کد مطلب : ۳۹۳۹
یک نمایشنویس مذهبی:
نمايشنامههاي ويليام شكسپير در زمره مذهبيترين آثار نمايشي جهان است
نویسنده نمایشنامه غریبه شام تصریح کرد: «اين گونه جشنوارهها باعث ميشود فقط بودجهاي از بيت المال بدون اين كه هيچ اتفاق خاصي بيفتد، هزينه شود.؛ در حالي كه نمايشنامهها بايد از متن جامعه و باورها واعتقادات هنرمنداني كه به اين نوع مفاهيم اعتقاد و ايمان دارند بجوشد.»
وي خاطرنشان کرد: «من فكر نميكنم با برگزاري چنين جشنوارهها يا همايشهايي از اين قبيل بتوانيم موجب خلق آثار بهتر يا متنهاي بهتر بشويم به اين دليل كه اتفاق خوب قرار نيست از بيرون به هنرمند ديكته يا القا شود، بلكه اين اتفاق خوب از درون روح و روان هنرمند ميجوشد.»
این نمایشنویس مذهبی نظر خود را درباره توانايي جريانسازي با برگزاري همايش آيينهاي عاشورايي چنين اظهارداشت: «هيچ همايش يا جشنوارهاي در اين كشور مطلقا نتوانسته جريانسازي كند؛ جريانسازي بازتاب فعاليتي مستمر و طولاني چند ده ساله در متن جامعه است و تا به حال با برگزاري جشنواره يا همايشهاي اين چنيني جريانسازي اتفاق نيفتاده و بعد از اين هم نخواهد افتاد.»
فدایی حسین در مورد جداسازي اين گونه نمايشنامهها و كارهاي نمايشي از كل تئاتر و موضوعات ديگر گفت: «من اصلا به جداسازي ها، تشكلها و جشنوارههاي متفاوت اعتقادي ندارم و به نظر من ۸۰ درصد جشنوارههايي كه برگزار ميشود تلف كردن پول بيت المال است.»
وی بیان کرد: «تا آن جايي كه من از نزديك ديده ام و به ياد دارم، هيچ بازتاب و تاثير جريان ساز فرهنگي در اين جشنوارهها وجود ندارد و دليل آن تعريف بسيار وسيعي است كه از هدف جشنوارهها ميكنيم تا افرادي كه بايد بودجه بدهند بر اساس اين اهداف بزرگ، متقاعد شوند و بودجه بيشتري را در نظر بگيرند.»
نویسنده نمایش بانوی بی نشان افزود: «بايد جشنواره را خيلي ساده ببينيم؛ جشنواره فقط آيين پاسداشت تلاش هاست؛ بايد تعريف مان را از جشنواره كوچك كنيم و رسالتي كه براي جشنواره قائل هستيم را در حد اتفاق بزرگ ملي و مذهبي بالا ببريم و آن را در حد آيين نكوداشت تلاش عدهاي از هنرمندان پيشكسوت و جوان تعريف كنيم؛ سنگ بزرگ علامت نزدن است؛ تعريفهاي بزرگ ما در هيج كجاي دنيا و در چهارچوب هيچ جشنوارهاي نميگنجد.»
فدایی حسین افزود: «ما تئاتر مذهبي را از ساير اتفاقهاي تئاتري تافته جدا بافته كرديم؛ بايد نگاهمان را مبتني بر اين كه هر اثر تئاتري ميتواند درون مايههاي مذهبي داشته باشد تغيير دهيم؛ بايد مذهب را يك بخش لاينفك و جدايي ناپذير از زندگي اجتماعي فردي انسانها قلمداد كنيم و آن را در يك چارچوب رسمي تعريف نكنيم و آگاه باشيم كه نگاه دين مدارانه و مذهبي در عميقترين زواياي روح و روان جامعه حضور دارد.»
این نمایش نویس مذهبی تصریح کرد: «وقتي ميگوييم تئاتر مذهبي ، هنرمند را وادار ميكنيم اثري خلق كند كه از نظر نهادهاي رسمي جامعه، مذهبي محسوب ميشود و اين جاست كه فاجعه رخ ميدهد، به نظر من نمايشنامه هاي ويليام شكسپير در زمره مذهبيترين و اخلاقيترين آثار نمايشي ادبيات جهان است؛ بدون اين كه او خواستار خلق نمايشنامههاي صرفا مذهبي باشد.»
وی بیان کرد: «در حوزه محدودي از تاريخ تئاتر ميتوان لفظ تئاتر مذهبي را به كار برد كه مختص به نمايشها و پاره نمايشهايي مثل ميستري و ميراكل در متن تمدن مسيحي قرون وسطي كه به طور مشخص به ذكر مصائب عيسي مسيح ميپردازد و در تاريخ مسلمانان و ما ايرانيها ميتوان تعزيه را مثال زد كه ذكر مصيبت شهداي كربلاست.»
نویسنده نمایش غریبه شام خاطرنشان کرد: «به اعتقاد من بيش از دو سوم آثار نمايشي مندرج در تاريخ ادبيات نمايشي، درون مايههاي ديني، مذهبي و عرفاني دارند و زماني كه جداسازي ميكنيم و لفظ تئاتر مذهبي را به كار ميبريم به نظر ميرسد جامعه يك مجموعهاي كه يك بخش در اقليت آن شامل تئاتر مذهبي ميشود و اين امر فقط فروكاستن و تقليل شان مذهب است و از اين طريق شان و منزلت تفكر دين مدارانه و معنويت گرا تنزل داده ميشود و آن را به شاخهاي از تفكر كه در متن جامعه در يك گوشهاي جدا افتاده و هيچ ارتباطي هم با مسائل زندگي ندارد، تبديل مي كنيم. در حالي كه اين كار به طور كل اشتباه است.»
فدايي حسین، درباره شركت نكردن نويسندهها و نمايشنامه نويسهاي مطرح از جمله خودش را در اين همايش گفت: «شايد وقتش را ندارند و حتي انگيزهاي ندارند و شايد هم سرخورده اند؛ شايد هم در حال حاضر مثل من مشغول فعاليت در حوزههاي ديگر هستند.»
وی در مورد بيان متفاوت كارهاي مذهبي و مدرن كردن شيوه اجرايي اين گونه نمايشها تصريح كرد: «چرا با بياني كه ما در خيلي از آثار نمايشي به كار برديم و براي مخاطب نيز جذاب است سراغ طرح مضامين مذهبي نرويم، چرا فكر مي كنيم بيان مضامين مذهبي بايد شيوه و فرم خاصي داشته باشد، اين تفكرها زمينه ساز بيگانهسازي مخاطب نسبت به اين گونه كارهاست وباعث عدم استقبال مخاطب ميشود و اين به معني استقبال نكردن از تفكر مذهبي نيست بلكه مخاطب نسبت به شيوه دراماتيك بيان موضوعات مذهبي واكنش نشان ميدهد.»
نویسنده نمایش بانوی بینشان بیان کرد: «اين شيوهاي است كه در طول سالها در تئاتر ما رايج بوده و هيچ موقع تاثير خوبي نداشته است؛ بنابراين سراغ بيانهاي عادي، قصه و دارم برويم؟ شخصيت هاي عادي كوچه و بازار را با دنياي سرتا پا خوبي و بدي جستجو كنيم؛ شخصيت هايي كه در متن جامعه هستند و بر اساس تجربههاي شخصي و زندگي واقعي به تجربههاي ديني و اخلاقي رسيده اند.»