درباره کتاب رسانه شیعه

1 آذر 1397 ساعت 14:36


رسانه‌ شیعه؛ جامعه‌شناسی آیین‌های سوگواری و هیأت‌های مذهبی در ایران؛ کتابی است به زبان فارسی، اثر محسن حسام مظاهری پژوهشگر مطالعات اجتماعی شیعه که در سال ۱۳۸۷ش منتشر شده است. این کتاب نخستین اثر مستقلی است که با موضوع بررسی جامعه‌شناختی آیین‌ها و مجالس عزاداری در ایران نوشته و منتشر شده است. رسانه شیعه حاصل پژوهشی پنج‌ساله است و ۹ فصل را شامل می‌شود.

محتویات

    ۱ بخش‌های کتاب
        ۱.۱ فصل اول: تاریخ تحلیلی پیدایش و تکوین آیین‌ها و مجالس سوگواری
        ۱.۲ فصل دوم:‌ مفاهیم و کلیات
        ۱.۳ فصل سوم: گونه‌بندی هیأت‌های مذهبی
        ۱.۴ فصل‌ چهارم: هیأت‌های سنتی
        ۱.۵ فصل پنجم: هیأت‌های انقلابی دوران جنگ
        ۱.۶ فصل ششم: هیأت‌های انقلابی دوران پس از جنگ
        ۱.۷ فصل هفتم: هیأت‌های عامه‌پسند
        ۱.۸ فصل هشتم: شبه‌هیأت‌ها
        ۱.۹ فصل نهم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری
    ۲ بازخوردها
    ۳ منابع

بخش‌های کتاب
فصل اول: تاریخ تحلیلی پیدایش و تکوین آیین‌ها و مجالس سوگواری

نخستین فصل کتاب، تاریخ آیین‌ها و مجالس عزاداری است. فرضیه‌ بنیادین کتاب، رابطه‌ عزادار و تغییر و تحولاتش با وضعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هر عصر است. ازاین‌رو در این فصل، به تفصیل در باب بسترهای اجتماعی و فرهنگی که در هر عصر سبب ظهور یک آیین یا صورت جدید در عزاداری عاشورا شده، سخن گفته شده است. در خلال گزارش تاریخی، در این فصل همچنین به مدل‌های دین‌داری و گفتمان دینی هر عصر و نیز مناسبات بین نهاد دین و سیاست پرداخته شده است. این فصل، به ترتیب این دوره‌های تاریخی را شامل می‌شود:

    دوره‌ زند‌گی امامان شیعه
    دوره‌ آل‌بویه
    دوره‌ سلجوقیان
    دوره‌ مغولان
    دوره‌ تیموریان
    دوره‌ صفویان
    دوره‌ افشاریان
    دوره‌ زندیان
    دوره‌ قاجاریان
    دوره‌ پهلوی
    دوره‌ انقلاب اسلامی (جنگ تحمیلی، دوران پس از جنگ تا امروز)

بخش‌های واپسین این فصل هم به بیان تحولات سال‌های اخیر در جریان مداحی و عزاداری اختصاص یافته است.

فصل دوم:‌ مفاهیم و کلیات

این فصل «مفاهیم و کلیات» نام دارد و چنان‌چه از نام‌اش پیداست به ارایهٔ تعاریف و بررسی مفاهیم و مباحث کلی و زیربنایی کتاب اختصاص یافته است. نویسنده در این فصل به تعریف مفاهیمی از جمله «فرهنگ خواص»، «فرهنگ عامه»، «دین»، «دین‌داری»، «مناسک دینی» و «آیین‌های دین‌داران» پرداخته است. از جمله بر این نکته تأکید می‌کند که باید بین دو مفهوم دین و دین‌داری تفکیک قایل شد: «مفهوم دین راجع است به ذات و جوهر دین که در هاله‌ای از تقدس قرار دارد و مرجع تعریف‌اش خود شارع است؛ اما دین‌داری به رفتار دینی دین‌داران راجع است و مرجع تعریف‌اش فارغ از دستورات و تعاریف دین، عمل بیرونی و بروز‌ها و نمودهای عینی و بشری دستورات دینی است. به عبارت دیگر مقولهٔ دین در مقام تعریف است، اما مقولهٔ دین‌داری در مقام تحقق. وی در ادامه بین دین‌داری خواص و دین‌داری عوام نیز تفاوت‌هایی را برمی‌شمرد: «بر دین‌داری خواص، منطق عقلی و استدلالی حاکم است و یا لااقل حاکمیت این منطق، ارزش محسوب می‌شود. اما در دین‌داری عامه، منطق عاطفه و احساس حرف اول را می‌زند و به عبارتی ذوق‌محور است. و هرچه دین‌داری خواص بر اصول دین تکیه دارد، دین‌داری عوام معمولاً گرایش به التقاط دارد و از اختلاط باورهای عوام و آداب محلی به وجود می‌آید. به تبع این خصلت، در دین‌داری عامه نمادهای اساسی دین‌داری بیشتر متأثر از فرهنگ عامه است و نه از متن دین.» نویسنده هم‌چنین بین مناسک دینی و آیین‌های دین‌داران نیز قایل به تمایز است: «مناسک دینی در متن دین حضور دارند و تأسیس، تعریف و تبیین چگونه‌گی آنان و جزییات برگزاریشان در نصوص و متون اصیل دینی تصریح و تشریح شده‌ است. در نتیجه تعریف شرایط و اشکال آنان نسبتاً ثابت و تطورناپذیر است.... اما آیین‌های دین‌داران برخلاف مناسک دینی، منشأ شریعتی ندارند و تعریفشان بر عهدهٔ خود دین نیست. بل‌که مقوله‌ای اساساً اجتماعی‌اند و تأسیس، تعریف و تبیین چه‌گونه‌گی آن‌ها به نوع عمل و شرایط اجتماعی دین‌داران برمی‌گردد، و به‌تبع مانند خود دین‌داری تابع تحولات اجتماعی و تغییرپذیرند.» پس از ذکر این مقدمات نویسنده نتیجه می‌گیرد که عزاداری عاشورا را باید «اولاً از زمرهٔ مقولهٔ دین‌داری محسوب کرد، نه دین. ثانیاً یکی از آیین‌های دین‌داران دانست و نه یک منسک دینی. به همین دلیل این آیین که توسط امامان شیعه پایه‌ریزی شده بود، پس از چندی و وقتی با فرهنگ ایرانی آمیخته و در آن نهادینه شد، صورت دیگری یافت که به کلی با نمونهٔ ساده و اولیه‌اش تفاوت داشت. صورتی که توسط خود دین‌داران و به تناسب فرهنگ و باورهای آنان و نیز قرائتی که در هر عصر از مذهب شیعه و قیام امام‌حسین(ع) داشتند، تعریف شده بود.» این فراز را می‌توان لبّ همهٔ مطالب و مباحث کتاب دانست؛ این‌که «پدیدهٔ آیین‌ها و مجالس سوگواری علی‌رغم کارکرد دینی خود، اما بیش و پیش از هر چیز پدیده‌ای اجتماعی‌اند و متأثر از تغییرات و تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی». پس از تعاریف مفاهیم اساسی، نویسنده به تعریف و بررسی ۷ مفهوم که آن‌ها را «عناصر هویتی هیأت‌های مذهبی» می‌نامد، پرداخته که عبارتند از: «کارکرد»، «سازمان»، «مخاطب»، «مدل دین‌داری»، «متولیان»، «مداحی» و «ادبیات». این‌ها متغیرهایی‌اند که وی در فصول بعدی از منظر آن‌ها به مقایسه و بررسی و نقد گونه‌های مختلف هیأت‌های مذهبی معاصر می‌پردازد. وی از جمله ذیل بحث کارکرد، «کارکرد سیاسی»، «اسوه‌سازی» و «تقویت باورهای دینی» را به عنوان کارکردهای عمومی آشکار، و «تقویت هم‌بسته‌گی اجتماعی»، «تثبیت نظام اخلاقی»، «حفظ الگوی جامعه»، «کارکرد فراغتی» و «تسکین آلام و تخدیر مصائب فردی و اجتماعی» را به عنوان کارکردهای عمومی پنهان هیأت‌های مذهبی برمی‌شمارد.

فصل سوم: گونه‌بندی هیأت‌های مذهبی

این فصل به بررسی مدل‌های مختلفی اختصاص یافته که با آن‌ها می‌توان هیأت‌های مذهبی را گونه‌بندی کرد. نویسنده با درنظرگرفتن دو معیار «سازمان» و «مخاطب»، ۱۵ مدل فرضی گونه‌بندی را بررسی کرده و در انت‌ها یک مدل تلفیقی و چندبعدی را به عنوان «مدل ساختی کارکردی» پیش‌نهاد کرده ‌است. «طبق این مدل که مدل بنیادی و زیربنایی مباحث کتاب است هیأت‌های مذهبی معاصر را می‌توان در سه دستهٔ «سنتی»، «انقلابی» و «عامه‌پسند»، به علاوهٔ یک گونهٔ فرعی «شبه‌هیأت‌ها» گنجاند. البته هرکدام این دسته‌ها خود شامل تقسیم‌بندی‌های ثانویه هم می‌شوند.»

فصل‌ چهارم: هیأت‌های سنتی

این فصل به «هیأت‌های سنتی» اختصاص دارد؛ هیأت‌هایی که «بی‌گمان دیرپا‌ترین گونهٔ هیأت‌های مذهبی محسوب می‌شوند». نویسنده «سازمان‌دهی قوی»، «ثبات زیاد»، «پیچیده‌گی»، «وجود هنجار مکانی» و «هنجار زمانی» را به عنوان خصوصیات سازمان این هیأت‌ها ذکر می‌کند و مدل ‌دین‌داری آن‌ها را «مدل اسلام سنتی» ‌می‌داند که با این گزاره‌ها قابل تعریف است: «بر تفکیک دیانت از سیاست تأکید دارد»، «مناسکی است»، «روی‌کردش بیشتر فردی است تا اجتماعی»، «آخرت‌گرا است»، «اسطوره‌گرا است» و «نقلی است». نویسنده مداحی هیأت‌های سنتی را هم واجد این مشخصات می‌داند: «وجود نظام آموزش سنتی»، «حضور هنجار‌ها و قوانین ثابت و محکم»، «حاکمیت نظام سلسله‌مراتبی»، «ابزارمندی» و «تنوع آیین‌ها و هویت‌های منطقه‌ای». وی هم‌چنین «تبیین قضا و قدری»، «تفسیر عرفانی و روی‌کرد اسطوره‌ای به عاشورا» را از جمله درون‌مایه‌های ادبیات این هیأت‌ها دانسته است.

فصل پنجم: هیأت‌های انقلابی دوران جنگ

این فصل به بررسی «هیأت‌های انقلابی دوران جنگ» اختصاص یافته است. هیأت‌هایی که چنین تعریف شده‌اند: «منظور از هیأت‌های انقلابی دوران جنگ گونه‌ای از هیأت‌های مذهبی است که چندی پس از آغاز جنگ تحمیلی و در راستای الگوی تطبیقی دفاع مقدس و واقعهٔ عاشورا، براساس ایدئولوژی و آرمان‌های انقلاب اسلامی و با گفتمان تشیع انقلابی و مبارزاتی، در جبهه‌های جنگ و نیز در شهر‌ها شکل گرفتند.» نویسنده کارکردهای اختصاصی هیأت‌های انقلابی دوران جنگ را چنین برمی‌شمرد: «حفظ، تقویت و جهت‌دهی روحیهٔ رزمند‌ه‌گان»، «تبلیغات به نفع جریان جنگ»، «سالم‌سازی و جهت‌دهی مناسبات اجتماعی» و «حفظ و تقویت ارزش‌های انقلاب ‌اسلامی در جامعه». به باور وی سازمان هیأت‌های انقلابی دوران جنگ، سازمانی سا‌ده و با ثبات کم است. ضمن آن‌که در این هیأت‌ها با «ظهور هنجار مکانی جدید» و «استمرار زمانی» مواجه‌ایم.

مخاطب هیأت‌های انقلابی دوران جنگ هم واجد چنین خصوصیاتی دانسته شده است: «دارای گرایش انقلابی»، «غلبهٔ حضور مردان»، «غلبهٔ حضور جوانان» و «حضور پررنگ طبقات فرودست». نویسنده مدل دین‌داری این هیأت‌ها را «اسلام سیاسی اجتماعی (الگوی دوران جنگ)» نامیده و آن را با این گزاره‌ها معرفی کرده است: «دین را به‌مثابهٔ ایدئولوژی در نظر می‌گیرد»، «حماسی و مبارزاتی است»، «داعیهٔ جهان‌گرایی دارد»، «بر عدالت‌خواهی تأکید می‌کند» و «اجتماعی است، نه فردی».

او «شکستن قالب‌های مداحی کلاسیک و حرفه‌ای» را خصوصیت بارز مداحی هیأت‌های انقلابی دوران جنگ دانسته و «ورود مفاهیم و اصطلاحات روزمره و غیرتاریخی» و نیز «تأکید بر الگوی تطابق دفاع ‌مقدس با واقعهٔ عاشورا» را به عنوان خصوصیات ادبیات این هیأت‌ها برشمرده است.

فصل ششم: هیأت‌های انقلابی دوران پس از جنگ

این فصل به بررسی «هیأت‌های انقلابی دوران پس از جنگ» اختصاص یافته است؛ هیأت‌هایی که «از ترکیب هیأت‌های انقلابی دوران جنگ و هیأت‌های سنتی، و به اقتضای تغییرات و تحولات اجتماعی فرهنگی سال‌های پس از جنگ تحمیلی شکل گرفتند.» و این کارکرد‌ها را دنبال می‌کردند: «حفظ و نشر ارزش‌های دفاع ‌مقدس و شهدا»، «کارکرد حفاظتی»، «انتقال ارزشی به نسل سوم انقلاب»، «نقد فضای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور» و «شکل‌گیری گروه‌های رادیکال فعال و خودسر مذهبی و انقلابی».

نویسنده از جمله خصوصیات سازمان این هیأت‌ها «سازمان‌یابی»، «پایایی زیاد»، «سازمان مرکب»، «ظهور هنجار مکانی جدید» و «تثبیت هنجار زمانی» را برشمرده است. هم‌چنین مشخصه‌های مخاطب این هیأت‌ها را «عدم تفکیک جنسیتی»، «غلبهٔ حضور جوانان و نوجوانان» و «تعلق به طبقهٔ متوسط» دانسته است.

مدل دین‌داری هیأت‌های انقلابی دوران پس از جنگ به تعبیر نویسندهٔ کتاب، مدل «اسلام سیاسی اجتماعی (الگوی پس از جنگ)» است که با این گزاره‌ها شناخته می‌شود: «داعیهٔ نوگرایی دارد»، «بر وطن‌گرایی تأکید دارد»، «به اخلاق بیش از دیگر ساحت‌های دین می‌پردازد» و «متساهل و آسان‌گیر است».

نویسنده، «جای‌گزینی سن به جای منبر»، «ظهور کالاهای فرهنگی»، «پیدایش و تثبیت الگوهای تبلیغاتی گسترده و عمومی» و «موسیقی تقلیدی» را به عنوان مشخصه‌های مداحی هیأت‌های انقلابی دوران پس از جنگ ذکر کرده و «بهره‌گیری از واژه‌گان ادبیات عرفانی»، «تکیه بر زیبایی ظاهری اهل‌بیت»، «نوستالژی دوران جنگ»، «گلایه از اوضاع زمانه و کم‌رنگ‌شدن ارزش‌ها»، «رگه‌هایی از غلو» و «توجه به مفهوم انتظار» را از خصوصیات ادبیات این هیأت‌ها دانسته است.

فصل هفتم: هیأت‌های عامه‌پسند

موضوع این فصل، بررسی «هیأت‌های عامه‌پسند» است. «هیأت‌های عامه‌پسند گونهٔ جدیدی از هیأت‌های مذهبی‌اند که در سال‌های اخیر، و در برخی شهرهای بزرگ و صنعتی کشور ظهور کرده‌اند.» از منظر نویسندهٔ کتاب، این هیأت‌ها چند کارکرد اختصاصی دارند که عبارتند از: «کارکرد حفاظتی»، «جامعه‌پذیری مجدد»، «تخلیهٔ روانی» و «پاسخ به غرایز دوران جوانی». سازمان هیأت‌های عامه‌پسند هم واجد چنین خصوصیاتی‌اند: «سادگی‌ و انعطاف‌پذیری»، «پایایی کم»، «هنجارشکنی مکانی» و «هنجارشکنی زمانی». نویسنده، مخاطب این هیأت‌ها را به دستهٔ درونی و بیرونی تقسیم کرده و «عدم گزینش مخاطب»، «حضور تک‌جنسیتی» و «تعلق به گروه سنی نوجوان و جوان» را از جمله مشخصات مخاطبان درونی دانسته است. به باور وی، مدل دین‌داری هیأت‌های عامه‌پسند، مدل «اسلام عرفی» است که می‌توان آن را با این گزاره‌ها بازشناخت: «داعیهٔ استقلال از مرجعیت رسمی هنجار دینی دارد»، «منفک از شریعت (فقه) عمل می‌کند»، «در آن حجیت عقل اصالتی ندارد»، «اسطوره‌محور است»، «متأثر از تصوف‌ است»، «بر انفکاک از سیاست تأکید دارد»، «فردی است» و «متساهل و آسان‌گیر است». مداحی هیأت‌های عامه‌پسند را نیز می‌توان واجد این خصوصیات دانست: «موسیقی تقلیدی و عاریتی»، «تکیه بر قابلیت‌های تکنولوژی صوتی روز»، «فضاسازی مجازی»، «پدیدهٔ ستاره‌شدن»، «پدیدهٔ شیفتگی»، «بهره‌مندی از سیستم گستردهٔ توزیع»، «فقدان شعایر سنتی پیشین» و «ظهور نمادهای جدید و جای‌گزین».

نویسنده هم‌چنین «بهره‌گیری از عبارت‌های عربی»، «ادبیات سلطنتی»، «واژ‌گان ادبیات عرفانی و غنایی»، «ادبیات شکسته و محاوره‌ای» و «واژه‌ها و مفاهیم تحقیرآمیز» را به عنوان خصوصیات زبانی ادبیات این هیأت‌ها؛ و «غلو»، «تأکید بر جنونمندی و بی‌اعتباری عقل»، «تأکید بر قدرت جسمانی و نیروی پهلوانی»، «تکیه بر زیبایی ظاهری اهل‌بیت»، و «تأکید بر دین شخصی و رواج نوعی لاابالی‌گری و بی‌خیالی» را به عنوان مشخصه‌های درون‌مایهٔ ادبیات این هیأت‌ها برشمرده است.

در پایان این فصل، نویسنده از پدیدهٔ هیأت‌های عامه‌پسند به عنوان یک پدیدهٔ اجتماعی، چهار تبیین ارایه می‌کند که عبارتند از: «زیرمجموعهٔ فرهنگ جوانان»، «خرده‌فرهنگ شهری»، «سبک زنده‌گی» و «نمودی از جنبش جوانان».

فصل هشتم: شبه‌هیأت‌ها

این فصل اختصاص دارد به بررسی پدیدهٔ نوظهور «شبه‌هیأت‌ها» که نویسنده به اختصار آن‌ها چنین تعریف می‌کند: «شبه‌هیأت‌ها را باید نمودی از جنبش جوانان مرفه شهرهای بزرگ دانست که دارای کارکردهای ابراز شادی جمعی، رفتار سیاسی‌ انتقادی و تعامل آزادانه با جنس مخالف‌اند و با روی‌کردی اعتراضی سعی در نمایاندن و رسمیت‌بخشیدن به یک نوع نگرش متفاوت و غیررسمی به برخی مقولات دینی و ارایهٔ یک سبک زنده‌گی امروزی و متفاوت از الگوهای رسمی مورد تبلیغ و حمایت حاکمیت دارند.»

فصل نهم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

و بالاخره در فصل پایانی نویسنده کوشیده است براساس مباحث طرح‌شده در فصول پیشین، یک مدل نظری کاربردی را برای تبیین تغییرات و تحولات هیأت‌های مذهبی تدوین کند.
صفحات پایانی کتاب «رسانهٔ شیعه» هم اختصاص یافته است به نمایه‌ها، آلبوم عکس‌ها و کتاب‌نامه.


کد مطلب: 34431

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/news/34431/درباره-کتاب-رسانه-شیعه

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir