تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۰۵
۰
کد مطلب : ۳۳۸۸۳
مرتضی حیدری آل کثیر شاعر آییینی عرب زبان

نباید شان اهل بیت را فدای شور هیئت کرد

نباید شان اهل بیت را فدای شور هیئت کرد
گرچه ورودش به وادی شعر و شاعری با اشعار اجتماعی و عاشقانه رقم خورد اما زندگی او ریشه در اعتقادات مذهبی داشت و همین موضوع باعث شد تا مرتضی حیدری آل کثیر، قدم در راه اهل بیت(ع) گذاشته و به شاعری بنام در عرصه شعر آیینی تبدیل شود. کسی که حالا دیگر اشعار مذهبی اش بسیار زبانزد است و اشعار عربی او طرفداران بسیاری دارد. آل کثیر هم شعر می گوید؛ هم سبک می سازد و هم اینکه خودش می خواند. او یک خادم تمام عیار است و مهمترین دغدغه اش خدمت به اهل بیت است و بس. از این جوان 35 ساله خوزستانی تا به امروز 9 جلد کتاب به چاپ رسیده که "خورشید در عبای تو پیچیده است" و مجموعه "دماع و دمأ " به عنوان کتاب های او در وصف اهل بیت به شمار می روند.
 
* آقای آل کثیر! تقریبا از 20 سال پیش، شعر گفتن را شروع کرده اید. اما دقیقا از چه زمانی پی به علاقه خود در این عرصه بردید؟
 
از کودکی به شعر علاقه داشتم. در دوران ابتدایی و راهنمایی، اولین چیزی که نظرم را جلب می کرد، شعرهای کتاب فارسی بود. به محض اینکه کتاب ها را می دادند، سراغ شعرها می رفتم و آن ها را حفظ می کردم؛ تا اینکه بالاخره در سال 1377، اولین شعرم را گفتم و حدودا از سال 1382 وارد فضای حرفه ای ادبیات شدم.
 
* منظورتان از ادبیات حرفه ای چیست؟
 
شعر گفتن را با سبک های قدیمی تر و کلاسیک شروع کردم؛ تقریبا مثل سبکی که در روستا و شهرمان رواج داشت. آن موقع دسترسی به متون و اطلاعات مختلف مثل امروز آسان نبود و عملا امکانات فرهنگی لازم را دراختیار نداشتم، بنابراین چندسالی طول کشید تا شعر جدید را بشناسم و در این مسیر قدم بگذارم. البته قدم گذاشتن در این مسیر به معنای شور و اشتیاقی وصف نشدنی است. اشتیاقی که یک تلاش زبانزد را به همراه داشت و همه می گفتند آل کثیر به شکلی جنون آمیز شعر می گوید اما به هرحال این اشتیاق و تلاش باعث شد تا طی 10 سال، در این فضا پوست بیندازم و خودم را پیدا کنم.
 
* اما چه شد که به اشعار آیینی روی آوردید و شعر مذهبی به یکی از دغدغه هایتان تبدیل شد؟
 
ما در روستای حر ریاحی در 15 کیلومتری شوش زندگی می کنیم، یعنی جایی که اجدادمان برای اولین بار تعزیه خوانی را از عراق و کربلا به آنجا آوردند، بنابراین تمام بچه های شوش با این آیین ها و در فضایی معنوی بزرگ شده اند و من نیز از این قاعده مستنثنی نبوده ام. مرحوم پدر خود من 30 سال تمام نقش جبیب بن مظاهر را بازی می کردند و علاوه بر آن، به خوبی شعر ابوذیه می گفتند. ایشان بسیار معتقد به دین و مذهب بودند و صبح ها با صدای قرآن ما را از خواب بیدار می کردند. همیشه سعی داشتند به سبک حبیب بن مظاهر زندگی کنند که همین موضوع تاثیر بسزایی در وجه مذهبی ما داشت؛ بنابراین زمینه لازم برای ورودم به شعر آیینی از مدت ها قبل وجود داشت و گفتن شعر آیینی، یک اتفاق مبارک بود که سرانجام نصیبم شد. 
 
* اولین شعر مذهبی تان را برای کدام ائمه گفتید؟
 
همان سال های اولی که شعر گفتن را شروع کردم، همزمان با ولادت حضرت علی (ع)، شعری در وصف ایشان گفتم. گرچه تلاش زیادی برای این شعر کردم اما این اتفاق برایم بسیار ارزشمند و ماندگار بود، زیرا این شعر مورد تشویق اطرافیان قرار گرفت و همین هم باعث شد تا انگیزه بیشتری برای ادامه این راه پیدا کنم. البته همان طور گفتم که به دلیل دراختیارنداشتن متون کافی، چندسال بعدتر وارد دنیای حرفه ای شدم. به واقع نقطه عطف این موضوع، در سال 1384 و 1385 بود که کتاب چهارده معصوم(ع) به نام "خورشید در عبای تو پیچیده است" اتفاق افتاد و برکات معنوی و حتی مادی زیادی به همراه داشت.
 
*یعنی همان کتاب مشهورتان در زمینه مذهبی؟
 
بله. این کتاب در سال 1386، سرو زرین جشنواره بین الملیی فجر را به خود اختصاص داد.   
 
* یکی دیگر از کتاب های مشهورتان در فضای مذهبی و هیاتی، کتاب نوحه هایتان یعنی همان دماع و دمأ است. در مورد این کتاب پرطرفدار هم برایمان توضیح دهید.
 
این مجموعه شعر طی سال های 90، 92 و 93 در 3 فصل به چاپ رسیده که همه اشعار آن به زبان عربی و در قالب نوحه گفته شده است. البته باید بگویم که این کتاب ها دارای سی دی و سبک نوحه نیز هستند که همه سبک ها را خودم روی آن ها گذاشته ام.
 
*گفتید که برای اولین شعر مذهبی تان تلاش زیادی کردید. به بهانه این تلاش می خواهیم در رابطه با جایگاه شعر جوششی و شعر کوششی بیشتر بدانیم.
 
من معتقدم که خیلی اوقات شعر جوششی نیاز است و خیلی اوقات هم شعر، کوششی است برای رسیدن به جوشش. درست است که برخی شعرها با کوشش شروع می شوند اما سرانجام با نگاه خود اهل بیت(ع) به جوشش می رسند و هردوی این ها به سبب آنکه مورد لطف اهل بیت واقع شده اند، از جایگاه و ارزش بالایی برخوردارند. پس عملا کوشش و جوشش را خیلی نباید از هم جدا دانست. به واقع، این موضوع، تجربه ای مشترک میان اکثر شعرای آیینی است که یک پایان معنوی را به همراه دارد.   
 
* حالا که حرف از حال و هوای خاص و معنوی شعر آیینی به میان آمد، از فضای این نوع شعر برایمان بگویید.
 
طبیعتا سرودن برای معصومین، بسیار ویژه است و به فضایی متفاوت نیاز دارد. یک شاعر اهل بیت علاوه بر تمام اطلاعات اولیه و مهارت برای سرایش، نیاز به سلوک نفسانی دارد. به واقع فراتر از حرفه ای بودن، چیز مهمتری نیاز است و آن هم اینکه، یک شاعر بتواند وجود خود را پاک کرده و زمینه الهام را فراهم کند. هریک از این مباحث در جای خود بسیارحائز اهمیت هستند و شاعر آیینی نباید از هیچ کدام غافل شود. 
 
 
* یعنی فن و احساس باید متناسب و درحد خود مورد توجه قرار گیرند. شاید این همان چیزی است که می تواند شعر آیینی را از آسیب ها نیز دور کند.
 
دقیقا همین طور است. یک شاعر آیینی با تکیه بر مطالعاتی دقیق باید مواظب باشد که شأن معصوم در اشعارش حفظ شود. متاسفانه این موضوع، چیزی است که امروزه بسیاری از شاعران مبتلا به آن هستند و به سبب شوق و عشق زیاد، چیزهایی می سرایند که گرچه از نظر خودشان خوب است اما در شأن اهل بیت نیست و منجر به آسیب می شود. البته بدتر این، آن دست از شاعران هستند که از روی بی اطلاعی شعر می گویند و آسیب های زیادی به شعر آیینی وارد می کنند.  
 
* باتوجه به تمام این مسائل، فکر می کنید در یک شعر خوب اهل بیتی چه موضوعی باید بیش از همه مورد توجه قرار گیرد؟
 
شعرای آیینی ما باید در حوزه مدح و سیره عملی معصومین، توجه بیشتری داشته باشند و با نگاه عمیق تری شعر بگویند؛ شعری مانند علی ای همای رحمت که اشاره به سیره عملی امیرالمومنین دارد و از جایگاه بالایی نیز برخوردار است. البته برای گفتن چنین اشعاری، خلوص شاعرانه بسیار مهم است و اگر این خلوص وجود نداشته باشد، شاعر به سمتی که باید، کشیده نمی شود. 
 
*متاسفانه امروزه شاهد آسیب های زیادی در حوزه شعر آیینی هستیم. نظرتان در این باره چیست؟
 
در واقع در این حوزه مثل تمام حوزه های دیگر، آسیب هایی وجود دارد اما بواسطه اینکه شعر آیینی، یک هدف الهی و دینی را دنبال می کند، آسیب ها در آن بسیار برجسته می شود و یک اشتباه ممکن است بسیار بزرگ جلوه کند. همچنین باتوجه به پیشرفت شعر آیینی و تولید زیاد آن، قاعدتا تعداد آسیب ها نیز متناسب با تعداد اشعار بیشتر می شود که به همین منظور شاعران باید دقت بسیار زیادی به خرج دهند. بطورکلی من معتقدم که ارتباط بین شاعر و مداح، حلقه اصلی این آسیب هاست. شاید یک شاعر وقتی می خواهد شعر بگوید، دچار این آسیب ها نشود اما وقتی بحث مخاطب عام و به وجد آوردن آن ها به میان می آید، آسیب ها وارد می شوند که بخشی از آن به درخواست مداح از شاعر برمی گردد. مثلا وقتی مداح از شاعر می خواهد که برای هر 10 شب محرم، شعر جدید بگوید، قاعدتا شاعر مجبور به گفتن شعر سطحی می شود و این اصلا اتفاق خوبی نیست، بنابراین همه ما شاعران باید بیشتر دقت کنیم تا محتوا فدای شور نشود و آسیب های بعدی را به همراه نیاورد. در واقع همانطور که فضای هیئت محل پرواز و به اوج رسیدن شعر آئینی است، در همان حال ممکن است به ضعف شعر یا سطحی شدن آن نیز منتهی شود. اصلا چه اشکالی دارد که یک شعر خوب چند بار خوانده شود. برخی اشعار آنقدر پرمحتوا و ارزشمند هستند که خواندن چندین باره آن ها می تواند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
 
*آقای آل کثیر! خود شما با مداح خاصی همکاری ندارید؟
 
شیوه سرایش من، شعر صرف است و استوار بر صور خیال، بنابراین خیلی خودم را درگیر نوشتن سبک های فارسی نمی کنم. با توجه به اینکه خودم می خوانم، بیشتر با کسانی که عربی می خوانند و خصوصا با گروه های تواشیح در ارتباط هستم و برایشان شعر می گویم. دراصل دوست دارم شعر بگویم و شاعر انتخاب کند و بخواند، نه اینکه مداح بگوید که چه شعری بسرایم. الان یکسری از شعرا خودشان را وقف شعر نوشتن به درخواست مداح کرده اند که البته این نیز، اتفاق خوب و لازم برای تبلیغ دین است البته به شرطی که پیرو صحبت های قبلی، دچار آسیب نشود.
 
 
دیدارهایی خاطره انگیز با مقام معظم رهبری
 
مرتضی حیدری آل کثیر تا به حال 10 باری به دیدار مقام رهبری رفته اما اولین دیدارش با ایشان به سال 1386 برمی گردد. دیداری که خاطره ای جالب و فراموش نشدنی را برای این شاعر آیینی رقم زد. آل کثیر در رابطه با این دیدار می گوید:" در این دیدار، شعری برای مقام رهبری خواندم که از نگاه خودم شعری در وصف امام جواد(ع) بود اما بعد از اتمام شعر، ایشان فرمودند که این شعر بیشتر به احوالات امام موسی کاظم(ع) شباهت دارد. آنجا بود که متوجه اشتباه خود شدم و این اتفاق به عنوان خاطره ای جالب و ارزشمند برایم ماندگار شد." البته یکی دیگر از دیدارهای جالب توجه آل کثیر با مقام رهبری که بازتاب زیادی داشت و بسیار موردتوجه عموم مردم و خصوصا کشورهای عربی قرار گرفت، مربوط به سال 1390 و مشاعره او با رهبری است. آل کثیر در توصیف این دیدار می گوید:" شعرخوانی من و صحبت‌های رهبر حدود پنج دقیقه طول کشید. آن روز بعد از اینکه شعر خوانيم تمام شد، مورد استقبال و تشویق ایشان قرار گرفتم. رهبر بعد از شنيدن شعرهای من کمی در مورد قالب ابوذيه برای حضار توضیح دادند و سپس گفتند که در سال 42 با تعدادی از شاعران عرب خوزستان زندانی بوده و ابوذيه را از شاعران عرب خوزستانی شنيده و خیلی خوششان آمده است. ايشان که خودشان شاعر و اهل ذوق هستند، در خلال صحبت هایشان یک ابوذیه عاشقانه عرفانی خواندند كه باعث بهت همه حاضران شد. خود من هم واقعا شگفت زده شدم که رهبر اينقدر کامل و دقیق از قالب ابوذیه با خبر بودند و جواب من را دادند."
 
مرجع : عقیق
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما