تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۲ شهريور ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۴۱
۰
کد مطلب : ۸۲۴۳
آیین ایرانی

منقبت‌خواني مولا علي (ع) در خوزستان

منقبت‌خواني مولا علي (ع) در خوزستان
پيش‌خواني:
بسمالله است نام زبانم به هر عدد
من كلب آستان توام يا علي مدد
خواهم يكي دوبار به فرياد من رسي
اول دم ممات، دوم در ته لحد

ورود به ذهن جمع:
علي است آن كه يلان را برگرفت و كرد آزاد
به شهسوار الهي، مرتضي علي (ع) پادشاه حجاز

نشسته بر سر سجاده از براي نماز
بدي به عقد ثريا، دست شه تسبيح

لبش به ذكر خدا بود با زبان فصيح
كه ناگهان ز در آمد عزيز رب و دود

حسين (ع) نور دو چشم محمد (ص) محبوب
چه ديد سبحه به دست پدر به گرديدن

به عشق يار تبسم كنان و خنديدن
حسين (ع) سر سبحه را گرفت و كشيد

علي (ع) گرفت سر سبحه را چنان محكم
چنان كه قامت سرود حسين گشتي خم

حسين (ع) رو به حسن (ع) كرد كه: اي گل چمنم
يگانه گوهر معرفت، حسنم

برادرم بيا به قوت بازوي من بشو ياور
كه سبحح را بستانيم از جناب پدر

حسن (ع) دويد و سر سبحه را گرفت و به زود
شدند آن دو برادر به يكديگر هم زور

علي كه ديد ايشان گشتهاند هميار
گهي رو به يمين كرد گه رو به يسار

علي (ع) چه گفت؟ بگفت: منم كشنده عمر و منم ابوالحسنين
منم هژبر دغي، شهسوار بدرو حنين

منم كه عمر طلق و ذوالخمار را كشتم
منم كه باشد كليد جنان سر انگشتم

منم كه پنجه قهرم دريد اژدر را
منم كه از ازل بستم شصت ديو كافر را

حسين (ع) گفت: بابا اگر خدا به تو داده ذوالفقار دو سر
مرا خطاب نموده حسين تشنه جگر

اگر خدا به تو داده، مير، دلدل و شمشير
به من داد نشان سيصد هزار نيزه و تير

اگر كه جد تو عبدالمطلب است بدان
كه جد من باشد، رسول عالميان

اگر كه مادر تو باشد فاطمه بنت اسد
مادر من هست فاطمه، امام دختر احمد
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما