کد مطلب : ۲۲۰۸۷
نگاه استعاری به عاشورا در شعرهای امروز کم است
سعید بیابانکی از شاعران کشورمان درباره نوآوری در شعر عاشورایی گفت: در شعر عاشورایی مانند موضوعات دیگر وقتی شما از دریچهها و زوایای مختلف به این موضوع نگاه کنید، خودش نوعی نوآوری است.
وی افزود: به نظرم بخش زیادی از شعرهایی که در حوزه شعر عاشورا سروده شده و میشود، بیشتر توصیف عاشورا و به عبارت بهتر مقتل منظوم است و در این زمینه به نظرم باید تبیین عاشورا هم جایی و راهی در شعرها داشته باشد.
این شاعر اظهار داشت: کار کمی در زمینه تبیین عاشورا در شعر انجام شده است و چون بخش زیادی از شعر با حس و عاطفه سر و کار دارد، در گیر وصف و زبان حال مانده است.
بیابانکی گفت: من در شعرهای عاشورایی خودم سعی کردهام نگاه استعاری و بیان غیر مستقیم داشته باشم چون بیان مستقیم در مخاطب اثر مقطعی دارد و اثر ماندگار ندارد. کار شعر هم بیان مستقیم نیست.
شاعر «نامههای کوفی» افزود: حتی اگر به شعرهای محتشم کاشانی نگاه کنید تنها یک جای آن نام حسین(ع) آورده شده و در بقیه جاها بیان استعاری است و این هنر و این کار ارزشمند است. متاسفانه این نگاه کم شده و مخصوصا جوانها خیلی زود میخواهند شنیده و دیده شوند و رو میآورند به شعری که مورد نظر و سفارش اهل مجلس و مداحان است که آن شعر هم اصلا قائل به توصیف مستقیم است و از ادبیات رسمی دور است.
وی اظهار داشت: ادبیات مکتوب و ماندگار ما اینها نیست چون فقط در حد ادبیات شفاهی هستند که در این دوران زمزمه و سپس دوران مصرفشان تمام میشود اما ادبیات مکتوب در قالب کتاب میماند و در روزنامهها و پایاننامهها به آن پرداخته میشود.
بیابانکی گفت: از سوی دیگر شاعران باید تلاش کنند قالبهای مختلف را تجربه کنند. شعر عاشورا در دورههای مختلف قالبهای مختلف داشته است. در دورههای اولش در قالب قصیده تجربه شده، بعدها در ترکیب بند خلاصه شده و بعدها در غزل آمده و بعدتر در گونههای سپیده و نیمایی و رباعی تجربه شده است.
این شاعر گفت: یک مقدار قالبها هم به نوآوری کمک میکنند. شعر سپید و نیمایی در حوزه شعر عاشورایی خیلی کم داریم. اما الان شاعران ترجیح میدهند از غزل و قالبهای سنتی استفاده کنند و قالبهای مدرن و جدیدتر را کمتر تجربه میکنند و همین باعث تکرار میشود.
وی افزود: به نظرم بخش زیادی از شعرهایی که در حوزه شعر عاشورا سروده شده و میشود، بیشتر توصیف عاشورا و به عبارت بهتر مقتل منظوم است و در این زمینه به نظرم باید تبیین عاشورا هم جایی و راهی در شعرها داشته باشد.
این شاعر اظهار داشت: کار کمی در زمینه تبیین عاشورا در شعر انجام شده است و چون بخش زیادی از شعر با حس و عاطفه سر و کار دارد، در گیر وصف و زبان حال مانده است.
بیابانکی گفت: من در شعرهای عاشورایی خودم سعی کردهام نگاه استعاری و بیان غیر مستقیم داشته باشم چون بیان مستقیم در مخاطب اثر مقطعی دارد و اثر ماندگار ندارد. کار شعر هم بیان مستقیم نیست.
شاعر «نامههای کوفی» افزود: حتی اگر به شعرهای محتشم کاشانی نگاه کنید تنها یک جای آن نام حسین(ع) آورده شده و در بقیه جاها بیان استعاری است و این هنر و این کار ارزشمند است. متاسفانه این نگاه کم شده و مخصوصا جوانها خیلی زود میخواهند شنیده و دیده شوند و رو میآورند به شعری که مورد نظر و سفارش اهل مجلس و مداحان است که آن شعر هم اصلا قائل به توصیف مستقیم است و از ادبیات رسمی دور است.
وی اظهار داشت: ادبیات مکتوب و ماندگار ما اینها نیست چون فقط در حد ادبیات شفاهی هستند که در این دوران زمزمه و سپس دوران مصرفشان تمام میشود اما ادبیات مکتوب در قالب کتاب میماند و در روزنامهها و پایاننامهها به آن پرداخته میشود.
بیابانکی گفت: از سوی دیگر شاعران باید تلاش کنند قالبهای مختلف را تجربه کنند. شعر عاشورا در دورههای مختلف قالبهای مختلف داشته است. در دورههای اولش در قالب قصیده تجربه شده، بعدها در ترکیب بند خلاصه شده و بعدها در غزل آمده و بعدتر در گونههای سپیده و نیمایی و رباعی تجربه شده است.
این شاعر گفت: یک مقدار قالبها هم به نوآوری کمک میکنند. شعر سپید و نیمایی در حوزه شعر عاشورایی خیلی کم داریم. اما الان شاعران ترجیح میدهند از غزل و قالبهای سنتی استفاده کنند و قالبهای مدرن و جدیدتر را کمتر تجربه میکنند و همین باعث تکرار میشود.
مرجع : فارس