فضاي فرهنگي است بسيار علاقه‌مند و مصر هستند که فرزندانشان در اين دبيرستان‌ها تحصيل کنند و توصيه‌ام بر اين است و در عين حال که به ساير رشته‌ها احترام مي‌گذاريم و معتقديم که آن رشته‌ها هم بايد توسعه پيدا کنند و فضاي آنها هم بايد فضاي فرهنگي و اخلاقي ديني و اسلامي شود. دبيرستان‌هاي علوم و معارف اسلامي چنين رسالتي دارند که اميدواريم که صددرصد يا قريب به صددرصد به اين رسالت نائل شويم. مدعي هم نيستيم که به همة رسالت‌هايمان در استان‌ها نائل شده‌ايم.

براي گسترش اين مدارس و همين‌طور علاقه‌مند کردن نوجوان‌ها براي تحصيل در اين مدارس چه تدابيري انديشيده‌ايد؟
بهترين تدبير براي اينها تربيت فارغ‌التحصيلاني است که مبلغان خوبي هستند. غير از آن بايد تبليغات جدي رسانه‌اي از طريق رسانة ملي و مطبوعات صورت گيرد و با توجه به اينکه امکان جذب ما چندان زياد نيست خيلي هم مصر نيستيم که تبليغات زيادي انجام دهيم که از عهدة جذب آنها برنياييم.

در جاهاي ديگري اين توسعه پيدا مي‌کند با رسالت اصلي اين مجموعه هماهنگ باشند و نشود که يک جايي مدرسه‌اي تأسيس شود ولي به انتها نرسيده به تعطيلي بکشد.

اگر بخواهيد چهره‌هاي برجسته و برگزيده‌اي را معرفي کنيد که در طي اين سال‌ها در اين مدارس تحصيل کرده‌اند و جزو نخبه‌ها هستند به چه کساني مي‌توانيد اشاره کنيد؟
افراد فراواني در رسانة ملي در حال تبليغ هستند که مردم آنها را مي‌شناسند و من مايل نيستم که آنها را نام ببرم.

غير از آن عده‌اي از همين دانش‌آموزان دورة عالي دانشگاه مثل ليسانس و فوق‌ليسانس را طي کردند و الآن کرسي‌هاي تدريسي مهمي را در دانشگاه‌ها به عهده دارند و عده‌اي از آنها جذب قوة قضاييه شدند و از قضات عالي‌رتبه هستند و بخشي از اينها وارد حوزه شدند که الآن مراحل عالية تحصيل را طي مي‌کنند. که چندان ضروري نمي‌دانم که نام آنها را بياورم.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما