تاریخ انتشار
سه شنبه ۷ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۰۳
۰
کد مطلب : ۳۰۶۷۶

آوانگارديسم عاشورايي

مهدی امین فروغی
آوانگارديسم  عاشورايي
در بخش‌های تاریخی، پژوهشی، ادبی و هنری شاهد نگاه‌های تازه‌ای از سوی پدیدآورندگان این آثار، به‌ویژه در سال‌های اخیر هستیم. بیشتر هنرمندان، ادبی‌نویسان و پژوهشگران عرصۀ عاشورا با توجه به پشتوانۀ کتب و رساله‌های سال‌های گذشته بر این باورند که باید با رویکردی نو و تازه به واقعۀ دشت کربلا بپردازند. ما سابقۀ بسیار خوبی در زمینۀ آثار تاریخی و پژوهشی داریم؛ اما در بخش‌هایی از کتب عاشورایی با آثاری مواجه هستیم که در گذشته نمونۀ آن را نداشته‌ایم؛ به عنوان مثال دربارۀ کتب عکاسی و موسیقی عاشورایی این اتفاق افتاده است. در آثار سال‌های اخیر با پدیده‌هایی مانند مناسک آیینی و مذهبی مواجه شده‌ایم که تاکنون کسی به آن‌ها نپرداخته یا حداقل کمتر مورد توجه قرار گرفته بود؛ به عنوان مثال راهپیمایی بزرگ اربعین را در نظر بگیرید. کمتر عکاسی به ذهنش می‌رسید که برود و لحظات ناب این واقعۀ بزرگ را شکار کند؛ اما در این دو، سه سال اخیر، عکاسان و مستندسازان به محل راهپیمایی می‌روند و آثارشان را در کتب عاشورایی منتشر می‌کنند؛ حتی عدۀ زیادی از جامعه‌شناسان و استادانی که دغدغه‌شان، تحلیل و بررسی فرهنگ عامه و فولکلور است، به این نتیجه رسیده‌اند که باید به طور جدی مناسک دینی و مذهبی را ارزیابی کنند. قبل از انقلاب در حوزۀ تئاتر، تمام بار ترویج فرهنگ عاشورا بر دوش تعزیه بود؛ اما اکنون به جز این نمایش اصیل، نمایش‌نامه‌هایی با مضمون و محتوای عاشورا نوشته شده و در صحنه‌های تئاتر به اجرا درمی‌آیند. روند این کتب عاشورایی نیز در چند سال گذشته رو به افزایش بوده است.
 

چرا فقر مخاطب داریم؟

با بالندگی فناوری و ورود آن به عرصۀ فرهنگ ما ایرانیان، طبعاً کسانی که دغدغۀ کارهای تاریخی، معرفتی و آیینی در عرصه عاشورا را دارند، به سمت فرم‌ها و شیوه‌های تازه گرایش پیدا می‌کنند. بدون شک با شکل‌گیری و گسترش فناوری، تولیدکنندگان آثار مکتوب عاشورایی کمتر شده و این بستر را فراهم کرده تا افراد دغدغه‌مند این حوزه به تولید آثار بصری روی آوردند. مشکلاتی که در حوزه نشر وجود دارد، به روش‌های مختلفی دست و بال ادبی‌نویسان را بسته است. گذشته از این، خلاف کشورهای اروپایی فرهنگ کتابخوانی میان ما، آن‌گونه که باید رایج نبوده و نیست. در اروپا، فاصلۀ زمانی بین شروع کار اولین دستگاه چاپ تا اختراع رسانۀ شنیداری رادیو، 400 سال است. به خاطر این بازه زمانی طولانی، این فرصت را پیدا کردند تا فرهنگ مطالعه و کتابخوانی را ترویج و گسترش دهند؛ اما این فاصله در ایران بیش از 100 سال نیست. گفتنی است در این دوره از تاریخ ایران، بی‌عدالتی‌ها و تبعیضات مختلف اجتماعی بیداد می‌کرد و اغلب مردم سواد خواندن و نوشتن نداشتند. کتابی که در تهران به چاپ می‌رسید، در خود تهران می‌ماند و سایر شهرستان‌ها از انتشار آثار روز، بی‌بهره می‌ماندند. از طرفی انگیزه‌ای برای مطالعه وجود نداشت و بستر آن فراهم نبود. باید هرچه زودتر به بحران نشر در کشور پایان دهیم تا مخاطبان فعلی کتاب را از دست ندهیم. طبیعتاً وقتی یک پژوهشگر عاشورایی سال‌ها روی اثرش وقت و انرژی صرف می‌کند، انتظار دارد تا در حوزۀ نشر با روی باز از وی استقبال شود؛ اما گاه این اتفاق نمی‌افتد و باعث افسردگی پدیدآورندگان آثار حسینی می‌شود. چنانچه متأسفانه در سایر حوزه‌ها هم همین‌طور است. ابتدای انقلاب و حتی در اواخر دهۀ چهل، تیراژهای کتاب‌های ما در حوزۀ دینی و معرفتی به بالای 100 هزار نسخه می‌رسید؛ اما در روزگار فعلی، تیراژ کتاب‌ها به 150 نسخه رسیده است. خوشبختانه به دلیل اینکه عشق به امام حسین(ع) در دل و جان و روح پدیدآورندگان عرصۀ کتاب عاشورا نهفته است، شاهد کیفیت نسبتاً خوب این آثار هستیم و اگر ما با مشکلات نشر در کشور مواجه نبودیم، شاید این آثار از نظر کمیتی نیز نمره قابل قبولی می‌گرفت و وضعیت مطلوب‌تری را داشت.
 

برچیدن نگاه نازل از ادبیات عاشورایی

اتفاق مبارکی که در کتب عاشورایی اعم از ادبی، تاریخی و پژوهشی افتاده، این است که تمامی آثار این حوزه صاحب یک جریان حماسی در خود شده‌اند. بعد از خوانش تک‌تک آثار هنری کتاب سال عاشورا و ارزیابی موشکافانۀ آن‌ها، متوجه نوعی شکوه و جلال در آثار شدم که در گذشته وجود نداشت. در رساله‌های گذشته، به عنوان مثال در حوزه تاریخ مقتل، تأکید بر سختی‌ها و مصیبت‌های واردشده بر امام حسین(ع) و خاندانش بیشتر بوده است. متأسفانه نویسندگان و پدیدآورندگان آثار عاشورایی در حصار عاطفی و احساسی اسیر شده بودند و در نگاه خودشان تمام وقایع با شکوه و پرجلال عاشورا را خواری و عذاب می‌دیدند و از الفاظ و القابی چون زینب ستم‌کش؟سها؟ برای پیام‌رسان کربلا استفاده می‌کردند. نمونۀ این القاب در رساله‌های زمان قاجار (پیش از انقلاب مشروطه) به‌وفور دیده می‌شود؛ اما خوشبختانه در آثار فعلی این نگاه نازل به عاشورا بسیار کمرنگ شده و یک روح حماسی در آن‌ها به وجود آمده است. گویی هنرمندان و ادبی‌نویسان روزگار ما، نگاهشان را با نگاه حضرت زینب؟سها؟ به واقعۀ عاشورا یکی کرده‌اند و بر زیبایی‌ها و جلال آن تأکید داشته‌اند. گویی جملۀ تاریخی عمه سادات که فرمود: «ما رأیت الا جمیلاٌ» در آثار گوش و قلب هنرمندان عرصۀ ادبیات حسینی طنین انداخته و در آثارشان جلوه‌گر شده است.
 

فرصت به هنرمندان، خوشبینی از آینده

پیشنهاد من برای بهبود کیفیت کتاب سال عاشورا، همتی است که از سوی ادبی‌نویسان، هنرمندان و پژوهشگران این عرصه می‌طلبد تا هرچه بیشتر به زندگی، منش و سیره حضرت سیدالشهدا(ع) آشنا شده و با ظرافت‌های واقعۀ عاشورا اشراف کامل داشته باشند. ما در حوزه‌های هنری نسبت به حوزه‌های تاریخی و پژوهشی کم‌تجربه‌تر هستیم و باید به هنرمندان این عرصه فرصت آزمون و خطا بدهیم. کسانی که درحوزه‌های تاریخی و پژوهشی فعالیت می‌کنند، با پشتوانۀ بسیار عظیمی از رساله‌های مختلف روبه‌رو هستند و به‌راحتی می‌توانند به آن‌ها رجوع کنند. اما یک عکاس چنین موهبتی ندارد. نزدیک به پنج سال است که به طور جدی به کتب عکاسی پرداخته می‌شود و عمر چندانی ندارد؛ با اینکه می‌دانیم تأثیرگذاری یک عکس خوب به‌مراتب می‌تواند بیشتر از کتب تاریخی باشد. به نظرم می‌آید که برای قضاوت دربارۀ آثار هنری هنوز فرصت باقی است و باید بگذاریم تا این حوزه که به فرهنگ عاشورایی می‌پردازد، مسیر مشخص خود را پیدا کند و جایگاه شایسته‌ای به دست آورد. من به ادامه روند هندمندان خوشبین هستم و اطمینان دارم که در سال‌های آتی، شاهد آثار برجسته‌ای در عرصۀ کتاب عاشورا خواهیم بود.
 

بسترسازی ارتباط بین هنرمندان و پژوهشگران

نگاه تخصصی به ادبیات کودک و نوجوان از اتفاقات ارزنده‌ای است که در این حوزه پدید آمده است؛ به عنوان مثال درگذشته کسی توجهی نمی‌کرد که باید با زبان کودکانه و غیرمستقیم به بیان مفاهیم عاشورا برای قشر خردسالان و نونهالان پرداخت؛ اما هم‌اکنون این حوزه با نگاهی تخصصی کار خود را دنبال کرده و آثار مفیدی به کودکان ارائه می‌کند. گفتنی است که عرصۀ ادبیات عاشورا به‌ویژه در بخش کودک و نوجوان، بسیار حساس و بااهمیت است و هرکسی نباید به این حوزه ورود کند. مطلبی که من سال‌هاست در مجامع و محافل مختلف بیان می‌کنم این است که ما باید رابطۀ خوبی میان هنرمندان و تاریخ‌شناسان و پژوهشگران به وجود آوریم؛ چون ممکن است که یک هنرمند به تمامی زوایای واقعۀ مهم عاشورا اشراف نداشته باشد. حضور یک تاریخ‌شناس در کنار وی می‌تواند این کمبودها را برطرف کند و میزان کیفیت آن اثر هنری را ارتقا دهد؛ به عنوان مثال ما اشخاصی را تربیت نکرده‌ایم که برای هنرمندان روشنگری کنند که فلان بخش از واقعۀ عاشورا تا چه میزان می‌تواند تبدیل به شعر و نثر کودکانه شود. پژوهشگر توانا می‌تواند ماده خام خوبی در اختیار هنرمند قرار دهد و زوایایی از عاشورا را که می‌تواند رابطه مستقیمی با نونهالان داشته باشد به وی معرفی کند.  
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما